ایجاد کریدور «هند - خاورمیانه - اروپا» بدون توجه به منافع ایران، ترکیه و مصر امکانپذیر نیست
چالشهای پیشروی ذینفعان
کریدور هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC) که در نشست امسال گروه 20 معرفی شد، پتانسیل قابلتوجهی برای افزایش درهمبافتگی اقتصادی، تجارت، سرمایهگذاری و تقویت همکاری میان کشورهای شرکتکننده دارد. هدف این پروژه جسورانه، ایجاد یک مسیر تجاری پیوسته با هدف اتصال هند، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و اروپاست و از درونمایهای تحولآفرین در پویش تجارت جهانی برخوردار است. انتظار میرود که این کریدور، هزینههای تجارت را کاهش دهد، دسترسی به بازار را تقویت کند و فرصتهای سرمایهگذاری بین کشورهای شرکتکننده را تسهیل کند.
کریدور هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC) که در نشست امسال گروه 20 معرفی شد، پتانسیل قابلتوجهی برای افزایش درهمبافتگی اقتصادی، تجارت، سرمایهگذاری و تقویت همکاری میان کشورهای شرکتکننده دارد. هدف این پروژه جسورانه، ایجاد یک مسیر تجاری پیوسته با هدف اتصال هند، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و اروپاست و از درونمایهای تحولآفرین در پویش تجارت جهانی برخوردار است. انتظار میرود که این کریدور، هزینههای تجارت را کاهش دهد، دسترسی به بازار را تقویت کند و فرصتهای سرمایهگذاری بین کشورهای شرکتکننده را تسهیل کند.
همچنین انتظار میرود چنین پروژه عظیمی با بهبود زیرساختهای حملونقل، همکاری فرامرزی، تأمین انرژی و کفایتهای لجستیکیاش، درهمپیوستگی منطقی منطقهای را تقویت کند. این اتصال، ارتباطات اقتصادی نزدیکتری را به پیش میراند و اجازه میدهد کالاها، خدمات و نیروی کار به روش آسانتری جابهجا شوند. بهویژه، ایجاد این کریدور ممکن است بهعنوان یک عامل انگیزاننده برای افزایش همکاری دیپلماتیک و پایداری ژئوپلیتیک میان کشورهای شرکتکننده عمل کند. ارتباطات اقتصادیِ نزدیک ناشی از این کریدور، انگیزه همکاری در جبهههای مختلف از جمله امنیت، مبارزه با تروریسم و پایداری منطقهای خواهد بود. از این گذشته، منافع اقتصادی مشترک، مسیرهایی را برای ایجاد روابط دیپلماتیک قویتر، همکاری در زمینه امنیت، تسهیل گفتوگو و تقویت تعادل ژئوپلیتیکی ایجاد خواهد کرد.
گرچه کریدور هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC) که در نشست اخیر گروه 20 (G20) معرفی شد، پتانسیل قابلتوجهی برای کشورهای شرکتکننده دارد اما احتمالا با چندین چالش و مانع روبهرو میشود که برای تضمین اجرای موفق و بهرهبرداری حداکثری از مزایای آن باید چارهای بیابند. یکی از اصلیترین چالشها برای این کریدور، مسیریابی در ژئوپلیتیک پیچیده منطقه است. این کریدور کشورهای متنوعی را در بر گرفته که دارای پویشها، منافع و تنشهای سیاسی مختلفی هستند. این پیچیدگیها ممکن است همکاری را مختل کرده و توسعه اتصال پیوسته میان کشورهای شریک را متوقف کند. گفتوگوی دیپلماتیک و داشتن یک نگرش یکپارچه در میان تمام کشورهای شرکتکننده امری ضروری است تا دیدگاههای بالقوه متضاد مهار شوند و محیطی مناسب برای همکاری فراهم آید. پیچیدگیهای مربوط به چالشهای لجستیکی این پروژه هنوز باید چاره شوند، زیرا چنین پروژهای، مساحت جغرافیایی گستردهای را دربر میگیرد. موفقیت این کریدور عمدتا به ایجاد شبکههای حملونقل کارآمد برای اتصال بدون گسست این سه منطقه وابسته است. ایجاد یک سیستم حملونقل یکپارچه که مسافتهای گسترده، عرصههای جغرافیایی و امکانات زیرساختی متنوع را پوشش میدهد، چالشهای لجستیکی مهمی را ایجاد میکند.
