|

خطر حذف یکی از ظرفیت‌های تهران در زمان بحران

باند پروازی دوشان‌تپه کوتاه می‌شود

شرق تهران روز گذشته 3.6 ریشتر لرزید. این زلزله خفیف می‌توانست یک زلزله هفت‌ریشتری باشد و فاجعه قرن رخ دهد؛ زلزله‌ای که سال‌‌هاست درباره آن هشدار می‌دهند؛ اما در عمل کسی به آن باور ندارد. باورنداشتن به وقوع زلزله را می‌توان در تصمیم‌گیری‌ها و میزان آمادگی در برابر زلزله احتمالی دید.

شرق: شرق تهران روز گذشته 3.6 ریشتر لرزید. این زلزله خفیف می‌توانست یک زلزله هفت‌ریشتری باشد و فاجعه قرن رخ دهد؛ زلزله‌ای که سال‌‌هاست درباره آن هشدار می‌دهند؛ اما در عمل کسی به آن باور ندارد. باورنداشتن به وقوع زلزله را می‌توان در تصمیم‌گیری‌ها و میزان آمادگی در برابر زلزله احتمالی دید.

روز گذشته مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و رئیس مرکز پیش‌بینی زلزله در پژوهشگاه بین‌المللی زلزله، درباره زلزله شرق تهران به رسانه‌ها گفته است مرکز این زمین‌‌لرزه در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی تهران بوده و ناشی از فعال‌شدن گسل ایوانکی است. این گسل یکی از شلوغ‌ترین و پرجمعیت‌ترین مناطق تهران را تحت تأثیر قرار داده و پیش از این در ۱۷ مهر سال ۸۸ و سوم اسفند سال ۸۹ نیز در همین نزدیکی زمین‌لرزه‌هایی به وقوع پیوسته که هرچند کوچک بوده؛ ولی حکایت از فعال‌بودن گسل ایوانکی دارد. به لحاظ تاریخی نیز شواهد مؤید وقوع زمین‌لرزه هفت‌ریشتری در سال ۷۳۴ و ۸۵۵ میلادی در این منطقه است. این زلزله‌های کوچک تاکنون نتوانسته تصمیم‌گیران شهری را تکان دهد و آنها قصد دارند یکی از ظرفیت‌های تهران در زمان بحران را بی‌اثر کنند. هرچند آنها در گفت‌وگو با رسانه‌ها این اطمینان را می‌دهند که باند پروازی دوشان‌تپه حفظ می‌شود؛ اما برخی از اخبار غیررسمی از توافقات انجام‌شده برای ساخت‌وساز در این محدوده نشان می‌دهد در صورت اجرائی‌شدن این تفاهم‌نامه‌ها عملا این باند پروازی تنها مناسب استفاده بالگرد می‌شود.

به گفته کارشناسان شهری با حذف قسمت انتهای باند (شرق امداد خیابان پنجم نیروی هوایی) عملا پرواز در این باند منتفی می‌شود؛ آن‌هم به خاطر کم‌شدن طول باند و حذف‌شدن دوربرگردان انتهای سایت. شاید این باند پروازی مناسب پروازهای مسافرتی با استانداردهای تعریف‌شده برای این نوع پروازها نباشد؛ اما در زمان‌های بحرانی مانند زلزله و جنگ، مناسب پرواز هواپیماهای جنگی است و با کوتاه‌شدن این باند پروازی و تبدیل آن به هلی‌پورت تنها امکان استفاده بالگرد فراهم خواهد بود و عملا یکی از ظرفیت‌های تهران برای زمان‌های بحرانی از دست می‌رود.

ساماندهی و تعیین تکلیف پادگان دوشان‌تپه در منطقه 13 تهران یکی از پروژه‌های مهم طرح جامع تهران بوده که در سال‌های اخیر طرح اولیه‌ای برای آن تهیه و به شورای‌عالی شهرسازی و معماری ارسال شده است. شورای‌عالی شهرسازی و معماری هم در سال 99 ضمن انعکاس موارد لازم با رویکرد ارتقای تاب‌آوری، مدیریت بحران و تأمین خدمات حوزه شرق تهران به زیرمجموعه‌های مختلف مرتبط با موضوع و اخذ نظرات، تعیین تکلیف نهایی کار را برعهده ستاد کل نیروهای مسلح گذاشت. یکی از موضوعات اختلاف‌برانگیز، احیا و حفظ یا حذف و تجزیه باند پروازی هواپیمای بال ثابت (دو کیلومتری) پادگان دوشان‌تپه بوده است. در سال‌های 1399 تا 1400 جلسات زیادی میان نهادها و سازمان‌های مختلف برای تعیین تکلیف پادگان دوشان‌تپه برگزار شد. گروهی موافق حذف و تجزیه باند پروازی دوشان‌تپه بودند و تأکید داشتند براساس نظر نهاجا (نیروی هوایی ارتش) مبنی بر عدم قابلیت استفاده پروازی و پیش‌بینی استفاده به صورت هلی‌پورت، امکان پرواز هواپیمای بال ثابت در باند پروازی (دو کیلومتری) دوشان‌تپه وجود ندارد. موافقان حفظ باند پروازی هم تأکید داشتند به‌ جای تجزیه باند پروازی هواپیمای بال ثابت (به‌عنوان یک زیرساخت دفاعی و پدافندی) باید به دنبال برطرف‌کردن مشکلات و احیای آن جهت نشست و برخاست هواپیماهای متناسب با آن و سرویس‌دهی در زمان بحران‌های احتمالی نظیر جنگ یا زلزله باشیم؛ چراکه این پادگان به‌عنوان یکی از قطب‌های امدادی شرق تهران همسو با فرودگاه قلعه‌مرغی در جنوب و مهرآباد در غرب به حساب می‌آید؛ بنابراین به جای تجزیه این باند، برخی از متخصصان و مجربان پروازی هوانوردی و نظامی معتقد بودند امکان احیا و پرواز نظامی و اضطراری در زمان بحران در این باند پروازی وجود دارد. مخالفان حفظ این باند پروازی هر عیب و ایرادی را به این باند دو کیلومتری وارد کردند. به برخی دکل‌های مخابراتی اطراف پادگان و ساخت‌وسازهای شمال و شمال شرق باند (که در سال‌های قبل با چراغ سبز شهرداری احداث شده) به‌عنوان مانع پرواز اشاره کرده‌اند. به گفته کارشناسان شهری این باند در یکی از مرغوب‌ترین محدوده‌های شهری (نیروی هوایی منطقه 13) واقع شده و تغییر کاربری بخشی از آن به مسکونی (احداث بیش از چهارهزارو 500 واحد مسکونی) ارزش‌افزوده‌ای چند ده هزار میلیاردی در پی دارد. ظاهرا در سال 1401 استعلام و نامه‌ای فوری از جانشین معاونت عملیات ستاد کل نیروهای مسلح، مبنی بر عدم قابلیت پرواز در باند گرفته شده است؛ نظری که در تعارض با اظهارنظرهای سابق پدافند غیرعامل کشور، مدیریت بحران کشور، مدیریت بحران شهر تهران و قرارگاه ثارالله (ع) قرار دارد.

گام بعدی این بود که توافق‌نامه‌ای در خرداد و سپس صورت‌جلسه‌ای در شهریور 1401 امضا شد؛ صورت‌جلسه‌ای مبنی بر «عدم امکان پرواز» هواپیمای بال ثابت. پس از این صورت‌جلسه و با وجود امضای اعضا (ازجمله سازمان هواپیمایی)، اواخر سال 1401 استعلامی از سازمان هواپیمایی کشوری صورت گرفت که در آن، این سازمان تلویحا امکان پرواز هواپیمای نظامی و امدادی را پذیرفته و رد نکرده است.

