|

نگاهی به نیمه تاریک پادشاه فوتبال که در 82‌سالگی درگذشت

پله؛ مروارید دولتی

پله، تنها بشری که توانسته سه بار عنوان قهرمانی جام جهانی را به دست بیاورد، در 82‌سالگی درگذشت تا دنیای فوتبال را در این روزها بیش از آنچه که باید، به بهت فرو‌ برد. درباره افتخارات پله و یکه‌تازی‌اش در دنیای فوتبال به سیاه‌کردن صفحات زیادی نیاز نیست. او در زمین فوتبال اگر نگوییم بی‌همتا، کم‌نظیر بود.

پله؛ مروارید دولتی
سجاد فیروزی دبیر گروه ورزش روزنامه شرق

پله، تنها بشری که توانسته سه بار عنوان قهرمانی جام جهانی را به دست بیاورد، در 82‌سالگی درگذشت تا دنیای فوتبال را در این روزها بیش از آنچه که باید، به بهت فرو‌ برد. درباره افتخارات پله و یکه‌تازی‌اش در دنیای فوتبال به سیاه‌کردن صفحات زیادی نیاز نیست. او در زمین فوتبال اگر نگوییم بی‌همتا، کم‌نظیر بود. رکوردهایی که «پادشاه فوتبال» در مستطیل سبز به جا گذاشت، به‌خوبی گواه بهترین‌بودنش در این رشته ورزشی است؛ آن‌قدر خوب که هنوز هم بسیاری در جهان، او را با اختلاف بهترین بازیکن تاریخ می‌دانند. هرچند «پادشاه» روی تاریکی هم در زندگی‌اش داشت؛ او برخلاف «دکتر سوکراتس» برزیلی‌ها یا رقیب همیشگی‌اش در دنیای فوتبال، «دیگو مارادونا» که هنوز هم جدال هوادارانشان برای عنوان بهترین بازیکن تاریخ در جریان است، هرگز موضع‌گیری سیاسی علیه دولت‌ نداشت و به واسطه ابهاماتی که در زندگی سیاسی و اجتماعی‌اش داشت، زیر ذره‌بین رفته است.

مسیری که پله در طول زندگی اجتماعی‌‌اش انتخاب و طی کرد، نشان از آن داشت که او تصمیم گرفته با همه دولت‌های برزیل فارغ از خاستگاه سیاسی‌شان کنار بیاید. هرچند این موضوع همواره برایش نقدهای تندوتیزی در پی داشت. یکی از تندترین نقدهایی که به سیاست‌های پله وارد است، مربوط به منفعل‌بودن او درباره نژادپرستی در برزیل است. در شرایطی که فعالان سیاسی برزیل انتظار داشتند پله به‌عنوان بازیکنی سیه‌چرده تبدیل به نمادی برای مبارزه علیه نژادپرستی شود، او هرگز خودش را وارد چنین ماجرایی نکرد تا چنین انتقادی را به جان بخرد که تبدیل به ورژن محلی کتاب «کلبه عمو تام» شده و یکی از شخصیت‌هایی است که سلطه نژاد سفید به سیاه‌پوستان را پذیرفته است.

درباره انفعال سیاسی و اجتماعی پله می‌توان به سکوت و بی‌تفاوتی او به اتفاقاتی که قریب به دو دهه یعنی از سال 1964 تا 1985 در عصر دیکتاتور نظامی برزیلی رخ داد، اشاره کرد. در طول این 20 سال که دولت ژنرال امیلیو گاراستازو مدیسی قدرت را در برزیل به دست گرفته بود، پله هرگز کوچک‌ترین اعتراضی نسبت به شکنجه مخالفان سیاسی، سخت‌گیری‌های فردی و قتل‌هایی که به دست دولت وقت انجام شد، نداشت.

در سال 1970 و در‌حالی‌که پله برای دومین بار عنوان قهرمانی جام جهانی را به دست آورد و بسیاری اعتقاد داشتند «از پاپ هم سرشناس‌تر شده» خیلی بی‌تفاوت با شعارهای دیکتاتور وقت کنار آمد. آن زمان امیلیو گاراستازو مدیسی برای تشریح افکارش شعار بسیار روشنی را ساخته و مشغول تبلیغ آن بود: «یا برزیل را دوست داری یا باید ترکش کنی». شاید تصویر بحث‌برانگیزی که از پله در دنیای سیاست منتشر شده، مربوط به جشن سومین قهرمانی او در جام جهانی است. او برگشت و کاپ قهرمانی را به همراه امیلیو گاراستازو مدیسی بالای سر برد و با او جشن گرفت؛ اتفاقی که مجله معروف «ورلدساکر» در سال 2013 از آن به‌عنوان «موفق‌ترین عملیات تبلیغاتی در تاریخ ورزش» یاد کرد؛ ولی همان تصاویر بلای جان پله معروف شد. بسیاری با انتشار عکس‌های پله در کنار گاراستازو مدیسی با طعنه و کنایه به او نوشتند: «هیچ گلی نمی‌تواند چنین عکسی را پاک کند؛ پله و گاراستازو مدیسی، دیکتاتور برزیلی که دست‌کم 431 نفر در آن زمان به دست دولتش کشته شده بودند، در یک قاب کنار همدیگر».

اما در کنار انفعال سیاسی پله، دیگر چهره‌های مطرح فوتبال در این کشور تصمیم گرفته بودند از این ورزش به‌عنوان سلاحی سیاسی استفاده کنند. نمونه بارز این اتفاق را باید در «دموکراسی کورینتیانسی» جست. ابتدای دهه 1980، باشگاه معروف کورینتیانس که ستاره و هافبک سرشناسی به اسم سوکراتس در ترکیب داشت، به طور بسیار واضحی از شرایط فوتبال استفاده و با به کار گرفتن سیستم دموکراسی در باشگاه، به مخالفت علنی با دولت وقت پرداخت. تجربه موفق تمرین دموکراسی در آنجا با موفقیت‌های این باشگاه در دنیای فوتبال هم همراه شد تا دنیا ببیند چطور یک عده بازیکن فوتبال تبدیل به الگوهایی برای موفقیت شده‌اند.

همین فاکتور را می‌شود نزد دیگو مارادونا که تبدیل به صدای مردم مظلوم شده بود، هم دید. دیگو چه زمانی که در بندر ناپل، اسطوره‌ای برای مبارزه علیه ثروت‌اندوزان ایتالیایی شده بود و چه زمانی که با تحقیر انگلیس در جام جهانی درست چهار سال بعد از جنگ جزایر فالکلند دست به کار شد، نگاه متفاوتش به دنیای سیاست را به رخ کشید. البته خالکوبی‌کردن عکس «چگوارا» بر بازوی دیگو هم نشان‌دهنده آن بود که چطور این بازیکن فوتبال تبدیل به چهره‌ای سیاسی و نمادی برای جهان‌سومی‌ها شده است.

ناگفته نماند که پله برعکس انفعال سیاسی و اجتماعی‌اش و شاید هنوز پیش از شکل‌گیری واژگانی مانند «جهانی‌شدن» و «کالایی‌‌شدن» در تلاش بود تا این دو اتفاق را وارد دنیای فوتبال کند. او اولین بازیکنی است که قراردادهای اسپانسری بی‌شماری با برندهای بین‌المللی بست و حتی در 80‌سالگی، دو سال قبل از مرگش، در کنار کیلیان امباپه، ستاره نوظهور دنیای فوتبال، به تبلیغ برند ساعت‌های لوکس پرداخت. خیلی سال‌ها پیش از این، یعنی در یکی از صبح‌های دهه 1970 و درست بعد از سردادن شعارهای وطن‌پرستی از سوی پله، او تصمیم گرفت به جای رفتن به فوتبال اروپا و بازی‌کردن در کنار ستاره‌های مشهور به تیم آمریکایی «کوسموس» برود و یکی از سنگین‌ترین قراردادهای فوتبالی در دنیا را ببندد.

پله همان‌طور که عنوان شد، قصدی برای ناراحت‌کردن هیچ رئیس‌جمهوری نداشت. او همیشه با دولت‌های برزیل رابطه خوب و حسنه‌ای داشت؛ از ژائیر بولسونارو و تفکرات راست افراطی‌اش گرفته تا لولا، رئیس‌جمهور و نماینده حزب کارگر یا حتی میانه‌رویی مانند فرناندو هنریکه کاردوسو که اتفاقا در عصر همین رئیس‌جمهور، پله به‌عنوان وزیر ورزش برزیل معرفی و مشغول به کار شد.

 چنین انفعال و البته انتقادات سیاسی به پله نهایتا تبدیل به سوژه‌ای برای کمپانی «نتفلیکس» شد تا در سال 2021 مستندش را منتشر کند و حرف‌های پله درباره تفکرات سیاسی این اسطوره دنیای فوتبال را از زبان خودش نقل کند. «معتقدم کاری که با فوتبالم برای برزیل کرده‌ام، ارزشش بیش از کاری بوده که سیاست‌مداران برای این کشور کرده‌اند. من نه سوپرمن بودم، نه جادوگر. فقط آدمی معمولی بودم که خدا استعداد فوتبال بازی‌کردن را به او عطا کرده بود». اظهاراتی مشابه هم بعدها در فیلمی به اسم «پادشاه» از او نقل شد: «هیچ وقت تمایلی به سیاست نداشتم. فوتبال تمام وقت من را گرفته بود؛ هرچند که راستش را بخواهید چیزی از سیاست بلد نبودم».