|

«شرق» از ادعای توافق واشنگتن با تهران و اعزام همزمان جنگنده‌ها به خلیج‌فارس گزارش می‌دهد

تناقض آمریکایی

چند روزی بود که رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، به‌ویژه رسانه‌های اسرائیلی در قبال مذاکرات پشت پرده ایران و آمریکا و چگونگی حصول تفاهم و توافق کوچک میان تهران و واشنگتن سکوت کرده بودند اما در این میان مجدد هاآرتص نه‌تنها از حصول توافق بلکه از آغاز فاز اجرایی و عملیاتی بخش قابل‌توجهی از توافق غیرمکتوب گزارش داده است.

تناقض آمریکایی

عبدالرحمن فتح‌الهی: چند روزی بود که رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، به‌ویژه رسانه‌های اسرائیلی در قبال مذاکرات پشت پرده ایران و آمریکا و چگونگی حصول تفاهم و توافق کوچک میان تهران و واشنگتن سکوت کرده بودند اما در این میان مجدد هاآرتص نه‌تنها از حصول توافق بلکه از آغاز فاز اجرایی و عملیاتی بخش قابل‌توجهی از توافق غیرمکتوب گزارش داده است. این در حالی است که هم طرف ایرانی و هم طرف آمریکایی بارها هرگونه گفت‌وگویی درباره پرونده هسته‌ای ایران را تکذیب کرده بودند اما در عین حال به انجام تبادل زندانیان دوتابعیتی اذعان داشته‌اند.

 توافق تهران – واشنگتن وارد فاز اجرایی شده است؟

آن‌گونه که این روزنامه اسرائیلی به قلم آموس هارل عنوان کرده است «این روز‌ها اوضاع برای ایران بسیار خوب پیش می‌رود. بهبود روابط با چین و روسیه به ثمر نشسته است و کشور‌های عربی با آگاهی از واقعیت استراتژیک بین‌المللی جدید، به‌دنبال راه‌هایی برای نزدیک‌شدن به تهران هستند؛ اما برای ایران، احتمالا بهترین و قابل توجه‌ترین جنبه این ماجرا، توافق با ایالات متحده است». هاآرتص مجدد با پیش‌کشیدن یک گزاره تکراری معتقد است که «ابتکار ایالات متحده مبتنی بر توقف در ازای آزادسازی است و در مقابل ایران هم متعهد شده اورانیوم را بالاتر از سطح ۶۰ درصد غنی‌سازی نکند، یعنی به سطح ۹۰ درصدی که بتوان تسلیحات هسته‌ای تولید کرد، نرسد. واشنگتن نیز به نوبه خود از مخالفت با آزادسازی دارایی‌های ایران به ارزش ۲۰ میلیارد دلار در بانک‌های چندین کشور، دست برمی‌دارد و ایران و کشور‌های غربی متقابلا زندانیانشان را آزاد خواهند کرد».

آموس هارل در مهم‌ترین بخش از گزارش خود در هاآرتص حتی مدعی است که «این تفاهمات غیررسمی، در‌حال‌حاضر عملی شده‌اند و به نظر می‌رسد ایران سرعت غنی‌سازی با خلوص بالای اورانیوم را کاهش داده است». به گفته این نویسنده، اکنون برت مک گورک، هماهنگ‌کننده شورای امنیت ملی آمریکا در امور خاورمیانه و شمال آفریقا، هدایت این مذاکرات و اجرای توافق‌ها را بر عهده دارد.

پیرو این نکته هاآرتص به نظر می‌رسد شرایط جدید بی‌ارتباط با وضعیت راب مالی نیست. در تازه‌ترین اخبار، حساب توییتر «دفتر نماینده ویژه آمریکا در امور ایران» در توییتی کوتاه اعلام کرد که این دفتر و کل تیم وزارت خارجه آمریکا همچنان در‌حال «اجرای سیاست‌های آمریکا در قبال ایران» هستند. این توییت در‌حالی منتشر شد که روز جمعه در حساب کاربری این گروه در توییتر، عکس و نام رابرت مالی حذف و عکس و عنوان آبرام پالی (معاون راب مالی) گذاشته شد. چهارشنبه هفته گذشته نیز مایکل مک کال، رئیس کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان آمریکا با انتقاد از واکنش و توضیحات وزارت خارجه خواستار شفافیت این نهاد درباره تحقیقات پرونده رابرت مالی فرستاده ویژه دولت بایدن در امور ایران شد.

