همیشه نو بهتر نیست
بسیاری از کاربران پلتفرمها گمان میکنند نخستین و شاید مهمترین اثر زیستمحیطی پلتفرمهای کاربرمحور که کارکرد بازارگاه دارند و محل معامله کاربرها با همدیگر هستند، بر کاهش تولید کاغذ یا جزئیات دیگری از این دست است؛ اینها مهماند اما در برابر آثار دیگر چنین پلتفرمهایی چشمگیر نیستند.
حمیدرضا میرزاده-روزنامهنگار و فعال محیط زیست: بسیاری از کاربران پلتفرمها گمان میکنند نخستین و شاید مهمترین اثر زیستمحیطی پلتفرمهای کاربرمحور که کارکرد بازارگاه دارند و محل معامله کاربرها با همدیگر هستند، بر کاهش تولید کاغذ یا جزئیات دیگری از این دست است؛ اینها مهماند اما در برابر آثار دیگر چنین پلتفرمهایی چشمگیر نیستند.
دنیای مدرن اقتضائات مدرنی هم دارد. اینترنت، یکه میتازد و موانع را فتح میکند و اگر مثلا دیوار نبود که آگهیهای کاغذی را حذف کند، بههرحال باز پلتفرم دیگری در بستر اینترنت شکل میگرفت و کاغذ باز به ناچار محکوم به حذف از چرخه انتشار آگهی و تبلیغات بود. موضوع مهمتر ازقضا آن چیزی است که در نظر کاربران این پلتفرمها، شاید رتبههای بعدی اهمیت را داشته باشد؛ چیزی که جزئی از خصلت این پلتفرمهاست و اصلا همین خصلت است که خدمت پلتفرمها به محیطِ زیستمان است؛ تغییر شکل معاملات.
فرض کنید در جهانِ عاری از پلتفرمها میخواهید یک گوشی موبایل بخرید. ناچارید از نقطه مبدأ تا بازار موبایل را با وسیله نقلیه طی کنید. در مغازههای مختلف، گوشیهای مختلف را چک کنید و از فروشندگان اطلاعات مختلف و متنوعی بگیرید تا در نهایت، آنچه مطلوبتان است را پیدا کنید و بخرید.
در این چرخه، همه عناصر، بخشی از چرخه مصرف محیط زیست به شمار میآیند: از سوخت وسیله نقلیهای که شما باید در اختیار بگیرید تا به بازار موبایل برسید، تا فروشندهای که بهجز روشن نگاهداشتن چراغ انبار، باید چراغ ویترین مغازهاش را هم روشن نگاه دارد. پلتفرمها اما در اینهمه صرفهجویی میکنند. کوچکترکردن این چرخه و آسانترکردن این فرایند، برای همه منفعت دارد و برای محیط زیست هم. با استفاده از پلتفرمهای آنلاین، بازارگاهها، یک گوشی موبایل و یک انبار در هر جای شهر کافی است. نیازی به انبارهای مختلف، به ویترینهای مختلف، به رفتوآمدهای بیهوده نیست.
باز، این همه خدمت محیطزیستی نیست. یک گام به عقبتر بازگردیم؛ تولیدکنندهای که برای تولید کالا، ناچار به استفاده از منابع طبیعی است و زبالهای که با خارجشدن کالای قدیمی به چرخه طبیعت بازمیگردد و اثر زیستمحیطیاش را تحت هیچ تدبیری نمیتوان نادیده انگاشت. خدمت مهمتر پلتفرمها و خصوصا پلتفرمهای انتشار آگهی، بازگرداندن کالای قابل استفاده به چرخه مصرف است. دستبهدست شدن کالای حذفشده از چرخه مصرف، خدمت شایستهای به محیط زیست است و پلتفرمهای انتشار آگهی، این مهم را بهخوبی انجام میدهند.
پلتفرمهایی شبیه به دیوار، که بنا به خصلت فعالیتشان عمر دوباره به کالاهای خارجشده از چرخه مصرف میدهند، به خرید و فروش کالای دست دوم اعتبار بخشیدند. درواقع، اثر قابلتوجه این پلتفرمها در جامعه، شستن غبار قبح اجتماعی از خرید و فروش کالای دست دوم بود. تا پیش از دیوار، خریدن یا فروختن کالای دست دوم، مساوی بود با رفتن به سمساری و سروکلهزدن با سمسار و در ذهن اکثر مردم، این رفتار افرادی بود که به لحاظ اقتصادی بسیار فرودست بودند. چه در فروختن کالا از سر تنگدستی و چه خریدن کالای دستدوم از سر نیاز. دیوار اما این قبح اجتماعی را شست. حالا کاربران بهسادگی از این پلتفرم و پلتفرمهای مشابه چیزهای بسیار میخرند و در آن چیزهای بسیار میفروشند و بهاینترتیب، مانع تولید و انباشت زباله و همچنین تولید کالای تازهای میشوند که مابازای آن هنوز کالای در گردشی وجود دارد.
در جوامع توسعهیافته و خصوصا آمریکا، در سالهای اخیر شعاری از سمت برخی کنشگران ساخته شده است: «همیشه نو بهتر نیست» مفهوم «فستفشن» که این کنشگران به مبارزه با آن برخاستهاند، برآمده از میل بیپایان به مصرف، آنهم در جهانی که هرروز دارد به سرعت منابع طبیعی خود را قربانی مصرف بیشتر میکند. در این جهان، eBay و دیوار و شیپور کار بزرگی میکنند.