در گفتوگو با علی اعطا، سخنگوی شورای شهر پنجم، اتفاقات پادگان 06 مرور شد
برندگان پادگان 06
این روزها که دوباره پادگان 06 و ساختوساز در آن باعث نگرانی بسیاری از فعالان شهری شده، با علی اعطا، سخنگوی شورای شهر پنجم که آن سالها یکی از مخالفان بارگذاریهای مصوبشده در این پادگان بود، گفتوگو کردهایم که میخوانید.
شرق: این روزها که دوباره پادگان 06 و ساختوساز در آن باعث نگرانی بسیاری از فعالان شهری شده، با علی اعطا، سخنگوی شورای شهر پنجم که آن سالها یکی از مخالفان بارگذاریهای مصوبشده در این پادگان بود، گفتوگو کردهایم که میخوانید.
خوب است مروری کنیم بر اعتراض جمعی از اعضای شورای پنجم به بارگذاریهای مصوبشده در پادگان 06 که شما هم در فهرست معترضان بودید.
به هر حال، نحوه مواجهه شهرداری حناچی با مسئله پادگان 06 یا به عبارت دقیقتر، مرکز آموزش درجهداری جوادالائمه، مسئله ما و به عبارتی محل اختلاف ما بود. به 06 زیاد پرداخته شده؛ بهتازگی هم به بهانه مسائل مربوط به درختان پادگان، سابقه موضوع مجددا مطرح شده است؛ اما من از این فرصت استفاده میکنم تا بیشتر محل منازعه و محل اختلاف دراینباره را روشن کنم و بهعنوان عضوی از شورای شهر وقت که از همان نیمه دوم سال 96 یعنی زمان شهرداری دکتر نجفی و معاونت شهرسازی دکتر حجت موضوع را دنبال میکردم، از زاویه نگاه خودم مسئله را تشریح کنم. به هر حال چند سالی از این موضوعات گذشته است و امروز من تلاش میکنم با حفظ یک فاصله منطقی و معقول، مسئله را تشریح کنم. میدانید قانونی با عنوان قانون فروش و انتقال پادگانها و دیگر اماکن نیروهای مسلح به خارج از حریم شهرها، مصوب سال 1388 در مجلس وجود دارد که براساس این قانون وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مکلفاند با درخواست ستاد کل نیروهای مسلح، دولت یا شهرداریها (از طریق وزارت کشور) و در صورت موافقت فرماندهی کل قوا درباره فروش (از طریق مزایده یا توافق) و انتقال پادگانها و دیگر اماکن تحت تملک از محدوده شهرها به خارج از حریم آنها با توافق وزارت مسکن و شهرسازی یا شهرداریها یا دیگر دستگاههای اجرائی اقدام کنند.
در بهمن ماه سال 96، یعنی همان ماههای اولی که به شورا رفته بودیم، مطلع شدیم که موضوع پادگان 06 در دستور جلسه شورایعالی شهرسازی و معماری ایران، براساس پیشنهادی است که آقای قالیباف در مردادماه همان سال 96 به دبیرخانه شورایعالی شهرسازی فرستاده بود. یادم هست که یک روز یکشنبهای بود که من شخصا در جریان این موضوع قرار گرفتم. فردای آن روز، دوشنبه 9 بهمن 96، شورایعالی شهرسازی جلسه داشت و موضوع 06 براساس پیشنهاد آقای قالیباف در دستور کار بود. بسیار محتمل میدانستم تصویب شود. آقای سالاری رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورا بودند و از ایشان و خانم نژادبهرام خواهش کردم به اتفاق هم به دفتر آقای هاشمی برویم. پیشنهاد من این بود که به اتفاق از آقای هاشمی، رئیس شورا، بخواهیم که ایشان در شورایعالی درخواست کنند تصمیمگیری درباره پادگان 06 در آن جلسه، یعنی جلسه فردای آن روز که دوشنبه یازدهم بهمن بود، انجام نشود و به تعویق بیفتد. میدانید در موضوعات مربوط به تهران و به طور معمول دیگر کلانشهرها، عموما رئیس شورا و شهردار شرکت میکنند. آن روز، دو بار به دفتر مهندس هاشمی رفتیم. در نهایت ایشان هم پذیرفتند که برای بررسی در کمیسیون شهرسازی شورای پنجم و اظهارنظر دراینباره، از شورایعالی درخواست شود موضوع الزامآوری فعلا به تصویب نرسد. دبیر شورایعالی شهرسازی آن زمان، آقای ایزدی بودند. حتما تأیید خواهند کرد که خود من هم تا حوالی شب، یکی، دو باری تلفنی با ایشان تماس گرفتم و شخصا هم این درخواست را مطرح کردم. آقای حناچی آن زمان معاون فنی-عمرانی شهرداری تهران شده بود و آقای ایزدی، معاون وزیر و دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری شده بودند. درباره موضوع 06، اتفاقا در همان مقطع مستمرا با آقای حناچی مشورت میکردم. ایشان البته در جایگاه معاون فنی-عمرانی شهرداری مسئولیت مستقیمی در این حوزه نداشتند. در آن جلسه شورایعالی شهرسازی و معماری به دبیری ایزدی، درباره 06 مذاکراتی انجام شد؛ اما تصمیم خاصی گرفته نشد. شما مصوبه بعدی شورایعالی شهرسازی در سال 98 را که ببینید، آن مصوبه با این عبارت آغاز میشود: «شورایعالی شهرسازی و معماری ایران در جلسه مورخ 22/7/1398 خود پیرو مباحث مطروحه در جلسه 9/11/1396 موضوع طرح ساماندهی اراضی پادگان ۰۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران...».
