چالشهای محیطی در شهر بهبهان، شهری 7000 ساله
سفر نوروزی به شهر کودکیام، بهبهان، در استان خوزستان برای من زمان مرور رخدادهای در این خطه پس از حدود پنج دهه بود. من در این شهر سال سوم ابتدایی را در سال تحصیلی 55-56 گذرانده بودم.
سفر نوروزی به شهر کودکیام، بهبهان، در استان خوزستان برای من زمان مرور رخدادهای در این خطه پس از حدود پنج دهه بود. من در این شهر سال سوم ابتدایی را در سال تحصیلی 55-56 گذرانده بودم. بهبهان در استان خوزستان در آخرین سرشماری سال 95 جمعیتی بالغ بر 122 هزار نفر داشت. اکتشافات باستانشناسی حاکی از استقرار مستمر بشر در دشت بهبهان در حدود ششهزارو 500 سال گذشته است. این منطقه در دوره ایلام (حدود دو هزار سال قبل از میلاد) و هخامنشیان (حدود 300 قبل از میلاد) نیز سکونتگاهی فعال بوده است. منطقه جدید بهبهان در چندکیلومتری محوطه قدیم به دستور قباد اول پادشاه ساسانی (531-499 م) ایجاد شده است. این شهر زیبا در دامنه کوههای زاگرس همچنان درگیر مسائل محیطزیستی مختلفی است. توسعه بهشدت ناپایدار به محدودشدن فضای سبز بهبهان انجامیده است. در فرصت سفر نوروزی 1402 به محله محل زندگیمان در خیابان حافظ (سابق) که امروز به نام شهید نحوی است، رفتم و محل کار پدر مرحومم و خانهمان و البته دبستان محل تحصیل کلاس سوم ابتدایی، «مدرسه دهخدا» را جستوجو کردم. اولین نکته که به نظرم عجیب بود، حذفشدن ردیف درختان در پیادهروی دو سوی خیابان حافظ/شهید نحوی بود! لابد به خاطر عریضکردن خیابان در این مدت چنین شده است ولی چشمانداز این خیابان کودکی من را به منظرهای بسیار لخت و از نوع خاکی و سیمانی تبدیل کردهاند! محل کار پدر (مرکز بهرهبرداری و نگهداری ماکروویو بهبهان) بود و پدرم فارغالتحصیل «مؤسسه عالی آموزش ارتباطات» بود که در سال 1355 به دانشکده مهندسی مخابرات تبدیل شد. این دانشکده در سال ۱۳۰۷ در محل فعلی دانشکده مهندسی برق دانشگاه خواجه نصیر در کنار ساختمانهای وزارت پست تلگراف و تلفن تأسیس شد. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹ به یکی از دانشکدههای تشکیلدهنده دانشگاه خواجه نصیر طوسی فعلی تبدیل شد، البته در دهه 70 مجدد دانشکده علمی کاربردی پست و مخابرات نیز ذیل وزارت ارتباطات شکل گرفت. پدرم در اواخر سال 1354 بهعنوان کارشناس ماکروویو به مرکز ماکروویو بهبهان مأمور شد. ارتباطات فعلی ایران بر پایه فیبر نوری به طول حدود ۱۸۰ هزار کیلومتر انجام میشود. در دهه 50 ارتباطات بین شهری از طریق مایکروویو بود. از مهمترین مسیرهای ارتباطاتی یکی نیز در خوزستان بود. منزل ما در مجاورت محل کار پدر و در محل خانههای سازمانی ماکروویوو بود. در سفر نوروز 1402 متوجه شدم که محل کار پدر به همان ترتیب پابرجاست و توسعه نیز یافته و خانههای سازمانی در پایان دهه 70 تخریب و به جایش مرکز ارتباطات زیرساخت مخابرات احداث شده است. روبهروی همین محل مدرسه من، دبستان دهخدا نیز ظاهرا تا نیمه دهه 80 به همان شکل برقرار بوده و سپس بنا تخریب و مدرسه نوسازی به جایش به نام شهید باهنر احداث شده است.
ولی شهر زیبای بهبهان چرا خشکتر و کمدرختتر از گذشته شده است؟ با مدیریت نامناسب بهرهبرداری از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی در دشت بهبهان، سطح ایستابی بالا آمده است که سبب بروز مشکلاتی مانند پدیده آبگرفتگی و سیلاب در محدوده شهری میشود. رودخانه زهره به طول 475 کیلومتر از کنار شهرستان گچساران در استان کهگیلویهوبویراحمد عبور میکند به سردشت (زیدون) بهبهان در استان خوزستان وارد میشود و با گذر از شهر هندیجان به خلیج فارس میریزد. این رودخانه در برخی مناطق در ماههایی از سال تقریبا بهطور کامل خشک میشود. آبگیری سدهای«آسک» و «کوثر» باعث خشکسالی در بخشی از دشتهای خوزستان شد. برای انتقال آب از رودخانههای زهره، جراحی و مارون به دشت لیراوی بوشهر نیز برنامهریزی شده است. از ماههای پایانی سال 1401 مخرن سد چمشیر روی سازند گچساران آبگیری شد. محور سد چمشیر در 25کیلومتری جنوب شرق گچساران و 70کیلومتری بهبهان واقع است. حجم مخزن سد چمشیر 2.3 میلیارد مترمکعب است. دشت هندیجان خوزستان در پاییندست رودخانه زهره در محدوده هندیجان ۵۰ هزار هکتار وسعت دارد. ساخت سه سد روی زهره، طغیان آب رودخانه را از بین برده و در این حال این دشت را به محل تولید ریزگرد تبدیل کرده است. از این پس نیز باید منتظر موج شدیدتر ریزگردها در سالهای آینده در محدوده بهبهان با آبگیری سد چمشیر باشیم. در حوضه آبریز رودخانه زهره شش چشمه آب شور قرار گرفتهاند که سالانه بیش از 2.5 میلیون تن نمک را با خود به پاییندست سد چمشیر انتقال میدهند و بهویژه در تابستان شاخص شوری هفت برابر حد مجاز را تجربه میکند. گردوغبار حاوی فلزات سنگین نیز هستند. پژوهشی دانشگاهی در خوزستان نشان میدهد که ذرات مس، روی، نیکل، کروم، سرب و آهن در گردوغبار در بهبهان تهدیدی جدی برای سلامتی انسان است. نزدیکترین رودخانه به بهبهان رودخانه مارون است. حوضه رودخانه مارون، چهارهزارو 600 کیلومتر مربع و طول آن حدود ۲۸۰ کیلومتر است. سرچشمه مارون از کوههای مرتفع زاگرس در کوههای استان کهگیلویهوبویراحمد و مهمترین منطقه آبریز آن دشت دشمنزیاری است. این رودخانه پس از عبور از ارتفاعات با رقوم سههزارو 100 متر وارد دشت بهبهان با رقوم ۳۵۰ متر میشود و پس از پیوستن به رودخانه جراحی به تالاب شادگان خوزستان میریزد. سد مخزنی مارون در محل تنگتکاب ساخته شده است. این سد با ارتفاع 165 متر، حجم مخزن هزراو 200 میلیون مترمکعب و طول تاج 175 متر در ۱۵کیلومتری شمال بهبهان برای تأمین آب کشاورزی و تأمین برق از سال ۱۳۶۸ شمسی تا ۱۳۷۷ ساخته شد و در سال 1383 مورد بهرهبرداری قرار گرفت. ظرفیت نیروگاه 150 مگاوات است. سد تنظیمی کوچکتری به نام «مارون ۲» نیز در پاییندست این رود طراحی شده که متخصصان منابع آب و محیط زیست به آسیبهای زیاد ساخت این سد تأکید بسیار دارند. در حوضه مارون برای ۲.۱ میلیارد مترمکعب آب مصارفی تعریف شده که حجم کافی آب برای تأمین این مصرف آب وجود ندارد. در بیشتر سالهای اخیر حدود 40 درصد ظرفیت سد مارون قابل بهرهبرداری بوده است. البته در سال آبی 1401-1402 به دلیل بارندگیها گسترده، بهویژه در حوزه زاگرس، وضع متفاوت است و اکثر سدهای حوزه زاگرس درحالحاضر از نظر آبگیری وضع خوبی دارند.
تالاب شادگان بزرگترین تالاب ایران است که از تنوع زیستی بسیار غنی برخوردار است. بیش از 54 درصد آن بهعنوان پناهگاه حیات وحش شناخته میشود. خشکی و کمآبی تالاب شادگان عملکرد هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی آن و همچنین مهاجرت پرندگان، تکثیر و حیات آبزیان را مختل کرده است. احداث سد مخزنی مارون و به موازات آن طرحهای توسعه آبیاری در دشتهای بالادست و تداوم ورود زهاب واحدهای توسعه نیشکر، رژیم طبیعی این تالاب را تغییر داده است. شادگان 60 هزار هکتار اراضی کشاورزی و بالاترین رتبه در تولید خرما در خوزستان را دارد. این شهر در سال 63 دارای 4.5 میلیون اصله نخل بوده که در سالهای اخیر به حدود دو میلیون اصله کاهش یافته است. با شورشدن آب جراحی، نخیلات موجود نیز در معرض تهدید هستند. نگاه به آینده اگر همچنان بر پایه توسعه در پنج دهه اخیر باشد، باید هشدار داد که این تمدن هفتهزارساله در بهبهان در معرض تهدید جدی به لحاظ مسائل مختلف محیطزیستی قرار دارد. بازنگری در توسعه منطقه بر پایه کاهش ریسکهای مختلف محیطزیستی حیاتی است.