|

تجلی آفرینشی تازه در شعر معاصر

مرگ احمدرضا احمدی، مثل مرگ دیگر شاعران مهم معاصر ما، تلخ است اما کاری هم نمی‌توان کرد و رسم روزگار این‌چنین است. درباره احمدرضا احمدی و شاعران نسل او به اندازه‌ای صحبت شده که نکته‌ای تازه به ذهنم نمی‌رسد که بگویم. با‌این‌حال تردیدی نیست که حضور احمدرضا احمدی در شعر دهه چهل و البته دیگرانی مثل هوشنگ چالنگی و بیژن الهی و البته یدالله رویایی، جریان شعری سرزنده‌ای را به وجود آورد که در پی کشف گونه یا ژانری از شعر بودند که به ناگزیز روبه‌روی شعر نیما قرار می‌گرفت.

علی باباچاهی: مرگ احمدرضا احمدی، مثل مرگ دیگر شاعران مهم معاصر ما، تلخ است اما کاری هم نمی‌توان کرد و رسم روزگار این‌چنین است. درباره احمدرضا احمدی و شاعران نسل او به اندازه‌ای صحبت شده که نکته‌ای تازه به ذهنم نمی‌رسد که بگویم. با‌این‌حال تردیدی نیست که حضور احمدرضا احمدی در شعر دهه چهل و البته دیگرانی مثل هوشنگ چالنگی و بیژن الهی و البته یدالله رویایی، جریان شعری سرزنده‌ای را به وجود آورد که در پی کشف گونه یا ژانری از شعر بودند که به ناگزیز روبه‌روی شعر نیما قرار می‌گرفت. به هر صورت این تجلی نوعی آفرینش تازه در شعر ما بود. احمدرضا احمدی و چهره‌هایی دیگر در آن دوران، وزن را از شعر کنار گذاشتند و این یکی از ویژگی‌های شعری آنها بود. احمدرضا احمدی لحن گفتاری را وارد شعرش کرد و در سیر تکامل جهان شعری‌اش از بیان و زبانی گفتاری در شعر استفاده کرد و اینها بخشی از مهم‌ترین وی‍ژگی‌های شعر احمدرضا احمدی است. یاد احمدرضا احمدی گرامی است و در تاریخ ادبیات معاصر حتما جایگاه خاص خودش را خواهد داشت. 

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها