|

حق اختلاف

کتاب «مشروعیت اختلاف» عنوان کتابی است از علی اوملیل که در چهار بخش به مسئله اختلاف پرداخته است. نویسنده در این کتاب می‌کوشد به این پرسش‌ها پاسخ دهد که پیشینیان متفکر ما در برابر دیگری مخالف یا ناقض افکار و آرای‌شان چه موضعی داشتند؟ چگونه با او به جدل می‌پرداختند و چه برخورد فکری‌ای با او داشتند؟ آیا از مجموع برخوردها و بحث و جدل آنان با دیگری می‌توان دستمایه‌ای یافت که دعوی امروز ما، مشروعیت اختلاف در آرا، را پشتیبانی کند و به استواری قواعد گفت‌وگو و سنت‌های آن بینجامد؟ او همچنین می‌پرسد که مسلمانان چگونه به آرا و عقاید مخالف نگریستند و اختلافات‌شان با دیگری چه مرزهایی داشت؟

حق اختلاف

شرق: کتاب «مشروعیت اختلاف» عنوان کتابی است از علی اوملیل که در چهار بخش به مسئله اختلاف پرداخته است. نویسنده در این کتاب می‌کوشد به این پرسش‌ها پاسخ دهد که پیشینیان متفکر ما در برابر دیگری مخالف یا ناقض افکار و آرای‌شان چه موضعی داشتند؟ چگونه با او به جدل می‌پرداختند و چه برخورد فکری‌ای با او داشتند؟ آیا از مجموع برخوردها و بحث و جدل آنان با دیگری می‌توان دستمایه‌ای یافت که دعوی امروز ما، مشروعیت اختلاف در آرا، را پشتیبانی کند و به استواری قواعد گفت‌وگو و سنت‌های آن بینجامد؟ او همچنین می‌پرسد که مسلمانان چگونه به آرا و عقاید مخالف نگریستند و اختلافات‌شان با دیگری چه مرزهایی داشت؟

این کتاب به‌تازگی با ترجمه سیدمحمد آل‌مهدی در نشر نو منتشر شده است. نویسنده در پیش‌درآمد کتاب دو نوع اختلاف را از هم متمایز کرده است:‌ اختلاف درون یک عقیده که در آن طرف‌های مختلف می‌پذیرند که مبانی اعتقادی مشترکی دارند و اختلاف‌شان در سطح تأویل است؛ و دیگری اختلاف متفکران مسلمان با نیروهای مخالف آنان یعنی با کسانی که در حوزه اعتقادی مشترک این متفکران نیستند. او در این پژوهش به آن نوع از جدال دینی پرداخته که میان مسلمانان و پیروان ادیان دیگری رخ داده است که از دایره به رسمیت شناخته‌شده در اسلام و خطوط قرمزی که فقها برای پیروان‌شان کشیده‌اند، بیرون‌اند. به عبارت دیگر نویسنده نمونه‌ای از جدل فکری پرباری را انتخاب کرده که میان معتزله و پیروان عقاید پارسی کهن و به‌ویژه مانوی انجام شده بود. آنچه در این جدل برای نویسنده اهمیت داشته، نتایج آن در تکوین اندیشه استدلالی در مناظره‌ای انتقادی است که تلاش کرده به عقل به‌عنوان ابزار تحکیم و توجیه درستی آنچه به آن اعتماد شده است، پناه ببرد. نویسنده نوشته که: «مناظره میان معتزله و مانویه مناظره میان دو گروه نخبه آگاه است و آنچه در‌این‌باره به ما مربوط است، میزان تأثیر این جدل بر رشد فکری دینی اسلامی است. معتزله و مانویه، هر‌کدام‌شان سرمایه پربار فرهنگی و شیوه‌های جدل فلسفی تراز بالایی برای دفاع از عقیده خود به کار گرفتند؛ اما آنچه برای ما اهمیت دارد، میزان تأثیر استدلال‌هایی نیست که معتزله برای سرکوب مخالف به کار بردند؛ بلکه تأثیر به‌کار‌گیری دستاورهای فرهنگی، علمی، فلسفی و منطقی آن بر اندیشه دینی اسلامی است».

عناوین بخش‌های کتاب «مشروعیت اختلاف» عبارت‌اند از:‌ «برخورد با آرای دیگری: چارچوب مشروعیت»، «اسباب نزول یا تاریخ فراتر از تاریخ»، «باب حقِ اختلاف را بستند» و «موریسکوها، یا اندیشه در تنگنا». کتاب بخشی هم با عنوان نتیجه‌گیری دارد و نویسنده در آن تأکید دارد که حق اختلاف آغازی غربی دارد. به این معنا که حق اختلاف و مشروعیت اختلاف آن اولین‌بار در جوامع غربی پیشرفته و از سوی کسانی مطرح شد که فردگرایی را در سخت‌گیری‌های سازمانی صنعتی گم‌شده می‌دیدند، همچنان که از سوی اقلیت‌های حاشیه‌ای یا به حاشیه رانده‌شده و همین‌طور اقلیت‌های نژادی و فرهنگی نیز در پرتو دفاع از حق اختلاف در برابر نظام و قوانین و ارزش‌های اکثریت از خود دفاع می‌کردند. در‌این‌میان آن وجهی از حق اختلاف مدنظر این کتاب است که شرط اساسی چندصدایی، دموکراسی و حقوق انسان به‌شمار می‌رود. نویسنده می‌گوید چندصدایی اگر بخواهد از فرقه‌گرایی و قبیله‌گرایی و تجزیه‌طلبی نژادی یا فرهنگی فراتر برود، فقط از طریق دموکراسی مبتنی بر پیوند شهروندی در چارچوب جامعه مدنی میسر است. او می‌گوید که تکثر یک واقعیت است؛ چه تکثری که ساختارش را از گذشته به ارث برده‌ایم و چه تکثری که منافع و روش‌های ما اقتضا کرده است. حال مسئله چگونگی اداره این تکثر در چارچوب‌ نهادهای دموکراتیک است؛ نهادهایی که در ایجاد توافق میان اطراف متکثر، تلاش می‌کنند و طبعا پاک‌کردن صورت‌مسئله به نام وحدت ایدئولوژیک نمی‌تواند راه‌حل باشد. در بخشی از توضیحات خود کتاب آمده: «اختلاف در جوامع مدرن امرى عادى و حتى ضرورى تلقى مى‌شود و با تدبیر درست، آن را به فرصتى براى‌ رشد و پیشرفت جامعه تبدیل کرده‌اند؛ تدبیری که سرآغاز آن گفت‌وگو است. ما نیز امروزه بیش از‌ قبل نیازمند پذیرش اختلاف و مشروعیت‌بخشى به آن با بحث و گفت‌وگو و مناقشه هستیم. على اوملیل، اندیشمند مراکشى، چهار دهه پیش به این نیاز در کشور خویش پى برده بود و کتاب‌ پیش‌رو به آن اختصاص دارد».