در روز ۲۹ ژوئن رابرت مالی در بیانیه کوتاهی که در اختیار رسانه‌ها گذاشته بود، تأیید کرد که از چندین هفته قبل به دلیل تحقیقاتی که درباره مجوز دسترسی‌های امنیتی او در جریان بوده، در مرخصی به‌ سر‌ می‌برد. او گفته بود «به من اطلاع داده شده که مجوز دسترسی ‌امنیتی من در دست بررسی است. اطلاعات دیگری در اختیارم گذاشته نشده اما انتظار دارم تحقیقات به‌زودی به نفع من تمام شود. درعین‌حال من مرخصی هستم». گزارش‌هایی از سوء‌مدیریت مالی منتشر شده بود. سی‌بی‌اس نیز پیش‌تر گزارش داده بود که اف‌بی‌آی (پلیس فدرال) به این پرونده وارد شده است. طبق برخی اخبار واصله نیز آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، از زمان برکناری راب مالی تا به اکنون از پذیرش و دیدار با او خودداری کرده است.

«شرق» در گزارش ۱۱ تیر خود با عنوان «یک غیبت و هزار تفسیر» این گزاره را مطرح کرده بود که با وجود روی‌کار‌آمدن آبرام پالی به جای راب مالی، گزینه‌های دیگری امور مربوط به ایران را بر عهده دارند، کمااینکه نیویورک‌تایمز در گزارش خود بر این باور است که «برت مک گورک عملا مذاکرات پشت پرده با تهران را به دست گرفته، فردی که در مقایسه با مالی رویکرد سخت‌تری در قبال تهران دارد و آنچه ممکن است از طریق مذاکره قابل دستیابی باشد، اتخاذ می‌کند».‌ به همین سبب بسیاری از تحلیلگران گفته‌اند که حتی قبل از این مرخصی‌های با حقوق و بدون حقوق، نقش مالی در امور ایران بسیار کم‌رنگ شده بود و نیویورک‌تایمز نیز در این خصوص نوشت «زمانی که دولت بایدن، مذاکرات غیرمستقیمی را با مقام‌های ایرانی در عمان و در بهار امسال انجام دادند، این برت مک گورک، مقام ارشد کاخ سفید در امور غرب آسیا بود که نقش رهبری هیئت آمریکایی را ایفا می‌کرد».

مک گورک از همان ابتدا قرار بود به تنظیم و اعمال برنامه‌های بایدن برای نزدیکی دوباره با ایران و سیاست‌ها در قبال سوریه و عربستان بپردازد. با درنظرداشتن مجموعه نکات یادشده، ناظران با اشاره به حضور مک‌گورک در دور مذاکرات جدید مذاکرات تهران – واشنگتن در مسقط، از این تغییر (مک گورک به جای مالی) به عنوان نکته‌ای مهم یاد کرده‌اند که از نظرها مغفول مانده است.

 اعزام جنگنده به خلیج فارس

درحالی هاآرتص از آغاز فاز اجرایی و عملیاتی توافق غیرمکتوب ایران و ایالات متحده سخن می‌گوید که یک مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا، (پنتاگون) عنوان کرد که واشنگتن برای مقابله با اقدامات تهران در توقیف کشتی‌ها، استفاده از هواپیماهای جنگنده در محدوده تنگه هرمز را افزایش می‌دهد. این مقام ارشد پنتاگون در جمع خبرنگاران تصریح کرد که ایالات متحده از شنبه و یکشنبه جت‌های جنگنده اف-۱۶ را به منطقه خلیج فارس می‌فرستد تا جنگنده‌های تهاجمی «ای -۱۰» را که بیش از یک هفته در آنجا مشغول گشت‌زنی هستند، تقویت کند.