من طرحی را که تهیه شده بود، با دقت دیده بودم. بالاخره تخصص من معماری است و معنای آن نقشهها را میفهمیدم. آن طرح به گونهای تهیه شده بود که به جای تفکیک 30 درصد از زمین برای ساختوساز، ساختمانها را طوری در زمین پراکنده بود که عملا کل زمین به حیاط و فضای باز مجموعه تبدیل شود، نه اینکه تفکیک شود و کاملا در اختیار شهر قرار بگیرد.
در زمان مدیریت محمدباقر قالیباف بر شهرداری با ارتش توافق شده بود که یکمیلیونو ۶۰۰ هزار متر مربع از مساحت پادگان تبدیل به مجتمعهای اداری، تجاری و مسکونی شود، این توافق در دوره مدیریت شهری پنجم به ۶۳۰ هزار متر مربع کاهش پیدا کرد. پس از اعتراض شورا این میزان به به 569هزارو 900 مترمربع تقلیل یافت. شهردار وقت این توافق را توافقی برد – برد میدانست که یک پارک ملت دیگر به تهران اضافه خواهد کرد، چرا برخی از شورای شهر با این توافق مخالف بودند؟
بله، حناچی این توافق را یک توافق برد – برد میدانستند و معتقد بودند، ما آن را خراب کردهایم و بدترین روز کاری ایشان را رقم زدهایم. من هم تأیید میکنم که این توافق برد – برد بود؛ اما بین چه اشخاصی؟ این یک توافق برد – برد بین شهرداری و ارتش بود. من به سهم خودم بهعنوان یک عضو شورا، آن را یک توافق برد – برد، به گونهای که یک طرف این برد، شهر و شهروندان باشند، نمیدانستم. هنوز هم بر همین نظر هستم.
ببینید، موضوع از این قرار بود که در این پادگان حدودا 50 هکتاری، 70 درصد (یعنی 35 هکتار) به فضای باز و فضای شهری تبدیل شود و 30 درصد دیگر (یعنی 15 هکتار) در اختیار ارتش بماند و در آن ساختوساز کند. حالا زیربنای این ساختوساز در زمان آقای قالیباف، یکمیلیونو 600 مترمربع توافق شده بود؛ اما در دوره شورای پنجم به حدود 630 هزار متر مربع تبدیل شد؛ یعنی کار ارزشمندی که انجام شد و آقای حناچی در آن نقش داشت، این بود که آن عدد و رقم توافقشده از سوی آقای قالیباف یعنی یکمیلیونو 600 هزار مترمربع را به حدود 630 هزار مترمربع کاهش داد. اما من این مطلب را تأیید نمیکنم که پس از اعتراض شورا این میزان به 569هزارو 900 مترمربع تقلیل یافت. این کاهش، ربطی به اعتراض شورا نداشت. صرفا شهرداری داشت با ارتش چانهزنی میکرد که عدد و رقم را به فرمولی که قانون انتقال پادگانها مطرح کرده، نزدیکتر کند. البته دوستان شهرداری میگفتند ما این عدد را کمتر کردیم تا نظر شورا تأمین شود؛ درصورتیکه بحث ما چیز دیگری بود.
یک سؤال کلیتر اینکه چرا در 06 همان اتفاقی که در قلعهمرغی افتاد، تکرار نشد؟
قلعهمرغی شاید مورد مناسبی برای مقایسه نباشد. آنجا دو باند پروازی بزرگ و باکیفیت دارد که میتواند در مواقع بحران فعال شود. بارها برای قلعهمرغی خوابهایی دیدهاند که ساختوساز کنند؛ اما خوشبختانه هر بار یک قوه عاقلهای از سطوح بالاتر از این کار جلوگیری کرده است؛ اما مثالهایی شبیه بوستان یاس فاطمی، شاید مقداری نزدیکتر باشد به مسئله 06.
هنوز پاسخ ندادهاید. دلیل مخالفتهای برخی اعضای شورای پنجم با این توافق چه بود؟ و قبلا گفته بودید پیشنهادی درباره توافق پادگان 06 به شهردار دادهاید و ایشان نپذیرفته است.
ببینید، مخالفتهایی که بود، همه از یک جنس نبود. آن تذکر معروف شش امضایی هم که مرداد 1400 داده شد، که در واقع امضای پنج عضو کمیسیون فرهنگی - اجتماعی شورا یعنی آقایان حقشناس، مسجدجامعی، خلیلآبادی، نظری و خانم فخاری و امضای من به عنوان عضو کمیسیون شهرسازی و معماری شورا ذیل آن بود، حاوی دو مضمون اصلی بود. یکی در رابطه با مبانی قانونی و محتوای توافقات و اخذ مجوزهای لازم از شورا در توافقات اولیه (که بیشتر موضوع بحث دوستان کمیسیون فرهنگی و اجتماعی بود) و دیگری، مسائل شهرسازی که بیشتر موضوع بحث من بود که تنها عضو کمیسیون شهرسازی و معماری بودم که این تذکر را امضا کرده بودم. البته من در سال 96 هم در صحن تذکر داده بودم. تذکرم بیشتر از این زاویه بود که وقتی میخواهد چنین توافقی در این مقیاس و ابعاد انجام شود، چرا این همه پنهانکاری؟ چرا کسی اطلاع روشنی ندارد و چرا موضوع با مردم در میان گذاشته نمیشود.
و در رابطه با پیشنهادی که به شهردار دادید و نپذیرفت؟
نه، برعکس! ایشان پذیرفتند، اتفاقا استقبال هم کردند اما دنبال نکردند. و بعدها که گلایه کردم، گفتند فراموش کردم! خب طبیعی بود که فرمایش ایشان، که احیانا فراموش کرده باشند، برای ما قانعکننده نبود و گلایههایی پیش آمد. اما پیشنهاد من چه بود؟ من از همان نیمه دوم سال 96 که به شورا وارد شدیم و بحث پادگان 06 کمابیش مطرح بود، جلسات مشورتی متعددی با کارشناسان برگزار کردم. گفتم من میخواهم این موضوع را دنبال کنم، صورتمسئله هم چنین و چنان است. از شما خواهش میکنم مشورت بدهید. میخواهم بگویم پیشنهادی که با حناچی مطرح کردم، خلقالساعه نبود. حتما خاطرشان هست، در دفتر ایشان در شهرداری، دیداری خصوصی داشتیم. خدمت ایشان عرض کردم که من به کمک جمعی از کارشناسان به چنین پیشنهادی رسیدم. شهرداری بر اساس یک امکانسنجی، پیشنهادی برای افزایش محدوده شهر تهران در یک نقطه مشخص به شورای عالی شهرسازی ارائه کند، و سهم ارتش برای ساختوساز را آنجا تأمین کند، حتی برای تأمین نظر ارتش، امتیازات بیشتری بدهد تا این بارگذاری سنگین در محدوده پاسداران اتفاق نیفتد و همه آن 50 هکتار زمین، آزاد شود. در آن مقطع، شورای عالی شهرسازی در دوره وزارت اسلامی، کاملا با حناچی هماهنگ بود. آن خانمی که دبیر شورای عالی شهرسازی شده بود، کاملا با آقای حناچی هماهنگ بود و حتی من احتمال قریب به یقین میدهم که ایشان را آقای حناچی به وزیر جدید برای این سمت معرفی کرده بود. یعنی اگر حناچی چنین پیشنهادی را در رابطه با پادگان 06 مطرح میکرد، شورای عالی حتما رد نمیکرد. در آن دیدار خصوصی، آقای حناچی از پیشنهاد من استقبال کردند. گفتند این پیشنهاد خوبی است و حتما دنبال میکنم. ببینید، این پیشنهاد به این معنا بود که آن میزان بارگذاری (چه یک میلیون و 600 مترمربع قالیباف، چه 630 هزار مترمربع حناچی) اساسا دیگر در آن زمین مطرح نباشد و مابازای آن، براساس محاسبات، در زمین دیگری تأمین شود. دقیقتر بخواهم بگویم، پیشنهاد من تغییر الگوی توافق بود. یعنی الگوی تفکیک زمین به صورت 30 سهم ارتش و 70 سهم شهرداری کنار گذاشته شود و الگوی جدید مبنا قرار بگیرد.