ساخت بنادر، جادهها، خطوط آهن و سایر زیرساختهای ارتباطی و همچنین بهبود زیرساختهای موجود، نیاز به سرمایهگذاری قابلتوجه، تخصص و برنامهریزی دقیق دارد. علاوه بر این، مقابله با مشکلات لجستیکی مانند مراحل گمرکی، مقررات مرزی و تأخیرات حملونقل برای جلوگیری از مشکلات و تضمین جریان تجاری بدون مشکل، بسیار حیاتی است. با این حال، چارچوبهای سیاسی و قانونی متنوع حاکم بر همه کشورهای درگیر در این کریدور، ممکن است موانع اداری، تجاری و نیز تأخیرهایی در فرایندهای تصمیمگیری را موجب شود و به کاهش پیشرفت توسعه کریدور منجر شود. مقابله با چالشهای لجستیکی همچنین با پرداختن به جوانب مقررات جمعی و سرمایهگذاری پروژه مرتبط است.
هماهنگسازی چارچوبهای مقرراتی، یک چالش سترگ برای این کریدور است که چندین کشور با سیستمهای حقوقی، سیاستها، پروتکلهای حملونقل و مقررات مختلف را در بر میگیرد. اصلاح و یکپارچهسازی این چارچوبها برای تسهیل تجارت، سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی اهمیتی بنیادین دارد. برای رفع موانع تنظیمی و ترویج محیط کسبوکاری یکپارچه و شفاف در سراسر کریدور، باید به بحث و گفتوگوهای همکارانه پرداخت. این تلاشها در تقویت اعتماد و اطمینان میان ذینفعان بسیار حیاتی خواهند بود و محیطی مساعد برای فعالیتهای اقتصادی ایجاد خواهند کرد. در غیر این صورت، تفاوت در سیاستها و رویههای اداری، موجب تأخیر و عدم کارایی عملیاتی کریدور خواهد شد. در این زمینه، وضع مقررات بازرگانی و سرمایهگذاری میان کشورهای شرکتکننده از اهمیت چشمگیری برخوردار است. با این حال، مسیر پیچیده هماهنگسازی مقررات قانونی ممکن است چالشهای سیاسی ایجاد کرده و بهطور بالقوه به تضاد منافع بینجامد. کشورها ممکن است تلاش کنند تا از صنایع داخلی خود حفاظت کرده و حاکمیت بر چارچوبهای مقرراتی خود را حفظ کنند و در این چارچوب، درباره شرایط مختلف همکاری گفتوگو کنند. تعادل بین منافع ملی و همکاری منطقهای نیاز به تلاشهای دیپلماتیک قابل توجه و مصالحه و سازش خواهد داشت.
در جنبه سرمایهگذاری، یکی از موانع عمده در آمادهسازی این کریدور، تأمین منابع مالی کافی است. پروژههای زیرساختی بزرگ معمولا به منابع مالی قابل توجهی نیاز دارند و این ممکن است چالش دشواری باشد که بهموقع سرمایهگذاری مورد نیاز آن تأمین شود، زیرا چندین کشور در این پروژه شرکت دارند. در این زمینه، جذب سرمایههای عظیم از طریق نهادهای دولتی، سازمانهای بینالمللی و شرکتهای خصوصی، نیاز به یک چارچوب مالی مستحکم دارد که تمام کشورهای درگیر را به هم پیوند بزند. در غیر این صورت، تأخیر در تأمین مالی برای هریک از پروژههای زیرساختی مرتبط با این کریدور در هریک از کشورهای شرکتکننده، بدون شک بر پیشرفت کلی آن تأثیر خواهد گذاشت.