10 روز پیش تیم هاوکینز، سخنگوی ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا هم ادعا کرد نیروهای ایرانی تلاش کرده‌اند دو نفتکش تجاری را که به «شکل قانونی در آب‌های بین‌المللی» در حرکت بودند، توقیف کنند. براساس این گزارش، شناورهای دریایی ایران بعد از آنکه نیروی دریایی آمریکا به سیگنال اضطراری یک نفتکش پاسخ داد، عقب‌نشینی کردند و دو کشتی تجاری به راه خود ادامه دادند. این مقام ارشد پنتاگون که نامش فاش نشده در ادامه مواضع خود، استقرار این جنگنده‌های اف ۱۶ در منطقه را با هدف تأمین پوشش هوایی برای کشتی‌های عبوری از آب‌راه تنگه هرمز و خلیج فارس توجیه کرد که به زعمش، هم‌زمان امکان نظارت ایالات متحده در منطقه را از خلیج ارس تا تنگه هرمز و دریای عمان افزایش می‌دهد که به ادعای این مقام آمریکایی، «یک عامل بازدارنده در قبال ایران خواهد بود».

نیروی دریایی آمریکا در اتهامات واهی خود مدعی است که ایران در دو سال اخیر نزدیک به ۲۰ کشتی تجاری با پرچم‌های بین‌المللی را مورد حمله یا توقیف قرار داده و چنین اقداماتی «تهدیدی آشکار برای امنیت دریایی منطقه و اقتصاد جهانی» است. این مقام پنتاگون همچنین متذکر شده که آمریکا به‌طور فزاینده‌ای از افزایش همکاری بین ایران، روسیه و سوریه در سراسر خاورمیانه نگران است و در ادامه از بررسی گزینه‌ها برای مقابله با حضور فزاینده روسیه در آسمان سوریه گفته است.

 با وجود این ادعاها و اتهام‌های ضدایرانی مبنی بر تهدید آشکار تهران برای امنیت دریایی، برعکس شاهد آزار و اذیت، حمله یا توقیف کشتی‌ها و نفتکش‌های ایرانی توسط دیگر کشورها با فشار ایالات متحده هستیم. در همین رابطه گارد ساحلی اندونزی سه‌شنبه گذشته (۲۰ تیر) اعلام کرد یک نفتکش با پرچم ایران را که مظنون به انتقال غیرقانونی نفت خام بود، توقیف کرده است. بنا بر اعلام مقامات اندونزی، این نفتکش که «آرمان ۱۱۴» نام دارد، حامل حدود ۲۷۲ هزار تن نفت خام سبک است و می‌خواست «بدون مجوزهای لازم» بار خود را به یک کشتی دیگر با پرچم کامرون منتقل کند. توقیف نفتکش‌های ایرانی توسط دولت اندونزی در سال‌های گذشته نیز سابقه دارد؛

این کشور در ماه ژانویه سال ۲۰۲۱ یک نفتکش متعلق به ایران به نام «هورس» را به اتهام جابه‌جایی غیرقانونی نفت در آب‌های استان غربی کالیمانتان خود توقیف کرده بود. در آن زمان وزارت خارجه ایران دلیل توقف نفتکش خود در آب‌های اندونزی را «نقص فنی» اعلام کرد؛ با این حال مقامات گارد دریایی اندونزی علت توقیف را انواع تخلفات از‌جمله عدم اهتزاز پرچم‌ ملی، خاموش‌کردن سیستم‌های ناوبری، لنگر‌انداختن غیرقانونی، انتقال غیرقانونی سوخت بین نفتکش‌ها و ریختن نفت در دریا عنوان کرده بودند. به ادعای آمریکا، نفتکش ایرانی هورس حامل دو‌میلیون‌و صد هزار بشکه نفت به مقصد ونزوئلا بود. در این میان، برخی از تحلیلگران و ناظران معتقدند این تناقض رفتاری آمریکا مبنی بر پیگیری گفت‌وگو و تأکید بر گزینه دیپلماسی با ایران و از سوی دیگر اعزام جنگنده به خلیج فارس، تکرار همان سیاست چماق و هویج در مقابل تهران است.

