اگر مهدی طارمی نبود
فوتبال ایران این روزها در عرصه بینالمللی حرف چندان زیادی برای گفتن ندارد. در واقع بعد از پایانیافتن بازیهای جام جهانی 2022 که به میزبانی قطر برگزار شد، توجهات از سوی این فوتبال برداشته شد. هرچند در همان جام هم مسئله فوتبال در اولویت نبود و اگر کسی درباره ایران صحبت میکرد، به التهاباتی برمیگشت که آن روزها در شهرهای ایران شکل گرفته بود.
فوتبال ایران این روزها در عرصه بینالمللی حرف چندان زیادی برای گفتن ندارد. در واقع بعد از پایانیافتن بازیهای جام جهانی 2022 که به میزبانی قطر برگزار شد، توجهات از سوی این فوتبال برداشته شد. هرچند در همان جام هم مسئله فوتبال در اولویت نبود و اگر کسی درباره ایران صحبت میکرد، به التهاباتی برمیگشت که آن روزها در شهرهای ایران شکل گرفته بود. ضمن اینکه در همان قطر و بهویژه در همان بازی نخست مقابل انگلیس هم همه چیز رنگ و بوی سیاسی داشت و کسی چندان دغدغهای درباره فوتبال ایران نداشت. با وجود آنکه این رشته ورزشی در دهه گذشته و بهخصوص بعد از موفقیت علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدویکیا و وحید هاشمیان در بوندسلیگا، باعث رونقگرفتن نام ایران در رسانههای درجهیک اروپا شده بود، این روزها و شاید در پنج سال اخیر، این رویه افت محسوسی کرده و همه بار آن خاصه در دو، سه سال اخیر روی دوش مهدی طارمی افتاده است. ستاره بوشهری تیم ملی پس از آنکه قطر را به مقصد ریوآوه در پرتغال ترک کرد، یکباره راه صدساله را طی کرد و تبدیل شد به بینالمللیترین چهره فوتبال ایران. حتی همان روزهایی که بازیکنی مثل علیرضا جهانبخش در لیگی معتبر مثل لیگ برتر انگلیس حضور داشت و عضوی از تیم برایتون بود، باز هم مهدی طارمی بیشتر در اخبار دیده میشد. این ماجرا درباره مدت زمان حضور سردار آزمون در زنیت هم صدق میکند. طارمی فقط به یک فصل حضور در پرتغال نیاز داشت تا مسیرش را به یکی از پرافتخارترین تیمهای این کشور که سابقه قهرمانی در اروپا دارد باز کند. درخشش او در خط حمله پورتو در لیگ این کشور از یک سو و مهارتش در گلزنی به تیمهای بزرگ اروپایی در لیگ قهرمانان اروپا از سوی دیگر، باعث شد تا مهارت این ستاره ایرانی بیش از گذشته در فوتبال اروپا به چشم بیاید. مطابق با این رشد، اسم او بیش از هر زمان دیگری در رسانههای ریزودرشت مطرح شد و نتیجه شد آن که مهدی طارمی رفتهرفته تبدیل به نمادی برای فوتبال ایران شد. حالا نسل جدید در اروپا، بیش از هر بازیکن دیگری، مهدی طارمی را به عنوان نماینده فوتبال ایران میشناسند. اتفاق خوب برای مهدی این است که او برخلاف سایر بازیکنان ایرانی، ریتم ثابتی داشت و خیلی کم دچار نوسان شد. اوج کارش هم به فصل اخیر برمیگردد که با وجود از دست دادن عنوان قهرمانی به همراه پورتو، عنوان آقای گلی این لیگ را به دست آورد. او در 33 دیدار، 22 بار گلزنی کرد و هشت بار هم به همتیمیهایش پاس گل داد. بهطور میانگین او در هر بازی دستکم روی یک گل تأثیر گذاشت. لیگ پرتغال از آن دست لیگهایی است که حسابی زیر ذرهبین لیگهای معتبر اروپایی است و معمولا ستارههای گلزن و تأثیرگذارش سر از باشگاههای انگلیسی درمیآورند. اگر سنوسال بازیکن مذکور کم باشد که در این انتقال هیچگونه تردیدی وجود ندارد؛ نمونه تازهاش داروین نوییز است که دو فصل پیش آقای گل پرتغال شد و در فصل اخیر راهی لیورپول شد تا برای یورگن کلوپ بازی کند. مهدی طارمی هم دقیقا همین روزها