ماجرای آن تذکر گروهی درخصوص این پادگان را توضیح میدهید؟ حناچی شهردار وقت اجرانشدن این توافق را تلخترین اتفاق دوره خود میدانست، دلیل این تفاوت دیدگاه چیست؟
خب واقعیت اینکه این کار موافقان کمی هم در شورا نداشت. منتقدان، یک جمع ششنفره بودند که تنها فردی که عضو کمیسیون شهرسازی شورا بود و مبنای مخالفتش از این زاویه بود، من بودم. سایر دوستان هم البته نسبت به مسائل شهرسازی حساسیت داشتند، اما بیشتر از این زاویه معترض بودند که چرا چنین توافق بزرگی بدون کسب نظر مؤثر از شورا دارد صورت میگیرد. حرف درستی هم بود. شهرداری گمان میکرد حالا که با شورای عالی شهرسازی هماهنگ است و توافق با ارتش هم فراهم شده، نیازی به حضور مؤثر (و نه فرمایشی) شورا نیست. ببینید، در این مواقع فارغ از اینکه شورا و شهردار چقدر همسو باشند یا نباشند، شوراهای شهر معمولا واکنش منفی نشان میدهند. شما فرض کنید، من پیشنهادی مطرح کرده بودم، به گمانم شدنی هم بود. خب، پیگیری میخواست. اگر این مسیر را به اتفاق شهرداری میرفتیم و میدیدیم این کار شدنی نیست، موضوع به تذکر تند و برخی از آن طرح اختلافات تند کارشناسی نمیکشید. نمیخواهم ادعا کنم ما کاملا درست عمل کردیم، شاید ما هم تند رفتیم. اما حتما میشود ادعا کرد که آقای حناچی و همکارانشان، در رابطه با 06 نتوانستند با شورا گفتوگو و تعامل مناسبی را شکل بدهند.
به جز مشکل ترافیکی در صورت ساختوساز در این پادگان منطقه دچار چه آسیبهایی خواهد شد؟
این اقدام، برخلاف رویکرد کلی ما برای بارگذاریهای سنگین موضعی بود. از طرفی، برخلاف رویکرد کلی ما برای کاهش تدریجی مالسازیهای گسترده بود. ضمن اینکه، این گمان هم میرفت که اگر سد ساختوساز در این اراضی شکسته شود، ولو با همان متراژ 630 هزار مترمربع، در سالهای بعد، چنین ترکیبی در شورای پنجم و چنین شهردار متخصصی با حساسیت نسبت به مسائل شهرسازی معلوم نیست وجود داشته باشد که حساسیت جدی داشته باشد در پادگان 06، 600 هزار مترمربع میسازند یا یک میلیون و 600 هزار مترمربع. مجموعهای از عوامل مطرح بود.
بعد از مخالفتها چند بند به مصوبه شورای عالی اضافه شد از جمله اینکه هرچه سریعتر بوستان عمومی و بهرهمندی شهروندان از آن اتفاق بیفتد، در غیر این صورت حداکثر تا پایان شهریورماه 1400 دبیر شورای عالی همه مصوبات این عرصه را لغو و کاربری نظامی بر کل عرصه پادگان 06 را تثبیت میکند. عملا اتفاقی تا پایان شهریور 1400 نیفتاد، چرا همه مصوبات شورای عالی در این حوزه لغو نشد؟
من از این موضوع اطلاع دقیقی ندارم، اما اگر در خاطر داشته باشید مراسمی برای افتتاح بوستان 06 برگزار شد، اما بعد از پایان مراسم ارتش مجددا درها را بست و عملا افتتاحی اتفاق نیفتاد. شاید این موضوع باعث شده باشد مصوبه شورای عالی لغو نشود. شاید هم اساسا آن افتتاح بینتیجه، به همین منظور صورت گرفته باشد. اینها احتمالاتی است که میشود مطرح کرد. من اطلاع دقیقی از این موضوع ندارم.
برخی کارشناسان معتقد بودند که اگر این پادگان رها شود بیشتر از تبدیل آن به بوستان در کنار بارگذاریهای پیشبینیشده به نفع شهروندان است، با این دیدگاه موافق هستید؟
نمیشود با اطمینان گفت. اینها حرفهای ایدئالیستی است. بالاخره این مجموعه 50 هکتار دارد. رسیدگی میخواهد. درختان تنومند دارد. بناهای واجد ارزش میراثی دارد. نمیشود حکم کلی صادر کرد.
گفته میشود در دوره گذشته این پادگان باغ تشخیص داده شده و در این دوره رأی غیرباغ گرفته است به جز درختان ابنیه میراثی که در این پادگان بود که مدیریت کنونی شهری و ارتش به کل منکر آن است، حساسیتهای اعضای شورا درباره درختان و بناهای قدیمی پادگان را خاطرتان هست؟
بخش عمده مساحت پادگان 06 هم بهلحاظ فرهنگی و هم بهلحاظ طبیعی ارزشهای تاریخی و میراثی جدی دارد. مسئله پنهانی هم نیست. همه این را میدانند. اگر کسانی مطالب دیگری میگویند، خلاف واقع میگویند.