در گام بعد، طرح شهرسازی برای قسمت شرقی پادگان دوشان‌تپه (75 هکتار) تهیه شد. در این طرح، باند پروازی تجزیه شده و عملا لبه شمالی و قسمت شرقی باند، مسکونی خواهد شد. قسمت‌های زردرنگ، مسکونی هستند و بیش از چهارهزارو 500 واحد آپارتمان مسکونی احداث خواهد شد. برای پیشگیری از حواشی احتمالی، بخش‌های مرکزی باند برای امداد هلی‌پورت (هلی‌کوپتری) استفاده خواهد شد؛ اما دیگر هیچ هواپیمای بال ثابتی بر آن نشست و برخاست نخواهد کرد و این یعنی ظرفیت امدادی بسیار پایین نسبت به هواپیما و امری غیراساسی و نمایشی. قسمت غربی نیز به دلیل عدم انتفاع و اظهار به محدودیت ساختمان‌های ستادی و غیرقابل اختیاربودن، رها شد. تبادل توافق‌نامه نهایی میان ارتش و شهرداری تهران در اردیبهشت 1402 انجام شد و در آن قید شده که طرح، برای تصویب به کمیسیون ماده 5 شهرداری ارسال شود و پس از تصویب، امکان صدور پروانه خواهد داشت.

منتقدان طرح می‌گویند «در شرایطی که بیش‌ازپیش اهمیت زیرساخت‌های دفاعی - امنیتی و پدافندی کشور بر همه عیان شده، اقداماتی در جریان است که حاکی از تجزیه باند پروازی فرودگاه دوشان‌تپه و تبدیل آن به معابر، مسکن و دیگر کاربری‌های شهری است؛ باندی که هنوز فرصت احیا برای پروازهای اضطراری هواپیماهای سطح متوسط در شرایط بحران را دارد». اعلام برنامه ایجاد قسمتی از این باند به‌عنوان محل پشتیبان امداد هلی‌کوپتری در طرح، پیشنهاد جایگزینی است که هیچ‌گاه از نظر اهمیت و ظرفیت جای باند پرواز هوایی پیشین (بال ثابت) را نمی‌گیرد.

اگرچه بخشی از استانداردهای پروازی در این باند به خاطر برخی ساخت‌وسازها و ایجاد عوارضی مثل دکل‌های مخابراتی، مخدوش شده؛ اما هیچ‌گاه جواز کافی برای تجزیه و از دست دادن این زیرساخت دفاعی در یکی از پرتراکم‌ترین محدوده‌های شهر تهران و اثربخشی آن در بحران‌هایی نظیر زلزله و جنگ نخواهد بود؛ بلکه باید با اراده‌ای آینده‌نگرانه نسبت به احیای این میراث حیاتی دفاعی اقدام کرد. به اعتقاد آنها توافقات اخیر را می‌توان از مصادیق خلع سلاح ملی و تخریب زیرساخت‌های امنیتی کشور دانست. روز پنجشنبه ۱۱ اسفند سال گذشته، تمرین مشترک امداد هوایی کلان‌شهر تهران با دستور شهردار تهران، با فرض رخ‌دادن زلزله هفت‌ریشتری، انجام شد. شهردار تهران در سخنانی پیش از شروع این مانور اعلام کرد که سه گسل فعال و وجود بیش از 12 هزار هکتار بافت ناپایدار، نگرانی بالقوه‌ای در تهران محسوب می‌شود. در همان مانور، پادگان دوشان‌تپه یکی از مکان‌های عملیات مدیریت بحران بود.

به‌تازگی محمدهادی علی‌احمدی، شهردار منطقه 13 درباره احتمال کوتاه‌شدن باند پروازی دوشان‌تپه و لزوم حفظ این باند پروازی برای استفاده در زمان‌های بحران گفته است:‌ برای اینکه دقیقا تشخیص داده شود کدام هواپیماها یا بالگردها می‌توانند در آنجا بنشینند، مشاور هوانوردی گرفته شد. با وجود آنکه تکلیف نبوده؛ اما این کار را کردیم تا کار درست را انجام دهیم و دقیقا آنچه را مشاوران گفتند، اجرا می‌کنیم.