«شرق» از نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایدار کشورها گزارش میدهد
توسعه، مشروط به سرمایه اجتماعی
توجه به بحث سرمایه اجتماعی در حقیقت توجه به یک بعد بسیار مهم از توسعه پایدار است.
الهه فابریکی اورنگ: توجه به بحث سرمایه اجتماعی در حقیقت توجه به یک بعد بسیار مهم از توسعه پایدار است.
فرایند توسعه اقتصادی مستلزم مشارکت وسیع هر یک از شهروندان است. این شهروندان باید از طریق فرایندهایی توانمند شوند. نهادها هستند که میزان مشارکت و توانمندسازی افراد را تعیین میکنند. توسعه مالی میتواند در دو بخش بانکی و غیربانکی رخ دهد. تجربه کشورها حاکی از آن است که در کشورهای پیشرفته صنعتی، ابداعات و نوآوریهای مالی عمدتا در خارج از بخش بانکی رخ میدهد و پایه توسعه مالی بر اساس پیشرفتهای مالی در بخش غیربانکی است. اما در کشورهای در حال توسعه، توسعه مالی عمدتا بر اساس اصلاح عملکرد بانکها بوده و در بخش بانکی رخ میدهد. سرمایه اجتماعی در تمامی روابط انسانها حاضر است، چه در رفتار با افراد خانواده یا نزدیکان و دوستان، چه در رفتار با همکاران و آشنایان در محل کار یا تحصیل، چه در رفتار با مردم در جامعه و چه در رفتار مردم در مقابل دولتها.
بالابودن سرمایه اجتماعی در یک جامعه باعث کاهش هزینههای مبادلاتی شده و امکان همکاری و فعالیتهای دارای، منافع متقابل را افزایش میدهد و از شدت مشکلاتی که شکست بازار را به همراه دارد میکاهد. کارشناسان معتقدند پیشرفت اقتصادی در جامعه در گرو تقویت سرمایه اجتماعی است و در این فرایند نقش اعتماد در تعاملات اجتماعی کاملا برجسته است.
اعتماد اجتماعی و اهمیت سرمایههای اجتماعی از ابعاد مهم و تأثیرگذار در توسعه همهجانبه و پایدار کشورها محسوب میشود. در کشورهای توسعهیافته هر فردی به مثابه یک سرمایه انسانی توانمند و بالقوه در نظر گرفته میشود که در چارچوب برنامههای سازمانیافته و کارآمدی سیستمی، میتواند پتانسیلهای خود را به حالت بالفعل درآورد. با این رویکرد، کشورها با اهمیتدادن به نقش فرهنگ در توسعه همهجانبه خود، سعی در افزایش خردورزی و بالابردن میزان امنیت اجتماعی و فرهنگی دارند. از این رو با تأمین زیرساختهای لازم شرایط برخورداری از امکانات مختلف را برای تمامی گروههای جامعه فراهم میآورند. در راستای عملکرد مناسب سیستمی، مردم نیز به طور عقلایی سعی در ارائه واکنشهای متناسب دارند. در نتیجه، هرچه سطح رفاه در کشوری بالاتر رود، ارزش اجتماعی سرمایههای انسانی نیز بالاتر رفته و میزان اعتماد مردم جامعه به نظام عملکردی کشورشان، بیشتر خواهد شد. این همان سرمایه اجتماعی است که با تأثیر متقابل بین دولتها و مردمشان، در تمامی ارکان حاکمیتی بروز میکند. امروزه اعتقاد بر این است که بعد اجتماعی و مؤلفههای نهادی توسعه پایدار به ویژه سرمایه اجتماعی اهمیت خاصی در فرایند رشد اقتصادی دارند. اما باید توجه کرد که تأثیر آن بر رشد اقتصاد غیرمستقیم است و این اثرگذاری از طریق کانالهایی انجام میگیرد که یکی از این کانالها تأثیر مستقیم سرمایه اجتماعی بر توسعه مالی است. بررسی و مطالعات کارشناسی نشان میدهند که یکی از موانع توسعه بازارهای مالی در اقتصاد ایران، شاخص اختلاس و ارتشا و جعل بر روی نسبت بدهی بخش خصوصی به سیستم بانکی به تولید ناخالص داخلی در کوتاهمدت و بلندمدت است. توسعه پایدار دارای ابعاد و مؤلفههای متفاوت محیطی، اقتصادی و اجتماعی است. در بعد اجتماعی سرمایههای انسانی و اجتماعی مد نظر قرار میگیرند. بنابراین توجه به بحث سرمایه اجتماعی در حقیقت توجه به یک بعد بسیار مهم از توسعه پایدار است. فرایند توسعه اقتصادی مستلزم مشارکت وسیع هر یک از شهروندان است. این شهروندان باید از طریق فرایندهایی توانمند شوند. نهادها هستند که میزان مشارکت و توانمندسازی افراد را تعیین میکنند.
نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه مالی
اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر توسعه کشورها، از طریق کانالهایی انجام میشود که یکی از آن کانالها، تأثیر مستقیم سرمایه اجتماعی بر توسعه مالی است. از آنجا که قراردادهای مالی قراردادهای به شدت اعتمادبر هستند، سرمایه اجتماعی اثرات مهمی بر توسعه بازارهای مالی خواهند داشت. در حقیقت تأمین مالی چیزی نیست جز مبادله مقداری پول در زمان حاضر به دلیل تعهد به بازپرداخت مبلغ بیشتری پول در آینده. اینکه چنین مبادلهای محقق شود نهتنها به ضمانت اجرای قراردادها بستگی دارد، بلکه اساساً تحت تأثیر میزان اعتماد تأمینکننده مالی به تأمین مالی شونده نیز هست. از آنجایی که سرمایه اجتماعی یکی از عوامل تعیینکننده مهم سطح اعتماد است، میتوانست توسعه مالی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. مستندسازی چنین ارتباطی نهتنها مکانیسم سهیمبودن سرمایه اجتماعی در پیشرفت اقتصادی یک جامعه را روشن میکند، بلکه تفسیر جدیدی برای تفاوت فاحش صنعت توسعه مالی در میان کشورهای مختلف نیز ارائه میدهد.
توسعه مالی میتواند در دو بخش بانکی و غیربانکی رخ دهد. تجربه کشورها حاکی از آن است که در کشورهای پیشرفته صنعتی، ابداعات و نوآوریهای مالی عمدتاً در خارج از بخش بانکی رخ میدهد و پایه توسعه مالی بر اساس پیشرفتهای مالی در بخش غیربانکی است اما در کشورهای در حال توسعه توسعه مالی عمدتا بر اساس اصلاح عملکرد بانکها بوده و در بخش بانکی رخ میدهد.
سرمایه اجتماعی یک مفهوم فرارشتهای
مفهوم سرمایه اجتماعی یک مفهوم فرارشتهای است و این مفهوم به طور کلی بر روابط میان انسانها تمرکز دارد. روابطی که در تمام زندگی انسانها جریان داشته و رفتار و نگرش آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. در نتیجه میتوان گفت که سرمایه اجتماعی در تمامی روابط انسانها حاضر است، چه در رفتار با افراد خانواده یا نزدیکان و دوستان، چه در رفتار با همکاران و آشنایان در محل کار یا تحصیل، چه در رفتار با مردم در جامعه و چه در رفتار مردم در مقابل دولتها. در بحث اقتصادی بالابودن سرمایه اجتماعی در یک جامعه باعث کاهش هزینههای مبادلاتی شده و امکان همکاری و فعالیتهای دارای منافع متقابل را افزایش میدهد و از شدت مشکلاتی که شکست بازار را به همراه دارد میکاهد. از آنجا که سرمایه اجتماعی دارای جنبه کیفی است، اندازهگیری آن بسیار مشکل است. در این مقاله، نبود سرمایه اجتماعی به وسیله دو شاخص اختلاس، ارتشا و جعل و همچنین چکهای بیمهای اندازهگیری میشود. تأثیر سرمایه اجتماعی و توسعه مالی یکی از مکانیسمهایی که سرمایه اجتماعی بر کارایی اقتصادی تأثیر میگذارد، به وسیله بهبودبخشیدن به سطح رایج اعتماد است. در جامعههایی با سرمایه اجتماعی بالا ممکن است مردم به علت شبکه اینترنتی که باعث میشود زمینه بهتری برای تنبیه خلافکاران در جوامعشان ایجاد شود، به یکدیگر اعتماد بیشتری داشته باشند. همزمان در این جوامع مردم ممکن است به علت عملکرد اخلاقی متأثر از تحصیلات اعتماد بیشتری نسبت به قولهای دیگران داشته باشند. بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان نهادگرا و جامعهشناسان، سرمایه اجتماعی را همعرض با قابلیت اعتماد میدانند.
مردم هنگامی به همدیگر اعتماد خواهند کرد که نهادهای تبیینکننده چارچوب تعهدات (مانند قراردادها، قوانین، نیروی انتظامی، دادگاهها، ارگانها و...) وجود داشته باشند که وظیفه حفظ و نظارت بر آن چارچوب را بر عهده بگیرند و خود نیز درست عمل کنند. (فرانکوییس، ۲۰۰۲).
