گفتوگو با مصطفی نصیری، پژوهشگر
نمیتوان بدون ایستادن در یک موضع ملی، درباره ایران با علوم تقلیدی اندیشید
فیلسوف سیاست دکتر سیدجواد طباطبایی روز سهشنبه، نهم اسفندماه 1401 درگذشت. برای آگاهی بیشتر از آخرین روزهای زندگی سیدجواد طباطبایی و اطلاع از فعالیتهای او در آخرین روزها و ماههای زندگی با آقای مصطفی نصیری، پژوهشگر و از نزدیکان دکتر سیدجواد طباطبایی گفتوگوی کوتاهی داشتیم که امید است مورد توجه خوانندگان محترم قرار گیرد.
فیلسوف سیاست دکتر سیدجواد طباطبایی روز سهشنبه، نهم اسفندماه 1401 درگذشت. برای آگاهی بیشتر از آخرین روزهای زندگی سیدجواد طباطبایی و اطلاع از فعالیتهای او در آخرین روزها و ماههای زندگی با آقای مصطفی نصیری، پژوهشگر و از نزدیکان دکتر سیدجواد طباطبایی گفتوگوی کوتاهی داشتیم که امید است مورد توجه خوانندگان محترم قرار گیرد.
در آغاز اگر ممکن است کمی درباره بیماری و روند مداوا توضیح بدهید؟
در آغاز فقدان فیلسوف بزرگ ایران را به جامعه علمی تسلیت میگویم. درباره وضعیت بیماری باید عرض کنم که زندهیاد دکتر طباطبایی مدت مدیدی بود که با آن میجنگید و به قول خودشان با آن رفاقت میکرد. چند سال پیش که برای سرزدن به خانواده به آمریکا رفتند، با عود بیماری یا به سخن دیگر با وضعیت متاستاز بیماری غافلگیر شدند که بالاجبار مداوا باید همانجا بهفوریت شروع میشد. بههرحال دوره طولانی مداوا مفید به فایده نهایی نشد و متأسفانه ایشان روی در نقاب خاک غربت کشیدند.
آیا بیماری توانست مانعی بر سر راه پروژه فکری دکتر طباطبایی بگذارد یا ایشان موفق شدند پروژهای را که تحت عنوان تأملی در باره ایران برنامهریزی کرده بودند، نهایی کنند.
قطعا این بیماری بهویژه در چند سال اخیر، توان دکتر را فرسوده بود. با این حال دکتر هرگز تسلیم بیماری نشد و در همین مدت محدود، آثاری اعم از کتاب و مقاله و سخنرانی خلق کردند که منتشر شدند. در حال نوشتن اثری درباره مفهوم ایرانشهری با مشارکت آقای تورج دریایی بودند که دقیقا نمیدانم تا کجا پیش رفتهاند.
درمجموع میتوانم بگویم هرچند با حادشدن وضعیت بیماری نتوانستند پروژه را آنطور که میخواستند، نهایی کنند ولی کلیتی از مطالب دو جلدی را که قرار بود در ادامه نظریه حکومت قانون بنویسند، با کتاب ملت، دولت و حکومت قانون ارائه دادند.
طباطبایی که بود و چه کرد؟
اینکه زندهیاد طباطبایی که بود و چه کار کرد، میتواند پاسخهای متعددی از سوی افرادی با دیدگاههای مختلف داشته باشد. از نظر من، دکتر طباطبایی چندین کار اساسی انجام داد. اول اینکه او توانست نظریه جامعی برای جنبش مشروطیت ایران تدوین کند. اکثر مطالعات انجامشده درباره مشروطیت، بیشتر موردی و ناظر بر تحلیل وقایع مشروطه در حوزه عمل بود. کسی قبل از طباطبایی بهصورت ریشهای یا پایهای به مبانی نظری آن نپرداخته بود. دکتر طباطبایی به نظر من اولین کسی بود که این نقصان را بهصورت روشمند برطرف کرد.