 بی‌بی در برزخ

هم‌زمان با این تحولات، آمریکایی‌ها به دنبال این بودند که با پیشنهادهای سخاوتمندانه‌ای، اسرائیل را از اخلال در اجرای تفاهم با تهران بازدارند؛ همان‌طور‌که در ادامه گزارش هاآرتص هم آمده است که «دولت بایدن از یک طرف به سمت انجام رزمایش‌های مشترک با تل‌آویو که حاکی از توانایی حمله نظامی مشترک به ایران است، حرکت می‌کند و از سوی دیگر، ظاهرا انتظار بایدن این است که نتانیاهو با حمله خودسرانه به ایران، واشنگتن را غافلگیر نکند»؛ چرا‌که به اعتراف آموس هارل در بخشی از گزارش خود در هاآرتص، «دولت بایدن حتی کمتر از دولت باراک اوباما به نتانیاهو اعتماد دارد».

بنابراین از دید این کارشناس، «کاخ سفید اکنون به دنبال کنترل اوضاع تا یک زمان خاص، یعنی انتخابات ریاست‌جمهوری در نوامبر ۲۰۲۴ است (همان‌طور‌که نتانیاهو نیز چنین است؛ اگرچه او احتمالا امیدوار است انتخابات نتیجه متفاوتی داشته باشد). تا آن زمان، هدف این است که اطمینان حاصل شود شرایط بحرانی نمی‌شود. با این تفاهم، تهران به سمت تولید سلاح هسته‌ای نمی‌رود و احتمال حمله اسرائیل به ایران نیز به‌شدت کاهش می‌یابد. واشنگتن امیدوار است از این زمان برای تمرکز بر دو جبهه‌ای که به نظرش جبهه‌های اصلی هستند، یعنی چین و جنگ روسیه-اوکراین استفاده کند. انتظار اولیه آمریکا از اسرائیل این است که مداخله‌ای نکند».

پیرو آنچه در هاآرتص عنوان شد، رسانه‌های عبری هم پنجشنبه گذشته اعلام کردند اسحاق هرتزوگ، رئیس‌جمهور اسرائیل، سه‌شنبه وارد واشنگتن خواهد شد و با جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا دیدار خواهد کرد. به نظر می‌رسد هم‌زمانی این سفر با این تحولات، حکایت از لزوم هماهنگی بین تل‌آویو و واشنگتن دارد. این دیدار درحالی صورت می‌گیرد که اختلاف‌های عمیقی میان جو بایدن و بنیامین نتانیاهو وجود دارد و بایدن هنوز از نتانیاهو برای سفر به کاخ سفید دعوت نکرده است. روزنامه یدیعوت آحارونوت در همین زمینه نوشت: «دعوت بایدن از هرتزوگ برای سفر به واشنگتن برای دومین بار در کمتر از یک سال، نوعی به چالش کشیدن نتانیاهو است که از زمان تصدی مجدد پست نخست‌وزیری هنوز نتوانسته به آمریکا سفر کند». تداوم این اختلاف‌ها و تشدید آن در برهه فعلی، سبب شده تا نخست‌وزیر اسرائیل که به‌شدت نگران از ناگفته‌های مذاکرات تهران‌–‌واشنگتن است، کماکان از حضور در کاخ سفید ناامید باشد.