سرنوشت مشابهی پیدا کرده است؛ او آقای لیگ پرتغال شده و این روزها با توجه به در جریان بودن نقل و انتقالات تابستانی، بسیاری از باشگاهها در پی جذب و خرید این بازیکن ایرانی هستند. مشکل مهدی طارمی ولی سن است. او 30ساله است و همین عدد، بزرگترین تردید برای باشگاههای بزرگ دنیاست که مهدی را زودتر از بقیه بخرند. البته که مشکل مهدی طارمی فراتر از این حرفهاست؛ چون به غیر از سنوسال، رقم درخواستی پورتو برای این بازیکن هم به اندازه کافی مشکلزا شده است. پورتو زمانی که آخرین قرارداد مهدی طارمی را تمدید کرد، از ترس از دست دادن سریع این بازیکن، بند فسخ
60 میلیون یورویی در قرارداد این مهاجم ایرانی گنجاند. با این حال، از آنجا که فقط یک فصل دیگر به پایان قرارداد مهدی طارمی با پورتو مانده، این باشگاه رقم درخواستی را به میزبان درخور توجهی کاهش داده و به 20 میلیون یورو رسانده است. حالا اگر باشگاهی در این فصل بتواند نزدیک این رقم را به پورتو بپردازد، میتواند مهدی طارمی را به خدمت بگیرد؛ در غیر این صورت، مهدی طارمی اگر قراردادش را تمدید نکند، فصل آینده میتواند به صورت بازیکن آزاد از جمع پورتوییها خارج شود. پورتو ولی به چنین موردی فکر نمیکند؛ آنها با رقم 4.7 میلیون یورو طارمی را خریده و میخواهند از فروش این بازیکن سود کنند. اینجا درست همانجایی است که دوباره نام مهدی طارمی در رسانههای اروپایی مطرح شده و در پی آن، اسم فوتبال ایران هم هر بار تکرار میشود. شمار تیمهایی که این روزها شایعه شده مهدی طارمی را میخواهند کم نیست؛ تقریبا از تمامی لیگهای معتبر اروپایی پیشنهادی دارد. این روزها شایعه شده که آرسنال، منچستریونایند و اورتون از لیگ برتر انگلیس میخواهند مهدی طارمی را در اختیار داشته باشند. ایتالیاییها هم در صف مذاکره هستند؛ میلان، اینتر و رم، تیمهای سری آ هستند که برای داشتن ستاره تیم ملی فوتبال ایران دندان تیز کردهاند. مارسی در فرانسه هم مهدی طارمی را در فهرست خرید احتمالیاش گذاشته است. بایرنمونیخ هم دیگر تیم بزرگ اروپایی است که شایعه علاقهاش به طارمی به رسانههای این قاره کشیده شده است. البته فقط لیگهای معتبر نیستند که مهدی طارمی را میخواهند؛ دو غول فوتبال ترکیه هم شانس خود را برای داشتن مهدی طارمی امتحان کردهاند. قطب و مقصد جدید ستارههای فوتبال اروپا هم همچنان گزینه روی میزی است: عربستان. در این کشور، الهلال، پایش را در یک کفش کرده تا هر طور شده این بازیکن ایرانی را برای پیشانی خط حملهاش در اختیار داشته باشد.
با این حال و فارغ از اینکه مهدی طارمی کدام یک از این گزینهها را برای فصل بعد انتخاب کند یا اینکه در همین تیم پورتو به کار ادامه دهد، واضح است که او این روزها تنها سفیر فوتبال ایران است. اینکه فقط یک بازیکن و در سطحی پایینتر سردار آزمون، به عنوان دو بازیکن ایرانی، میتوانند اسم فوتبال ایران در اروپا را زنده نگه دارند، زنگ خطری آشکار برای این فوتبال مصرفگراست. با نگاهی با وضعیت لژیونرهای ایران در سالهای اخیر، هیچکدام از آنها به تیم بهدردبخوری در لیگهای معتبر نرسیدند و اگر رسیدند فرصتی برای بازیکردن به دست نیاوردند. در بین نسل جدید فوتبال ایران هم ستاره نوظهوری که بتوان برای آیندهای کوتاهمدت روی درخشش او حساب باز کرد، هنوز متولد نشده است. حالا با توجه به سنوسال مهدی طارمی، مشخص نیست چند سال دیگر که او از اوج فاصله گرفت، قرار است چه کسی جایش را در این بخش بگیرد.