به مناسبت روز جهانی محیط زیست و شعار مبارزه با آلودگیهای پلاستیکی
پلاستیک انباشتهشده در طبیعت معادل وزن تمامی موجودات زنده روی زمین
هفته پیش پانزدهم خرداد (پنجم ژوئن) روز جهانی محیط زیست بود و شعار امسال هم مبارزه با آلودگیهای ناشی از پلاستیک. اما پلاستیک چیست، چگونه و از چه تولید میشود و نهایتا پلاستیکهای مصرفی به کجا ختم میشوند. در کنار اشاراتی به این موارد، اشارهای هم به بررسی میدانی جالب گزارشگران شبکه خبری ایبیسی (ABC NEWS) در ارتباط با نحوه کارکرد سیستمهای بازیافت پلاستیک در آمریکا خواهیم کرد.
محمدرضا حیدری، پژوهشگر فوق دکترای محیط زیست و توسعه پایدار در دانشگاه میشیگان: هفته پیش پانزدهم خرداد (پنجم ژوئن) روز جهانی محیط زیست بود و شعار امسال هم مبارزه با آلودگیهای ناشی از پلاستیک. اما پلاستیک چیست، چگونه و از چه تولید میشود و نهایتا پلاستیکهای مصرفی به کجا ختم میشوند. در کنار اشاراتی به این موارد، اشارهای هم به بررسی میدانی جالب گزارشگران شبکه خبری ایبیسی (ABC NEWS) در ارتباط با نحوه کارکرد سیستمهای بازیافت پلاستیک در آمریکا خواهیم کرد.
ماده اولیه کیسههای پلاستیکی نیز نفت خام یا گاز طبیعی است. نفت خام یا گاز در پالایشگاهها و در حین فرایندهایی انرژیبر به محصولات پتروشیمی تبدیل میشوند و این محصولات طی فرایندهای پیچیدهای نهایتا به پلاستیک و کیسههای پلاستیکی مبدل میشوند. بخش مهمی از تأثیرات محیط زیستی محصولات پلاستیکی از جمله کیسههای پلاستیکی مربوط به ردپای کربنی (تولید گازهای گلخانهای) ناشی از مصرف انرژی و سوختهای فسیلی در همین مراحل استخراج نفت و گاز و تولید کیسههای پلاستیکی است. پتروشیمیها و پالایشگاهها از عوامل مهم آلودگی هوا، آب و خاکاند و زبالهها و پساب آنها میتواند مخاطرات جدی برای محیط زیست پیرامونشان داشته باشد. توضیحات بیشتر در ارتباط با اثرات زیستمحیطی پالایشگاهها و پتروشیمیها در مقاله دیگری به تاریخ ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ با عنوان «جان میانکاله به لبش رسید» داده شده است که در وبسایت روزنامه «شرق» موجود است.
تولید پلاستیک در چندین دهه گذشته رشد چندده برابری و بسیار نگرانکنندهای داشته است. هرچند محصولات پلاستیکی فواید گوناگونی دارند اما این فواید موقتی است و مثل دیگر رفتارهای نامناسب ما انسانها با طبیعت، در ابتدا چندان مخاطرهانگیز به نظر نمیآیند اما پس از مدتی طبیعت با هزاران مشکل درهمتنیده به سراغمان بازمیگردد. و در صورت ادامه روندهای معیوب (از نگاه محیط زیستی) بازگشتهای طبیعت هر بار سهمگینتر و پرهزینهتر از دورههای قبلی خواهد بود. مانند آنچه در سیلابها در گوشه و کنار کشور شاهد هستیم. تولید و مصرف جهانی پلاستیک طی هفت دهه گذشته بیش از ۲۵۰ برابر شده است؛ یعنی از حدود 1.5 میلیون تن در سال ۱۳۳۰ خورشیدی به حدود ۵۰ میلیون تن در سال ۱۳۵۵، ۱۰۰ میلیون تن در سال ۱۳۷۰، ۲۰۰ میلیون تن در سال ۱۳۸۰ و حدودا ۴۰۰ میلیون تن در سال ۱۴۰۰ رسیده است و کماکان رشدی صعودی دارد و تا ۱۴۲۰ نیز دو برابر خواهد شد. هماکنون میزان پلاستیک موجود در طبیعت معادل بیش از وزن تمام موجودات زنده از جمله انسانها، حیوانات و درختان است.
این رشد هولناک در حالی رخ داده است که حدودا ۵۰ درصد آنها تنها یک بار استفاده و به زباله پلاستیکی تبدیل میشوند. و این همه داستان غمانگیز و نگرانکننده زبالههای پلاستیکی نیست. ارزانی و در دسترس بودن محصولات پلاستیکی باعث مصرف مضاعف میشود و از طرف دیگر در بسیاری از کشورها جاذبه اقتصادی کافی برای بازیافت آنها وجود ندارد و نیازمند مشوقهای دولتی است. بخش اعظم این مصرف مضاعف در بسیاری از نقاط جهان به لندفیلها (محل دفن زباله) ختم میشوند. مدیریت پسماند در حوزه پلاستیک در بسیاری از کشورها (و شاید در همه کشورها) ضعیف و غیر قابل قبول است. حدودا ۵۰ درصد از پلاستیکهای مصرفی در جهان به لندفیل منتهی میشوند و از آنجایی که پلاستیکها تجزیهپذیر نیستند میتوانند تا ۵۰۰ سال و حتی بیشتر در لندفیلها/ طبیعت باقی بمانند. باقیمانده یعنی حدودا ۲۰ درصد از پلاستیک مصرفی جهان سوزانده میشود، ۱۰ درصد هم بازیافت و تقریبا ۲۰ درصد هم اصلا جمعآوری نمیشود. در این بین تنها گزینه «بازیافت» میتواند همراستا با اصول توسعه پایدار و حامی محیط زیست باشد و الباقی هریک در درجاتی اما به شدت مخرب محیط زیست هستند. در کشورهای توسعهیافتهای مانند آمریکا تنها چهار درصد پلاستیکهای مصرفی بازیافت و ۲۰ درصد سوزانده میشود، ۷۲ درصد به لندفیل ختم میشوند و چهار درصد هم اصلا جمعآوری نمیشوند. هرچند کیفیت اجرا و نگهداری لندفیلها یا مقررات مرتبط با کنترل کیفیت کارخانههای سوزاندن پلاستیکهای مصرفی و اجرای سختگیرانه آنها در میزان اثرگذاری بر محیط زیست مؤثرند، اما از نگاه کلی همه اینها به غیر از «تفکیک و بازیافت» راهحلهایی موقتی و ناراستا با اصول توسعه پایدارند. نکته نگرانکننده دیگر آن است که حتی همین راهحلهای بازیافتی هم در بسیاری از موارد در عمل با مشکلات عدیده مواجه هستند و برنامهها مطابق انتظار پیش نمیروند. پروژه میدانی رهگیری زبالههای پلاستیکی در سیستم بازیافت آمریکا یکی
از همین نمونههاست.
بهتازگی گزارش میدانی جالبی توسط خبرنگاران شبکه ایبیسی (ABC NEWS) در ارتباط با رهگیری کیسههای پلاستیکی قابل بازیافت فروشگاهی در آمریکا منتشر شده است. در این پروژه ششماهه، خبرنگاران ردیاب محصولات اپل (Apple Airtag) را به کیسههای پلاستیکی قابل بازیافت (با نشان بازیافت) چسباندند و آنها را در ۱۰ ایالت مختلف از کالیفرنیا تا تگزاس و فلوریدا و... در سطلهای بازیافت تعبیهشده در فروشگاههای زنجیرهای آمریکا قرار دادند. هدف آن بود که ببینند آیا این پلاستیکها که مهر و نشان بازیافت هم دارند و در سطل تفکیک زباله بازیافت هم قرار داده شدهاند طبق برنامه بازیافت نهایتا به مراکز بازیافت خواهند رفت یا خیر. پس از قراردادن این پلاستیکهای بازیافتی، با استفاده از تکنولوژی گوشیهای اپل به رهگیری آنها پرداختند. نتایج بهتآور است. یکی از آنها که در سطل زباله بازیافتی در فروشگاهی در نیویورک رها شده بود سر از لندفیلی در ایالت نیویورک درآورد. و این روند در دیگر ایالتها مکررا تکرار شد. حدودا نصفی از ۴۶ ردیاب به جای انتقال به کارخانههای بازیافت به لندفیلها یا محل زبالهسوزها منتهی شدند. یعنی احتمالا ۵۰ درصد پلاستیکهای بازیافتی که نشان بازیافت هم دارند و در مبدأ تفکیک میشوند به جای آنکه بازیافت شوند و مورد استفاده مجدد قرار گیرند، سر از لندفیلها و زبالهسوزها درآوردند و این اتفاق بهاحتمال فراوان در دیگر کشورها هم رخ میدهد. حدودا ۱۳ ردیاب در فروشگاهها برای مدتها باقی ماندند که نشان از عدم انتقال پلاستیکها به سیستم بازیافت دارند. سه ردیاب از کشورهای جنوب شرق آسیا سر درآوردند. یکی از آنها که در فروشگاهی در سطل زباله بازیافت در نیویورک رها شده بود، ۱۵ هزار کیلومتر دورتر در شهری در اندونزی پیدا شد. و آن دوتای دیگر هم در مالزی و اتفاقا در منطقهای که خود با مشکلات عدیده محیط زیستی ناشی از انباشت پلاستیک روبهرو هستند. نهایتا از ۴۶ دستگاه ردیاب متصلشده به پلاستیکهای بازیافتی تنها چهارتای آنها به کارخانههای بازیافت داخل آمریکا رسیدند. این گزارش نشاندهنده موفقنبودن طرحهای بازیافت برای حتی محصولات قابل بازیافت با نشان بازیافت حتی در کشورهای توسعهیافته است که معمولا از لحاظ محیط زیستی قوانین و شرایط بهتری دارند و این مسئله نگرانکننده است.
همه آنچه به آن اشاره شد نشاندهنده نیاز به پرداختن به مسئله پلاستیک نه فقط در حیطه یک کشور یا منطقه جغرافیایی بلکه در سطح جهانی است. از همین رو نامیدن روز جهانی محیط زیست امسال به مبارزه با آلودگیهای پلاستیک و برگزاری کنفرانس جهانی مبارزه با پلاستیک در پاریس از اهمیت ویژهای برخوردار است. آلودگیهای پلاستیکی در انواع مختلف و به طرق گوناگون وارد آب، خاک و هوا میشوند و نهایتا به سفرههای غذایی ما منتهی میشوند. آنچه گفته شد اشاراتی به مسئله آلودگیهای پلاستیکی بود اما سؤال اساسی که میماند معطوف به راهحلهای پیشرو برای حل این معضل جهانی است که در نوشتههای آتی بیشتر به آن خواهم پرداخت.