با این وجود، طیفی از کارشناسان غربی مُصر هستند که تفاهم ایران و آمریکا، با توجه به گزینه‌های جایگزین، واقعا ایده خوبی را به نتانیاهو خواهد داد. به این ترتیب، حداقل تا زمانی که ایران به فکر غنی‌سازی بالاتر بیفتد، زمان لازم برای تل‌آویو به دست خواهد آمد که گزینه نظامی را که از زمان انعقاد برجام کنار گذاشته شده بود، مجددا بسط و توسعه دهد. این در حالی است که ارزیابی دفتر مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده دوشنبه هفته گذشته مدعی شد «با وجود آنکه ایران از سال ۲۰۲۰ به سمت افزایش ظرفیت خود برای تولید احتمالی سلاح هسته‌ای حرکت کرده اما تاکنون اقدامی برای ساخت بمب اتم نداشته است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران در‌حال‌حاضر به دنبال تسلیحات اتمی نیست».

ارزیابی اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا در شرایطی بر عدم انحراف هسته‌ای ایران تأکید دارد که برخی از نمایندگان کنگره و برخی دیگر مدعی شده بودند جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت تسلیحات اتمی است. طبق گزیده‌ طبقه‌بندی‌نشده از گزارش دو‌صفحه‌ای از دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا، «ایران در‌حال‌حاضر فعالیت‌های کلیدی تولید تسلیحات هسته‌ای را که برای تولید یک ابزار هسته‌ای قابل آزمایش مورد‌نیاز است، انجام نمی‌دهد». با‌این‌حال، واشنگتن در ادامه این گزارش در پی انتشار اخبار خلاف واقع مدعی شده است ایران «فعالیت‌های تحقیق و توسعه که این کشور را به تولید مواد شکافت‌پذیر مورد نیاز برای تکمیل یک ابزار هسته‌ای پس از آنکه تصمیم به انجام چنین کاری بگیرد، دنبال می‌کند».

در گزارشی به نقل خبرگزاری آسوشیتدپرس درباره ارزیابی داده‌های دفتر مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای ایران آمده است که تهران همچنان به افزایش میزان سطح غنی‌سازی ذخایر اورانیوم فراتر از محدودیت‌های برجام ادامه می‌دهد و همچنین مدعی شده که ایران فراتر از محدودیت‌های برجام در‌خصوص تحقیق و توسعه سانتریفیوژ پیشرفته رفته است. ارزیابی اطلاعاتی آمریکا علاوه بر ادعاهایی که درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران مطرح کرد، ادامه داد که برنامه‌های موشک بالستیک ایران نیز همچنان تهدید چشمگیری برای کشورهای غرب آسیا مطرح می‌شود و در این زمینه قید شده که «ایران بر تقویت دقت، مرگباری و قابلیت اطمینان موشک‌های خود تأکید کرده است».

در‌حالی این ادعاهای ضدایرانی علیه تهران مشخصا در رابطه با توان نظامی و موشکی مطرح می‌شود که دولت بایدن، مستقیما بر طرح ایجاد نیروی دوربرد ارتش اسرائیل تأکید دارد و در‌این‌باره واشنگتن به دنبال فروش و ارسال هواپیما‌های سوخت‌رسان به نیروی هوایی ارتش اسرائیل است. هواپیما‌های سوخت‌رسان یکی از تجهیزات حیاتی برای حمله احتمالی به ایران محسوب می‌شوند. همچنین هفته گذشته ایالات متحده یک هواپیمای سوخت‌رسان خود را به یک رزمایش مشترک در اسرائیل فرستاد و از این طریق نیروی هوایی اسرائیل را قادر کرد تجارب لازم را کسب کند. به گفته تحلیلگران حوزه نظامی، این رزمایش مشترک با هدف حمله به تأسیسات ایران طراحی و اجرا شده بود. اینها علاوه بر آن است که دولت آمریکا همچنان به پیشبرد قرارداد خرید اسکادران اف-۳۵ توسط اسرائیل ادامه می‌دهد؛ اگرچه اختلاف‌نظر‌ها در مورد تلفیق بیشتر سیستم‌های اسرائیلی در این هواپیماها، حل‌نشده باقی مانده است. به همین دلیل بدیهی است که تهران روی توان موشکی، پهپادی و دفاعی خود تأکید  داشته باشد.