|

نگاهی به فیلم Showing Up اثر کلی رایکارد

جریان سیال هنر در زندگی

«کلی ریکارد» در هشتمین فیلم سینمایی خود به سراغ یک داستان ساده رفته درباره تنهایی انسان معاصر و نقش سیال هنر در زندگی. او که از سینمای مستقل آمریکا می‌آید از پیشرو‌ترین فیلم‌سازان دو دهه اخیر آمریکاست که آثارش در جشنواره‌های جهانی تمجید و تحسین شده و تا مرز نامزدی در کن نیز پیش رفته است. فیلم «نمایش Showing Up» در سال 2022 نامزد نخل طلای کن شد و در لیست بهترین فیلم‌های «کایه دو سینما»، رتبه دهم را کسب کرده، از این رو، با فیلمی هنری و منتقدپسند مواجه هستیم که سبک خاصی را در سینما دنبال می‌کند و قرار است در روایتگری پیشرو و ساختارشکن باشد. داستان فیلم، قصه‌ای ساده و به ظاهر نه‌چندان جذاب و پرافت‌وخیز را روایت می‌کند: دختری به نام «لیزا» یک هفته مهلت دارد نمایشگاه خود را برگزار کند و همه هم و غمش در این مدت، آماده‌کردن مجسمه‌ها برای این رخداد است.