برجستگی دیگر شادروان طباطبایی این بود که مشروطه را به عنوان یک نقطه ثقل، از یک سو در روایتی از اندیشه سیاسی... و از سوی دیگر به عنوان مبنایی برای مواجهه با تجدد مورد توجه قرار داد.
در مجموع طباطبایی علاوه بر نظام مفاهیمی که برای تحلیل تاریخ ایران از موضعی در دنیای جدید ابداع کرد، به لحاظ روشی به امثال من آموخت که مسئله اصلی ما چیست و بدون اتخاذ موضعی ملی، قادر به طرح پرسشهای دوران خود نخواهیم بود.
چرا کسانی در کشور نسبت به نظریه دکتر طباطبایی حساسیت نشان میدهند؟
بدیهی است که نظریه دکتر طباطبایی خیلیها را از همه نحلههای فکری، اعم از چپ و راست و دینی و لادینی عصبانی بکند و اگر عصبانی نمیکرد محل تعجب بود. به موجب پژوهشهای نظری دکتر طباطبایی، ما از چندین سده به اینسوتر گرفتار زوال اندیشیدن و مآلا تصلب در نظام سنت و انحطاط شدهایم. حال پرسشی که پیش میآید این است که مسئولیت این زوال و انحطاط با کیست؟ طبعا عامه مردم نیستند بلکه سراغ مسئولان را باید از میان روشنفکران گرفت. آنچه روشنفکران به عنوان علم در این کشور تولید کردهاند، توهم دانایی و ایدئولوژیکی است. نظریه ایرانشهری شادروان طباطبایی در واقع شلاقی بر پیکره جریانهای ایدئولوژیکی است که با بازتولید توهم دانایی، راه را بر نظام دانش بستهاند.
از دیگر مواردی که نظریه دکتر طباطبایی در مقابل جریانهای روشنفکری قرار میگیرد، موضوع ایران است. آقای طباطبایی معتقد بودند که علوم انسانی جدید تا حد زیادی علوم ناسیونالیستی هستند و به همین جهت نمیتوان آنها را عینا تقلید کرد و درباره «مشکل» و مسائل کشور به کار بست. به سخن دیگر نمیتوان بدون ایستادن در یک موضع ملی، درباره ایران با علوم تقلیدی اندیشید. امروز افراد زیادی با وجهه روشنفکری وجود دارند که از یک سو وجود تاریخی و مشروعیت سیاسی و حقوقی ایران بهعنوان یک «ملتدولت» تاریخی را به رسمیت نمیشناسند، اما از سوی دیگر درباره صدر تا ذیل این مُنکَر نظر میدهند. بدیهی است که این تیپ روشنفکران که اکثریت را هم شامل میشوند، به مخاصمه با نظریه ایرانشهری برخیزند.
آیا اطلاعی درباره محل دفن و مراسم بزرگداشت دارید؟
درباره کیفیت مراسم و محل دفن پیکر ایشان، خانواده تصمیم میگیرند که فعلا اطلاعی ندادهاند. پس از آن، با همراهی و برنامهریزی دوستان و شاگردان ایشان، بهزودی مراسمی در ایران برگزار خواهد شد که حتما اطلاعرسانی خواهد شد. هماینک برای برگزاری مراسم آبرومندی در حال تدارک هستیم که چند انجمن علمی هم در آن مشارکت دارند. امیدوارم بهزودی نتیجه این اقدامات به اطلاع همگان برسد. اما بازتاب بسیار گسترده درگذشت استاد طباطبایی در افکار عمومی، چه در داخل و چه خارج از کشور نشانگر قدرشناسی ملت ایران نسبت به فرزند دانشمند و فرزانه خود است. امیدوارم آرا و اندیشههای استاد طباطبایی بیش از پیش مورد توجه علاقهمندان قرار گیرد.