اتصال مالی برای تسهیل معاملات فرامرزی، سرمایهگذاری و تأمین مالی تجارت، نقشی حیاتی دارد. این کریدور از تأسیس سامانههای مالی کارآمد، مقررات و تنظیمات بانکی هماهنگ و چارچوبهای تبدیل ارز، بهره زیادی خواهد برد. تشویق به توسعه کانونها یا هابهای مالی محلی و منطقهای در طول مسیر با چارچوبهای نظارتی قوی، فعالیتهای اقتصادی را پشتیبانی کرده و مؤسسات مالی را جذب خواهد کرد. علاوه بر این، تقویت همکاری میان بانکهای مرکزی و مؤسسات مالی کشورهای شرکتکننده، شفافیت را افزایش میدهد و جریان سرمایه عبوری را تسهیل خواهد کرد. با این حال، تعادل میان کارآمدی هزینهای با پایداری بلندمدت پروژه، یک عامل ضروری است تا بهرهدهی اقتصادی کریدور به حداکثر برسد.
به همان اندازه که بیشینهسازی بهرهدهی اقتصادی کریدور اهمیت دارد، همچنین مهم است که رقابت اقتصادیای را که انتظار میرود با چین رخ دهد نیز در نظر بگیریم. افزایش نفوذ اقتصادی جهانی چین و پروژههای اتصالی آن، مانند ابتکار کمربند و جاده (BRI)، میتواند به رقابت اقتصادی با کریدور هند، خاورمیانه، اروپا IMEC منجر شود. چین به عنوان یک رقیب راهبردی، تلاش خواهد کرد تجارت و سرمایهگذاریها را به سمت کریدورهای خود کانالیزه کند و این ممکن است به تضعیف کارایی این کریدور بینجامد.
برای هند، کشورهای خاورمیانه و اروپا، مهم است که به روشی راهبردی، این رقابت را مدیریت کنند، اگرچه برای اروپا این مسئله ممکن است چالشبرانگیز باشد، زیرا چین پس از ایالات متحده، با حجم تجارت دوجانبه بیش از 850 میلیارد دلار در سال 2022، به عنوان دومین شریک تجاری اروپا شناخته میشود، در مقایسه با هند که حجم تجارت آن با اروپا به سختی 90 میلیارد دلار بوده است. در این زمینه، رقبای تجاری تلاش دارند تا در مسیر این کریدور اعمال نفوذ کنند؛ بنابراین برای کشورهای شرکتکننده در پروژه کریدور هند، خارومیانه و اروپا ریسکهای ژئوپلیتیکی ایجاد میکنند. تداخل منافع تجاری قدرتها میتواند منجر به جنگ قدرت و مقاومت محتمل در اجرای عملی این پروژه شود. این هماوردیها میتواند به شکل رقابتهای اقتصادی، نگرانیهای امنیتی یا تلاشهایی برای کنترل زیرساختهای کلان دریایی ظاهر شوند.
اکنون که به بُعد سرمایهگذاری در این کریدور اقتصادی اشاره کردیم، همچنین مهم است یادآور شویم که باید به جنبههای شفافیت و حاکمیت نیز توجه داشت.
اجرای سازوکارهای قوی شفافیت میان کشورهای شرکتکننده، انجام دقیق مطالعات ترازسنجی، اولویتدهی به پایداری و ترویج شیوههای حاکمیت خوب، به کاهش هرگونه پیامدهای منفی درازمدت کمک خواهد کرد و از بحرانهای احتمالی جلوگیری خواهد کرد؛ بهویژه باید از تجربیات ابتکار کمربند و جاده چین و مشارکت آن در پروژههای زیرساختی جهانی که نگرانیهای مربوط به شفافیت در تأمین مالی، حاکمیت و پیامدهای بلندمدت بدهی یا به عبارت دیگر تله بدهی را افزایش داده، درس بگیریم.