کارشناسان معتقدند پیشرفت اقتصادی در جامعه در گرو تقویت سرمایه اجتماعی است و در این فرایند نقش اعتماد در تعاملات اجتماعی کاملا برجسته است. تأمین مالی چیزی جز مبادله مقداری پول در امروز بر مبنای قوی برای بازگشت مقداری پول بیشتر در آینده نیست که این مطلب نشاندهنده تأثیر سرمایه اجتماعی در توسعه مالی است. از آنجا که سرمایه اجتماعی یک معیار از میزان اعتماد است، همچنین میتواند بر میزان توسعه مالی نیز تأثیرگذار باشد. نشاندادن این پیوندها فقط روشنکردن مکانیسم نقش سرمایه اجتماعی در شکوفایی اقتصاد و توسعه مالی نیست بلکه ایجاد توضیح جدیدی برای تفاوت گسترده سطوح مختلف توسعه مالی بین کشورهاست. ماهیت تمامی قراردادهای مالی در نهایت میتواند به اصل واگذاری مقداری پول به نماینده بیان شود. بازده انتظار این عملکرد (در بین سایر چیزها) به احتمالاتی که نماینده (یعنی واسطه) از آنها گریزان است بستگی دارد. به عنوان مثال در پذیرفتن چک، اصل اعتماد به نماینده وجه لازم در بانک است. بازده انتظاری در چک به میزان اعتماد به نماینده که همان سرمایه اجتماعی است بستگی دارد. بنابراین در صورت اثبات سایر شرایط، خانوارهایی که در مناطق با سرمایه اجتماعی پایین زندگی میکنند با احتمال پایینتری از چک استفاده میکنند. در تصمیمگیری پرتفولیو، تفاوت داراییها فقط در مخاطرهآمیز بودن ذاتی آنها نیست، بلکه در احتمال سلب مالکیت شدن از آن نیز هست، بنا بر این مستلزم میزانی از اعتماد است.
جایی که سرمایه اجتماعی و بنابراین صداقت بسیار پایین است، خانوار بخش بزرگتری از داراییهایشان را در سرمایهگذاریهای کمتر اعتمادبر سرمایهگذاری میکنند. مثلاً به صورت نقد نگهداری میکنند. به طور مشابه خانوار بخش کمتری از داراییهایشان را در سرمایهگذاری بیشتر اعتمادبر سرمایهگذاری میکنند، مانند سهام. وامدادن نیز یک عمل اعتمادبر است. وامدهنده باید به وامگیرنده اعتماد داشته باشد که همراه با پول فرار نخواهد کرد. بنابراین با استفاده از منطق مشابه انتظار میرود که عرضه وام به خانوارها بهصورت مثبت با میانگین سطح سرمایه اجتماعی در منطقه محل زندگی تأثیرگذار باشد.
نتیجه اینکه، بر اساس یافتههای پژوهشگران، ویژگی برجسته سیستم مالی بانکمحور رابطهمداری است. مطالعات داخلی بسیاری بر بانکمحور بودن سیستم مالی در ایران تأکید داشتند. اما تاکنون هیچ مطالعهای به بررسی آثار مثبت و منفی رابطهمداری در توسعهیافتگی مالی در ایران نپرداخته است. این گونه از پژوهشها میتوانند در حقیقت آغاز و مقدماتی برای تحقق این هدف بسیار مهم تلقی شوند. با این وصف، استفاده از ویژگی رابطهمداری در سیستم بانکی کشور که مستقیما تحت تأثیر میزان سرمایه اجتماعی و اعتماد میان واسطههای مالی (در اینجا بانکها) و تأمین مالی شوندگان (در اینجا وامگیرندگان از شبکه بانکی) است که برخلاف انتظارات تئوریک غالب دارای کارکردی منفی برای توسعه مالی در ایران است. تنها استثنا در این مورد اثرپذیری مثبت نسبت داراییهای داخلی بانکهای تجاری نسبت به کل داراییهای سیستم بانکی از سرمایه اجتماعی در ایران در افق زمانی بلندمدت است، که به نظر میرسد این مورد نیز بیشتر تحت تأثیر تخصیص ناکاراتر منابع مالی توسط بانکهای تخصصی در مقایسه با بانکهای تجاری در ایران باشد.
منابع و مآخذ:
۱) تأثیر سرمایههای اجتماعی بر توسعه مالی در ایران، بیژن صفوی، سبا مجتهدی
۲) کنفرانس توسعه نظام تأمین مالی در ایران، اسفندماه ۱۳۹۰، دانشگاه صنعتی شریف