|

گفت‌و‌گو با فائزه عزیزخانی درباره شرایط ساخت فیلم‌های اجتماعی

نامتعارف عمل‌کردن در جهان سینما گاهی ناممکن است

فیلم «ملخ» دومین ساخته بلند فائزه عزیزخانی مدتی قبل در بخش ویژه «تولدی دیگر: سینمای ایران اینجا و اکنون» در پنجاه‌و‌هفتمین جشنواره بین‌المللی کارلووی واری به نمایش گذاشته شد. فیلمی که پیش از این در جشنواره‌های متعددی از‌ جمله جنوب از جنوب غربی (ایالات متحده)، ادینبورو (اسکاتلند)، اسپلیت (کرواسی)، ونکوور (کانادا)، سائوپائولو (برزیل)، فیلم‌های مستقل سان‌فرانسیسکو (ایالات متحده)، فیلم‌های ایرانی در موزه اسمیتسونین‌–‌واشنگتن (ایالات متحده)، نظرگاهی دیگر جشنواره فیلم‌های زنان میلان (ایتالیا)، جشنواره فیلم فینیکس (ایالات متحده) و بزرگداشت سینمای ایران در دانشگاه یو‌سی‌ال‌ای (ایالات متحده)، حضور داشته است. «ملخ» هنوز در ایران به نمایش گذاشته نشده است. فیلم روایتگر زنی ورشکسته است که برای بازیابی هویتش تلاش می‌کند. این فیلم تا مدتی دیگر در جشنواره فیلم رجینا (ریفا) کانادا نمایش داده خواهد شد.

نامتعارف عمل‌کردن در جهان سینما گاهی ناممکن است

شرق: فیلم «ملخ» دومین ساخته بلند فائزه عزیزخانی مدتی قبل در بخش ویژه «تولدی دیگر: سینمای ایران اینجا و اکنون» در پنجاه‌و‌هفتمین جشنواره بین‌المللی کارلووی واری به نمایش گذاشته شد. فیلمی که پیش از این در جشنواره‌های متعددی از‌ جمله جنوب از جنوب غربی (ایالات متحده)، ادینبورو (اسکاتلند)، اسپلیت (کرواسی)، ونکوور (کانادا)، سائوپائولو (برزیل)، فیلم‌های مستقل سان‌فرانسیسکو (ایالات متحده)، فیلم‌های ایرانی در موزه اسمیتسونین‌–‌واشنگتن (ایالات متحده)، نظرگاهی دیگر جشنواره فیلم‌های زنان میلان (ایتالیا)، جشنواره فیلم فینیکس (ایالات متحده) و بزرگداشت سینمای ایران در دانشگاه یو‌سی‌ال‌ای (ایالات متحده)، حضور داشته است. «ملخ» هنوز در ایران به نمایش گذاشته نشده است. فیلم روایتگر زنی ورشکسته است که برای بازیابی هویتش تلاش می‌کند. این فیلم تا مدتی دیگر در جشنواره فیلم رجینا (ریفا) کانادا نمایش داده خواهد شد. به همین بهانه درباره روند ساخت فیلم اجتماعی در سینمای ایران و سفرهای جشنواره‌ای فیلم «ملخ» با فائزه عزیزخانی گفت‌وگویی داشتیم که شما را به خواندن‌ آن دعوت می‌کنیم.

 «ملخ» تا به امروز در جشنواره‌های خارجی بسیاری شرکت کرده و دیده شده است. فیلمی که هنوز به اکران عمومی در ایران نرسیده، اما مثل باقی آثار سال‌های اخیر سینمای ایران که به سینمای اجتماعی شهرت دارد، تا به اینجا برای جشنواره‌ها و مخاطبان خارجی توجه‌برانگیز بوده است. «ملخ» چطور ساخته شد؟

«ملخ» قصه باختن دوباره یک آدم همیشه بازنده است که اصلا بی‌ربط به قصه فیلم‌ساختن‌های ما نیست. چند بار یک ساختمان را تا نیمه بالا می‌بریم و بعد به یک بهانه ساده فرو‌می‌ریزد و ما حیران و متعجب از عمر، عشق، اعتبار، انگیزه و نیرویی که رفت‌... . منظورم مشخصا پروسه تولید است. من فیلم‌نامه‌ای نامتعارف داشتم به نام «ملخ». منی‍ژه حکمت فیلم‌نامه را خواند و دوست داشت، پس با شهامت کنار یک فیلم متفاوت ایستاد و آن را ساختیم. به نظرم او یکی از زن‌های صاحب‌نظر و جسور سینمای ماست. نامتعارف عمل‌کردن در جهان سینما به‌طور کلی بسیار سخت و پیچیده و گاهی ناممکن اما بسیار واجب است. در دوره‌ای که اکثر فیلم‌ها یا کمدی است یا رونوشتی از فیلم‌های موفق سینمای اجتماعی، حرکت‌کردن در مسیری متفاوت، قطعا ریسک‌پذیری بالایی می‌خواهد. مخاطبی که سینما برایش موضوعی جدی و مهم است، از این همه تکرار به ستوه آمده و چه در سینما و چه در زندگی دنبال یک فریم جدید می‌رود.