تضمین امنیت و پایداری در همه کشورهای شرکتکننده در این کریدور، یک چالش حیاتی است. منطقه زمینه عبور این کریدور، مستعد انواع تهدیدات امنیتی ازجمله تنشها و ناپایداریهای سیاسی بوده است. تقویت همکاری منطقهای در زمینه دفاع، امنیت، اشتراک اطلاعات و اقدامات مشترک برای مقابله با خطرات امنیتی، گامهایی ضروری برای حفاظت از توسعه و عملکرد موفق کریدور هستند. محیط پایدار و امن برای جذب سرمایهگذاری و ترویج رشد اقتصادی در امتداد کریدور بسیار حائز اهمیت است. بااینحال، چالشهای امنیتی و سیاسی ممکن است از سپهر پیچیده ژئوپلیتیک مناطقی سرچشمه بگیرد که زمینه عبور این کریدور هستند.
تنشها و هماوردیهایی مانند کشمکش میان هند و پاکستان، تاریخچه رقابت سعودی و ایران، مداخلههای کنونی در سوریه و یمن و تهدید گروههای شبهنظامی علیه اسرائیل. این تنشهای ژئوپلیتیک میتواند همکاری و اجرای پروژههای اتصال منطقهای را متوقف کند. علاوهبراین تنوع شدید سیستمهای سیاسی کشورهای شرکتکننده، ممکن است سرچشمه چالش باشد؛ زیرا وجود ایدئولوژیها و ارزشهای سیاسی مختلف میتواند اجرای کارآمد این پروژه را متوقف کند و احتمالا میان ذینفعان شکاف بیندازد. در این راستا، دستیابی به توافق و هماهنگی روشن میان کشورهای شرکتکننده به دلیل وجود اولویتها و دیدگاههای تاریخی متفاوت در مسائل اقتصادی و سیاسی بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین حفظ رویکرد یکپارچه و همکارانه میان تمام کشورهای شرکتکننده در عین اختلافات سیاسی، برای موفقیت کریدور بسیار حیاتی خواهد بود. ملاحظات سیاسی میان کشورهای شرکتکننده، تنها یک جنبه از مدیریت ریسکهای ژئوپلیتیکی مرتبط با این کریدور است؛ همچنین باید به روشی راهبردی با ریسکهای مرتبط با کشورهای غیرشرکتکننده نیز کنار آمد. بهعنوان مثال کنشهای راهبردی چین در پیجویی بلندپروازیهای کمربند و جاده خود در اولویت نخست این ریسکها قرار میگیرد. تا جایی که به چین مربوط میشود، این ریسکها بسیار فراتر از ابتکار کمربند و جاده میروند. برای مثال، توافق آشتی سعودی – ایران که در مارس 2023 اعلام شد، از سوی چین بهمنظور نمایش نفوذش در خاورمیانه بود. بااینحال اعلام پروژه کریدور هند – خاورمیانه – اروپا ممکن است بهعنوان ابتکاری در مقابله با کمربند و جاده ابریشم تلقی و موجب شود که چین، برای مثال روی رفتار ناپایدارساز برخی گروهها در منطقه حساب باز کند تا اجرای طرح این کریدور به تأخیر بیفتد.
موقعیت جغرافیایی ایران در تقاطعهای خاورمیانه و آسیا، به این کشور نفوذ درخورتوجهی در منطقه میدهد. تسلط ایران بر تنگه هرمز، مسیر اتصال اصلی بین هند و امارات متحده عربی در چارچوب کریدور یادشده، شرایطی سخت برای این پروژه است. هر اقدامی میتواند بهشدت بر حملونقل کالا و انرژی از گذر این کریدور تأثیر بگذارد و در نتیجه کارکرد روان آن را متوقف کند. فعالیتهای نامنظم این گروهها که مسلح به تجهیزات پیشرفته هستند، میتواند امنیت کریدور را تهدید کند.