جریان سیال هنر در زندگی

محمد تقی‌زاده: «کلی ریکارد» در هشتمین فیلم سینمایی خود به سراغ یک داستان ساده رفته درباره تنهایی انسان معاصر و نقش سیال هنر در زندگی. او که از سینمای مستقل آمریکا می‌آید از پیشرو‌ترین فیلم‌سازان دو دهه اخیر آمریکاست که آثارش در جشنواره‌های جهانی تمجید و تحسین شده و تا مرز نامزدی در کن نیز پیش رفته است. فیلم «نمایش Showing Up» در سال 2022 نامزد نخل طلای کن شد و در لیست بهترین فیلم‌های «کایه دو سینما»، رتبه دهم را کسب کرده، از این رو، با فیلمی هنری و منتقدپسند مواجه هستیم که سبک خاصی را در سینما دنبال می‌کند و قرار است در روایتگری پیشرو و ساختارشکن باشد. داستان فیلم، قصه‌ای ساده و به ظاهر نه‌چندان جذاب و پرافت‌وخیز را روایت می‌کند: دختری به نام «لیزا» یک هفته مهلت دارد نمایشگاه خود را برگزار کند و همه هم و غمش در این مدت، آماده‌کردن مجسمه‌ها برای این رخداد است. در همین اثنا، فیلم نقبی به مشکلات روزمره زندگی لیزا می‌زند که از کل‌کل‌های مداوم با همسایه‌اش «جو» آغاز می‌شود تا مراودات لیزا با پدر، برادر و مادر. از سوی دیگر، «گربه» خانگی و «کبوتر» آسیب‌دیده نیز بخشی از مشکلات روزمره این دختر تنها هستند. داستان دوخطی این فیلم همین‌قدر ساده و کوتاه است اما در پرداخت، با رویکردی متفاوت در روایت‌پردازی از سوی فیلم‌ساز مواجه هستیم. کارگردانی مینی‌مال و موجز ریکارد مهم‌ترین وجه بصری و روایی فیلم‌ نمایش است. اجرائی که گویی خیلی ساده برگزار می‌شود، بر روی جزئیات تأکید می‌کند، خبری از اکشن، سنتی‌مانتالیسم و جذابیت و تعلیق‌های سینمای کلاسیک و مرسوم آمریکا در فیلم نیست و فیلم در مواجهه قهرمان‌‌ خود لیزا با اطرافیانش تعریف می‌شود. لیزا در همسایگی جو زندگی می‌کند، جو فقط همسایه لیزا نیست و در کسوت صاحبخانه او نیز قرار دارد. بی‌توجهی‌های گاه و بی‌گاه جو به لیزا می‌تواند تداعی‌گر دنیای سرمایه‌داری و بورژوازی باشد که فیلم‌ساز در موضع منتقد آن قرار گرفته است. لیزا بارها از قطعی آب گرم خانه گلایه می‌کند، در‌حالی‌که جو به جزئی‌ترین کارهای شخصی خود نیز اهمیت می‌‌دهد جز توجه به همسایه و زیردست خود لیزا. اعضای خانواده لیزا بخش‌های مهم دیگر فیلم را تشکیل می‌دهند: مادر لیزا، کارفرمای اوست و شخصیتی کم‌حرف، پراگماتیست و منضبط دارد که به‌واسطه لیزا قرار است با همسر و پسرش ملاقات کند و حال‌و‌احوال آنها را جویا شود. برادر لیزا، ژان است که شخصیتی متوهم و گوشه‌گیر دارد. هر یک از این کاراکترها به‌نوعی نماینده بخش‌‌هایی از جامعه امروز جهان هستند که در فیلم به تصویر درآمدند. کارهای ژان عجیب و غریب است و میانجیگری لیزا در بحرانی‌ترین شرایط، باعث تغییر در حال‌و‌احوال او می‌شود. پدر لیزا هم‌ دیگر کاراکتر کمیک فیلم است که قرار است سرنوشت مرد هنرمند کهنسالی را روایت کند که توسط دو هیپی در حال استثمار است. وجه کمیک فیلم Showing Up یکی از وجوه جالب فیلم است که در مواجهه شخصیت اصلی با دیگر کاراکترها تعریف و تبیین می‌شود؛ لیزا شخصیتی است که کمترین اکت و واکنش‌ را در رفتار او شاهد هستیم به‌نحوی‌که رفتار عصبی‌گونه او در برخی اوقات کمدی می‌َشود. جو، آن‌قدر منفعت‌طلب و خودخواه است که به چیزی جز تمایلات و تفریحات خود فکر نمی‌کند، رقابت جو و لیزا که هر دو هنرمند هستند‌، فضاهای طنز و بامزه‌ای را در فیلم ایجاد کرده است. شخصیت ژان به‌عنوان برادر لیزا و بیل به‌عنوان پدر لیزا به خودی خود کمدی و فانتزی هستند، آدم‌هایی با کمترین دغدغه که فضای سوءاستفاده و توهم دیگران را فراهم کرده و از طرفی گویا هیچ دغدغه جدی در زندگی خود ندارند. ریتم فیلم، شاید در ابتدا برای مخاطب عام بی‌معنا و آزاردهنده باشد اما هرچه جلوتر می‌رویم و شخصیت‌ها و موقعیت‌ها معرفی‌ ‌می‌شود، فیلم جذاب‌تر و گیراتر می‌شود. نکته مهم فیلم، همین مواجهه متفاوت با اتفاقات شوکه‌کننده و هیجان‌های کاذب روزانه و روزمره است. اتفاقات مهم و ملتهب فیلم کم نیستند و فیلم‌نامه، مواد لازم برای پخت غذایی لذیذ را دارد اما در پرداخت کلی ریکارد شاهد نوعی کم‌گویی، ایجاز و استعاره در بیان هستیم که باعث تمایز سبک فیلم‌سازی او از دیگر همکاران خود شده و تا انتهای فیلم این روند

پیش می‌رود. فینال فیلم Showing Up از بحث‌برانگیرترین و درعین‌حال تکان‌دهنده‌ترین بخش‌های فیلم محسوب می‌شود که برگزاری نمایشگاه که از ابتدا مخاطب وقوع آن را پیش‌بینی می‌کرد با اجرائی متفاوت و در‌عین‌حال ساده به تصور در‌می‌آید. در این دورهمی جمعی، خانواده لیزا از پدر و مادر تا برادر که همگی از هم جدا بودند، دور هم جمع می‌شوند، پرنده‌ای که تا آن زمان در بند و اسیر بوده رها می‌شود و در‌نهایت جو و لیزایی که در تمام مدت فیلم در حال دعوا و مشاجرات کاری و فردی بودند، با هم پیوند پیدا می‌کنند و هم‌هدف و همراه می‌شوند. گویی در Showing Up، کارکرد هنر در زندگی، نقشی به‌مثابه آزادی و رهایی و ایجاد رفاقت و همدلی دارد.