محمد مالجو و ابراهیم توفیق در نشست ارزیابی نئولیبرالیسم به عنوان یک مفهوم تحلیلی
سیاستهای نئولیبرال در ایران
ششمین همایش ملی پژوهش اجتماعی-فرهنگی در جامعه ایران به همت انجمن جامعهشناسی ایران و با موضوع ویژه «زنانگی و تحول فرهنگی-اجتماعی» از تاریخ ۳۰ بهمن تا چهارم اسفند در شهرهای کرج، کرمانشاه، شیراز و تهران برگزار شد.
شرق: ششمین همایش ملی پژوهش اجتماعی-فرهنگی در جامعه ایران به همت انجمن جامعهشناسی ایران و با موضوع ویژه «زنانگی و تحول فرهنگی-اجتماعی» از تاریخ ۳۰ بهمن تا چهارم اسفند در شهرهای کرج، کرمانشاه، شیراز و تهران برگزار شد. مجموعه نشستهای تهران این همایش از تاریخ دوم اسفند در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد و پنلهای مختلفی ازجمله «زنان مهاجر افغانستانی در چرخه ستم»، «ارزیابی نئولیبرالیسم بهعنوان یک مفهوم تحلیلی» و پنل «آن سوی دیوارهای دانشگاهم» و... برگزار شد. این برای نخستین بار است که این دوره همایش بیرون از محیط دانشگاه برگزار شده است. آنچه در این گزارش میخوانیم خلاصهای از پنل «ارزیابی نئولیبرالیسم به عنوان یک مفهوم تحلیلی» است که در آن محمد مالجو و ابراهیم توفیق به ایراد سخنرانی پرداختند.محمد مالجو در ابتدای سخنرانیاش در این پنل گفت: در اقتصاد ایران در دهه 90 چندان سیاستهای نئولیبرالی در سپهر تولید اقتصادی مطرح نیست اما در بازتولید اجتماعی حکمفرماست. موضوع نه وضعیت نئولیبرال و نه دولت نئولیبرال بلکه فقط سیاستهای نئولیبرال است. ما رژیم انباشت نئولیبرال نداریم، بلکه سیاستهای نئولیبرال داریم. این پنل به صورت گفتوگوی میان مالجو و توفیق برگزار میشد و ابراهیم توفیق پس از این اظهارات مالجو گفت: ما در وضعیت بعد از حوادث 1401 باید در مورد چیزهایی که گفتیم بازاندیشی کنیم. این بازاندیشی باید درباره هر آن چیزی که در ۱۰، ۱۵ سال گذشته در ایران، جهان و خاورمیانه اتفاق افتاده است، صورت بگیرد. من در مورد دوگانه نئولیبرالیسم و اسلام سیاسی توضیحی میدهم. نئولیبرالیسم یعنی کالاییسازی همه حوزههای اجتماعی و اینکه چیزی جلودار سرمایه دیگر نیست. اما در اینجا این اتفاق کامل نمیافتد؛ چون اسلام سیاسی مانع میشود. به نظر من در بحث آقای مالجو، نئولیبرالیسم به بحث اکونومیستی تقلیل پیدا میکند و وضعیت جهانی را بررسی نمیکند. تلقی من این است که نئولیبرالیسم فقط رژیم انباشت نیست. ما در وضعیت نئولیبرال قرار داریم و شیوه تنظیم بسیار مهم است. توفیق در ادامه افزود: گویا مسیر تاریخ این است که با سرمایهداری خوانده میشود. در مقابل این رویکرد که اشکال مختلف تحقق سرمایه را غیرتاریخی میکند، من تلاش میکنم آن را تاریخی کنم. داریم در مقابل رابطه روبنا و زیربنا، دوگانه رژیم انباشت و شیوه تنظیم مطرح میکنیم و امکان تاریخیشدن سرمایهداری به وجود میآید. ما در وضعیت تاریخیای قرار داریم که نسبتی بین رژیم انباشت و شیوه تنظیم وجود دارد؛ رژیم انباشت در یک بستر تاریخی معین رخ میدهد. او به دوره سرمایهداری فوردیسمی و دوران پسافوردیسمی اشاره کرد که دولتها هرچه بیشتر تلاششان برای فضای نظامی و امنیتی است. سپس در ادامه مالجو در جواب توفیق گفت: من منکر این نیستم که منطق سرمایه زمانی به حد اعلا میرسد که نژاد، قومیت، دولتها، کارگران و... هستند. اما همه نقششان را آنگونه بازی میکنند که امکانات بیشتری برای انباشت سرمایه فراهم شود و من این را مهم میدانم. بااینحال، وقتی دوگانه اسلام سیاسی و نئولیبرالیسم را عرضه میکنم، به معنای تعلق خاطر به مارکس نیست؛ ریشه در آرایش و توازن قوا در جامعه کنونی دارد و دو نقش برای آن قائلم؛ یک نقش این است که تولید سرمایهداری هرچه مهمتر بشود رشد و تولید اقتصادی بالاتر برود و... . یک نقش این است که وقتی در امروز صحبت میکنیم، اسم نئولیبرالیسم میگذاریم.