واکنش دیگر کشورهای همسایه مانند مصر و ترکیه که بهعنوان دوستان نزدیک اروپا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی محسوب میشوند، نیز باید بررسی شود. از یکسو، موقعیت جغرافیایی استراتژیک مصر نقش مهمی را در مسیرهای تجاری بینالمللی از طریق تنگه سوئز ایفا میکند که یک مسیر حملونقل حیاتی برای اتصال دریای مدیترانه به دریای سرخ و همچنین منبع کلیدی درآمد ارزی این کشور است. کریدور هند – خاورمیانه – اروپا، بهعنوان یک مسیر زمینی جایگزین، ممکن است تهدیدی برای نقش مسلط مصر در منطقه باشد، تجارت را از تنگه سوئز منحرف کرده و پیامدهای اقتصادی منفی به دنبال آورد. ازآنجاکه مصر نقش مهمی در تقویت ثبات و میانجیگری در کشمکشهای منطقه خاورمیانه ایفا کرده، ضروری است که نگرانیهای مصر مورد توجه قرار گیرد و این کشور هم در طول مراحل برنامهریزی و اجرا در گفتوگوها شرکت داده شود. یک چارچوب جامع که منافع مصر را هم لحاظ کند و از موقعیت استراتژیک آن بهرهمند شود، میتواند وضعیتی برنده – برنده برای همه اطراف فراهم کند. این رویکرد تضمین میکند که مصر بهعنوان یک شریک ارزشمند برای کشورهای شرکتکننده در این کریدور باقی بماند.
از سوی دیگر، رئیسجمهوری ترکیه، رجب طیب اردوغان، صراحتا اعلام کرده که بدون مشارکت ترکیه، چنین کریدوری وجود نخواهد داشت. همانند مصر، ضروری است که نگرانیها و اعتراضهای احتمالی ترکیه نیز مد نظر قرار گیرد. ترکیه بهعنوان یک هاب ترانزیتی کلیدی و یک قدرت منطقهای، منافع متعددی در حفظ موقعیت راهبردی، حفاظت از منافع اقتصادی و تضمین نفوذ ژئوپلیتیکیاش دارد؛ بنابراین شناسایی و مدیریت نگرانیهای ترکیه، امری حیاتی است و ترویج همکاری منطقهای گستردهتر در چارچوب کریدور مزبور را تسهیل خواهد کرد.
این کریدور ظرفیت عظیمی برای رشد اقتصادی، تقویت تجارت، افزایش اتصالات منطقهای، همکاری در زمینه انرژی و ترویج تبادلات فرهنگی دارد. بدونشک اجرای موفقیتآمیز آن نیازمند تعهد و همکاری پایدار از سوی کشورهای شرکتکننده است. با وجود پتانسیل پروژه برای بهرهمندیهای اقتصادی و استراتژیک درخورتوجه، اجرای آن با چندین مشکل و ریسک همراه است که به دقت باید بررسی شوند. این مشکلات شامل تنشهای بینالمللی، رقابتهای ژئوپلیتیکی و تهدیدهای امنیتی هستند. مقابله جمعی با این چالشها برای همه کشورهای شرکتکننده بسیار حیاتی است. بااینحال ایالات متحده نقشی کلیدی در حمایت از این کریدور دارد.
در این زمینه، ایالات متحده به بهرهمندی از ابزارهای امنیتی قوی و تجربه گسترده در تدابیر مبارزه با تروریسم شناخته میشود. علاوهبراین منطقه خاورمیانه با چالشهای ژئوپلیتیکی متعدد و تنشهای تاریخیاش، اهمیت مشارکت ایالات متحده در موفقیت کریدور را پررنگتر میکند. آمریکا تعامل سیاسی و نظامی چشمگیری را در منطقه خاورمیانه حفظ کرده و خواهان پایداری منطقه است. حضور آمریکا و تلاشهایش برای ترغیب همکاری یکپارچه میان کشورهای شرکتکننده در این کریدور، همچنین میتواند پلتفرمی برای گفتوگو، حل اختلاف و ترویج منافع مشترک فراهم کند که موجب افزایش اقبال موفقیت کریدور خواهد شد.
منبع: ژئوپولیتیکال مانیتور