امروز معتقدم ما قصه‌های تازه زیادی برای تعریف‌کردن داریم و بهانه‌ای برای چسبیدن به تکراری‌ها نداریم. مگر تکراری‌ها بیشتر سود داشته باشند؛ وگرنه زمان طرح نو درانداختن است و این توقع از اهلش وجود دارد. امروز آدم‌ها توان ارتباطی‌شان صد برابر شده؛ در نتیجه سلیقه و توقعشان با قبل قابل مقایسه نیست. مخاطبان امروز سینما باهوش هستند و به واسطه سوشیال‌مدیا دنیای اطرافشان را خوب می‌شناسند و دانش زیادی دارند. به‌عنوان فیلم‌ساز باید به این موضوعات دقت کرد. به همین دلایل موضوعات شایان بحث بسیاری اطرافمان وجود دارد. سطح ارتباط آدم‌ها تغییر کرده و چالش‌های جدیدی ایجاد شده است. البته همه اینها در صورتی است که قرار باشد به زندگی نگاه کنیم و بر اساس آن فیلم بسازیم، نه از روی دست هم تقلب کنیم.

 به نظر می‌رسد در حال حاضر شرایط برای ساخت فیلم‌های اجتماعی سخت‌تر شده و به گفته برخی از کارشناسان سینما، این روند جلوی بروز خلاقیت‌ها را می‌گیرد و آدم‌های علاقه‌مند به این نوع سینما نمی‌توانند آن‌طورکه باید در این حیطه کار کنند. به‌عنوان فیلم‌سازی که علاقه‌مند به ساخت فیلم در چنین فضایی است، این شرایط را چطور تحلیل می‌کنید؟

من ناامید نمی‌شوم. من به انسان خلاق ایمان دارم. خلاقیت مثل گیاهی است که در سخت‌ترین شرایط جوانه می‌زند و زنده می‌ماند. درست است که ما شرایط سختی داریم، اما من نا‌امید نمی‌شوم و ایمان دارم موجی بسیار قوی، خلاق و آزاداندیش در راه است. فصل، فصل نگاه آزاد و خلاق است. به نظرم پشت خلاقیت خداوند ایستاده و این تمام داستان است. برای مثال در بهترین شرایط تولید، اگر اصراری بر نگاه خاصی نباشد، اینکه ما هنوز مورد این رهنمود قرار می‌گیریم که از سینمای هالیوود الگوبرداری کنیم و در مسیر موفقیت تجاری آن دوستان که خودشان دنبال راهی برای فرار از این همه تکرار هستند، قرار بگیریم، خود نشان از یک دوگانگی وحشتناک دارد که یکی از دلایل فشار و رکود در بخش فرهنگی ماست که توضیح و آسیب‌شناسی آن به درازا می‌کشد و ما به همین بسنده کنیم. باید توجه داشت نسل جدید بیش از هر چیزی به رسانه مرتبط است و این اتفاقا شانس بزرگی برای اهالی سینماست که باید آن را جدی بگیریم؛ به‌خصوص که ما سینمایی داریم که بارها افتخارآفرین بوده و در دنیا شناخته‌شده است و می‌توان همچنان از طریق این سینما با جهان در ارتباط بود و این پتانسیلی است که باید به قدرتمندتر‌شدن آن کمک کرد، نه اینکه تیشه به ریشه‌اش بزنیم.

 تجربه دیدن فیلم با مخاطبان خارجی در این مدت چطور بود؟

متأسفم که ما محروم شدیم از داشتن روند رو‌به‌رشدی در سلیقه در سینما. سلیقه ما با برنامه‌های کاملا در چارچوب و کنترل‌شده این تلویزیون نابود شد. ما امروز سلیقه خاصی نداریم. به نسبت رشد نکردیم و به واسطه این همه کج‌سلیقگی، حتی نزول کردیم. در هر صورت ما به‌روز نشدیم و چندان تمایلی هم به آن نداریم. اما در چشم مخاطب خارجی می‌بینی که کاملا به‌روز کتاب خوانده و فیلم دیده و سلیقه‌اش به‌روز است و ربطی هم به سن‌و‌سال‌ ندارد. مخاطب درست، قبل از هر چیز صبر، احترام و تأمل بلد است؛ چیزی که این روزها خودم و دنیای اطرافم فاقد آن هستیم. ما عادت داریم زود نتیجه بگیریم و قضاوت کنیم و پرونده چیزی را ببندیم. به‌سرعت چند مورد منفی پیدا می‌کنیم و احساس قدرت می‌کنیم. انگار این چشم‌ها تربیت شده برای اینکه منتقد تند و سطحی باشد و هیچ احساس وحدتی نداشته باشد. مخاطب خارجی با ما تفاوت دارد. از او صبوری می‌بینید.

تجربه اخیر من در کارلووی واری و دیدن فیلم با مخاطب خارجی جالب بود. با اینکه فیلم پردیالوگ است و زیرنویس می‌خواندند، جنس ارتباطشان با فیلم دوست‌داشتنی بود و همراهی خوبی داشتند. «ملخ» در بخش نگاه نو جشنواره کارلووی واری شرکت داشت؛ بخشی که جشنواره چهار سال سینمای ایران را مانیتور کرده بود و این فیلم‌ها را انتخاب کرده بود‌. رویکرد آنها نگاه متفاوت به روایت و فرم بود.

 سینماگران زن بسیاری در سینمای ایران تا به امروز به‌واسطه ساخته‌هایشان افتخارآفرین شده‌اند. فکر می‌کنید ویژگی‌های فیلمی که خالقش یک زن است، چیست؟

ظرافت، عشق، حسرت، ایمان و‌... این ویژگی‌های اثری است که خالقش یک زن است. چالش یک زن به‌عنوان فیلم‌ساز به‌مراتب بزرگ‌تر و عمیق‌تر است.

از اینکه در دنیایی زندگی می‌کنم که موجودی این‌قدر ظریف، عمیق، قوی و شکننده را با نگاهی مادرانه حتی وقتی هنوز مادر فرزند خودش نیست، می‌بینم حیرت می‌کنم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها