|

تبعیض و ظرفیت‌های پزشکی

خبر رسید که امسال 30 درصد ظرفیت‌های دستیاری پزشکی خالی مانده است. معنای آن این است که اشتیاق برای ادامه تحصیل پزشکی در کشور همچنان رو به کاهش است. پزشکان بعضا ترجیح می‌دهند یا مهاجرت کنند یا کار پزشکی را رها کنند. پزشکان دستیار مهم‌ترین منابع رایگان دولت و وزارت بهداشت برای نیاز‌های درمانی در کشور هستند.

تبعیض و ظرفیت‌های پزشکی

خبر رسید که امسال 30 درصد ظرفیت‌های دستیاری پزشکی خالی مانده است. معنای آن این است که اشتیاق برای ادامه تحصیل پزشکی در کشور همچنان رو به کاهش است. پزشکان بعضا ترجیح می‌دهند یا مهاجرت کنند یا کار پزشکی را رها کنند. پزشکان دستیار مهم‌ترین منابع رایگان دولت و وزارت بهداشت برای نیاز‌های درمانی در کشور هستند.

 تنها به مددکار این گروه از پزشکان است که وزارت بهداشت می‌تواند با کمترین منابع مالی که با تنگدستی و خساست در اختیار سیستم سلامت قرار می‌گیرد، «علی‌الظاهر» نیازهای سلامت را رفع و رجوع کند. بنابراین تداوم این وضعیت بیش از هر نهاد دیکری باید مایه نگرانی خود وزارت بهداشت باشد. عیبی ندارد بسیاری از پزشکان می‌روند، اما فردا روز وزارت فخیمه‌ای که نه به مدد نهادهای خودکفای سلامت نه بر اساس قوانین علم اقتصاد که با شیوه‌ای غیرعلمی امروز را به فردا می‌رساند، چه خواهد کرد؟ این بدترین خبر نبود؛ خبر بدتر اینکه بخش مهم‌‌تر قبول‌شدگان (حدود دو‌سوم) را کسانی تشکیل می‌دهند که از نوعی سهمیه استفاده کرده‌اند و در نتیجه رقابتی به‌مراتب ساده‌تر را پشت ‌سر گذاشته‌اند. یعنى اگر شما از نوعی سهمیه استفاده نکنید، باید برای صندلی‌هایی به‌مراتب کمتر وارد رقابت شوید. امتحان‌دادن بدون هیچ تعین و وابستگی خاصى، کاری به‌مراتب دشوارتر و طافت‌فرساتر خواهد بود. آشکار است کسانی که از رقابتی سنگین‌تر بیرون مى‌آیند هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ شخصیتی توانایی‌های بیشتری دارند؛ بنابراین این محدودیت مستقیما به کیفیت سلامت مردم هم ربط پیدا می‌کند. اما باز هم این بدترین خبر نیست؛ خبر تکان‌دهنده آن است که در رشته‌هایی که با وجود اهمیت حیاتی آنها در کار سلامت درآمدزایی چندانی ندارند، قبولی داوطلبان آزاد به‌مراتب بیش از رشته‌هایی است که به‌اصطلاح پول‌ساز به حساب می‌آیند. اینجاست که پرده‌های امیال از پوشش رفتار‌ها فرو‌می‌ریزند و معلوم می‌شود چیزی جز مطامع حقیر مادی مد‌نظر نیست. اما بر دو نکته باید تأکید کرد:

اول آنکه برخی مسئولان باید اطمینان داشته باشند با تمام تلاش‌های شبانه‌روزی‌شان قادر به کوچ‌دادن همه پزشکان به خارج از کشور نخواهند شد. جامعه پزشکی هیچ‌گاه به‌طور‌ کامل جا خالی نخواهد کرد و منافع مردم و مسئولیت اجتماعی خود را به بادهایی که می‌وزند تا کار طب را به‌طور کامل به منادیان شبه‌علم بسپارند، نخواهند سپرد. خیر با وجود موج‌های فزاینده مهاجرت پزشکان که قطعا مطلوب عده‌ای است، جامعه پزشکی ایران به تمامی وانخواهد داد.

دوم، پزشکانی که با سهمیه قبول می‌شوند، بخشی از همین مردم هستند و به‌طور طبیعی از هر امکانی که فراهم بیاید استفاده می‌کنند و شاید تقصیری هم متوجه ایشان نباشد؛ اما اگر مقصود از سهمیه، ماندگاری بیشتر ایشان در مناطقی است که سهمیه آنجا به حساب می‌آیند، این خیال باطلی بیش نیست. تجربه نشان داده است که چنین پایبندی‌ای نه مقدور است و نه حتی مطلوب. مردم ایران حق دارند از خدمات پزشکانی استفاده کنند که عقل و منطق باعث ماندگاری‌شان در هر منطقه شده نه اجبار! تجربه هم نشان داده است که چنین پایبندی‌ای هیچ‌گاه رخ نداده. پزشکان سهمیه‌ای هم در باطن خود بخشی از همین جامعه پزشکی هستند و خواهند بود. جریان غالب عقل‌گرایی است و پزشکان سهمیه‌ای هم جانب دانش را رها نخواهند کرد. تجربه نشان داده است که اکثر ایشان در اعتراض به چنین روندهایی همراه جامعه پزشکی بوده‌اند. خالص‌سازی در همه زمینه‌ها سرابی بیش نیست.