سیده زهرا شجاعی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در هفتمین روز بهار ۱۴۰۳ از دنیا رفت
سیاست مداری که می خواست اولین باشد
بهار ۱۴۰۳ با خبر فوت چهرهای شاخص در میان سیاستمداران اصلاحطلب و فعالان زن ایرانی همراه بود. دکتر سیده زهرا شجاعی که از چهرههای شناختهشده دانشگاه بود و از دولت سیدمحمد خاتمی به بعد چهره شناختهشده سیاسی هم به حساب میآمد، در ۶۸سالگی رخت از این دنیا بست.
سامان موحدیراد: بهار ۱۴۰۳ با خبر فوت چهرهای شاخص در میان سیاستمداران اصلاحطلب و فعالان زن ایرانی همراه بود. دکتر سیده زهرا شجاعی که از چهرههای شناختهشده دانشگاه بود و از دولت سیدمحمد خاتمی به بعد چهره شناختهشده سیاسی هم به حساب میآمد، در ۶۸سالگی رخت از این دنیا بست. او که از مبارزان دوران انقلاب بود، بیشتر بابت پیگیری مطالبات زنان در ایران و در دوران سیدمحمد خاتمی و پس از آن شناخته میشد. همچنین حضور دانشگاهی او در دانشگاه تهران و دانشگاه الزهرا جزء جداییناپذیری از تعریف شخصیت او بود. زهرا شجاعی متولد ۱۳۳۵ در تهران بود که ریاست مرکز امور مشارکت زنان را در دولت سیدمحمد خاتمی برعهده داشت. او ازجمله فعالان سیاسی- اجتماعی و فعال حوزه زنان در جمهوری اسلامی ایران بود و در زمره اولین زنانی قرار دارد که در دولت ایران به کابینه راه یافتهاند. زهرا شجاعی تحصیلاتش را در رشته علوم سیاسی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران آغاز کرده و دارای کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی و دکترای علوم سیاسی و مدیریت استراتژیک است. او علاوه بر فعالیت در حوزه زنان، از فعالان سیاسی تشکیلاتی است و ریاست مجمع زنان اصلاحطلب را در کارنامه خود داشت. او در مدت فعالیت اجتماعی خود مشاور وزیر آموزش و پرورش، مشاور وزیر کشور، رئیس کمیسیون امور بانوان و از سال 1367 تا 1384 عضو شورای فرهنگی-اجتماعی زنان بوده بود. شجاعی همچنین دو سال ریاست این شورا را نیز برعهده داشت. او در دولتهای هفتم و هشتم به مدت هشت سال، ریاست مرکز امور مشارکت زنان را برعهده داشته است. زهرا شجاعی بعد از دولت اصلاحات هم در عرصه سیاست ایران باقی ماند و در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ نامنویسی کرد که همچنان که پیشبینی میشد، صلاحیتش از سوی شورای نگهبان رد شد. همانطورکه اشاره شد، خانم شجاعی چهرهای دانشگاهی هم بود و از تألیفات او میتوان به «قدس ایران»، «برای زنان فردا» و «زن در عصر خاتمی» اشاره کرد.
نماینده دانشجویان در استقبال از امام
بهمن سال ۱۴۰۰ حضور چند فعال زن اصلاحطلب ازجمله مرحومه زهرا شجاعی در برنامه جهانآرای شبکه افق با حاشیههایی همراه بود. آنها قرار بود به این برنامه بروند و به اتهامزنیها درباره مسئولان زن دولت اصلاحات پاسخ دهند؛ اما از آنجایی که میدانستند احتمالا بخش زیادی از صحبتهایشان در این برنامه قابلپخش نیست، به دفتر «شرق» آمدند و موضوعاتی را مطرح کردند. این گفتوگو که در روزهای دهه فجر آن سال در «شرق» انجام شده بود، با خاطره جالبی از سوی مرحوم شجاعی همراه بود.
او در گفتوگو با «شرق» در این زمینه گفت: «یادِ خاطره 11 بهمن 1357 افتادم که در آن روز من بهعنوان یک دانشجو چه شوق و اشتیاقی داشتم که قرار است فردا صبح به فرودگاه بروم و در مراسم استقبال از امام بهعنوان نماینده دانشجویان دانشکده حقوق شرکت کنم. حالا امروز باید دور هم پشت این میز بنشینیم و درباره اتهاماتی که از سوی یکسری از کارشناسان نوپا و تازه وارد عرصهشده مطرح شده است، پاسخ بدهیم و به این مسئله بپردازیم».
شجاعی همچنین پیشتر در یکی دیگر از گفتوگوهایش با «شرق» باز هم اشارهای به فضای سالهای منتهی به انقلاب داشت و درباره اینکه او بهعنوان دختر یک خانواده مذهبی در سالهای پیش از انقلاب اجازه ورود به دانشگاه پیدا کرده بود، گفته بود: «من ورودی 1354 به دانشگاه تهران هستم. من رفتن خودم به دانشگاه را مدیون مجوز مرحوم آقای مهدویکنی هستم؛ چون با وجودی که ما مدرسه رفتیم، دبیرستان علوی درس خواندیم، مدرسه اسلامی دیپلم هم گرفتیم؛ اما سد بزرگ دانشگاه جلوی راهمان بود. دختر؟ از خانواده مذهبی برود دانشگاه؟ چون تلقیای از دانشگاه وجود داشت که البته این تلقی خیلی هم بیاساس و بیپایه نبود.
اما همین روشنفکران مذهبی و روحانیان آیندهنگر و شاگردان امام که یکیاش هم آقای مهدویکنی بودند، این مجوز را دادند. پدر من هم رفتند خدمت آقای مهدویکنی. یک جلسه هیئت مذهبی به نام احباب الحسین وجود داشت که پدر من عضو آن هیئت بودند و آقای مهدویکنی هم سخنران آن هیئت بودند.
پدر من نگران افکار عمومی دوستانش و اعضای هیئت بود که اگر اینها بفهمند که دختر آقای شجاعی رفته دانشگاه، چه میشود؟ چه جوابی بدهد؟ آقای مهدوی در همان جلسه سخنرانی میکند و در جمع مطرح میکند که حالا در سال 1354 دخترانمان و خانمهایمان باید بروند و درس بخوانند و تمجید میکند از من. اینها زمینهساز شد برای اینکه این نسل وارد دانشگاه شوند. من در سال 1354 وارد دانشگاه شدم که در آن زمان سه نفر با چادر بودیم».
۱۰ سال بعد از انقلاب یادشان افتاد زنانی هم وجود دارند
زهرا شجاعی در همه سالهای فعالیتش بهعنوان یک سیاستمدار زن اصلاحطلب منتقد کاهش حضور اجتماعی و مشارکت زنان در ایران پس از انقلاب بود. او در یکی از گفتوگوهایش با «شرق» گفت:
«ما بعد از پیروزی انقلاب دیدیم همان ۲۰ زنی که گفتم در مجلس پیش از انقلاب بودند، یکدفعه در اولین دوره مجلس شورای اسلامی شدهاند چهار تا. این قابل بررسی و تحلیل است که چرا چنین اتفاقی افتاد. در سطح نخبگان، مشارکت سیاسی نخبگان زن به لحاظ کمّی کم شد و این روند تا حالا هم ادامه داشته و رشد کندی دارد. چهار نماینده زن دور اول، دور دوم هم چهار نفر، بعد شد پنج نفر، بعد شد ۹ نفر، بعد ۱۴ نفر. بعد از مجلس پنجم دوباره افت پیدا کرد تا الان که بالاخره شد ۱۷ نفر که در مقایسه با دورههای قبل آمارش بیشتر است. در حوزه فرهنگ و هنر، حضور زنان در عرصه موسیقی، در هنر سینما و دیگر رشتههای هنری افزایش پیدا کرده، موفقیتهایی که زنان در جشنوارههای بینالمللی دارند بیشتر شده، آرامآرام حضور دختران در مجامع بینالمللی و فعالیتشان در حوزههای مختلف ورزشی رو به رشد است. محدودیت در یک زمینه، نباید ما را از پیشرفت غافل کند. بله، ما فقط در یک دوره فرمانده نظامی زن داشتیم، خانم دباغ که خدا رحمتشان کند. ایشان فرمانده سپاه همدان شدند». او در بخش دیگری از صحبتهایش هم میگوید که مسئله زنان بعد از پیروزی انقلاب بهطور کامل فراموش شده بود و سالها بعد از پیروزی انقلاب برای سیاستمداران زن، مسئله زنان مطرح شد. او در یکی از گفتوگوهایش با «شرق» گفت: «ببینید، جمهوری اسلامی ایران که به پیروزی رسید، با وجود حضور مؤثر، گسترده، سازنده و تعیینکننده زنان در پیروزی انقلاب اسلامی و تحقق نظام جمهوری اسلامی ایران و تداوم آن و هشت سال دفاع مقدس، یکمرتبه از زنان غافل شد. حاکمیت بعد از ۱۰ سال، به این فکر افتاد که راستی، زنها هم هستند و باید فکری هم به حال زنان کرد. یک جایی، یک نهادی، بخشی؛ اصلا باید برای زنان مستقل فکر کرد و نمیشود بگوییم اگر ما همه جا زنان و مردان را با هم میبینیم و یکسان میبینیم، پس چرا چهار تا نماینده زن در مجلس؟ چرا ۵۰ درصد نه، چرا ۳۰ تا نه؟
اگرچه این مسئله جای بحث دارد؛ یعنی هیچ قانونی تعیین نکردهاند که چهار نفر؛ ولی وقتی که در فهرست جامعه روحانیت مبارز، در فهرست رسمی کشور، در فهرست حزب جمهوری اسلامی شما از ۳۰ نفر یا ۲۰ نفر، چهار خانم میگذاری؛ یعنی اینکه چهار خانم میروند مجلس؛ بنابراین یک دهه گذشت تا به این فکر افتادند که تازه بیاییم یک جایی را ایجاد کنیم که راجع به زنان یک فکری کنیم».
انتخابات ریاستجمهوری و رد صلاحیت
سیدهزهرا شجاعی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ نامنویسی کرده بود؛ در انتخاباتی که به دلیل اعمال نظر شورای نگهبان اصلاحطلبان سردرگم و چندپاره به میدان آمده بودند، یک کاندیدای زن میتوانست اقبال بیشتری داشته باشد؛ اما از سابقه عملکرد شورای نگهبان با کاندیداهای زن ریاستجمهوری در ایران و تفسیرها از عبارت «رجل سیاسی» میشد حدس زد که شجاعی تأیید صلاحیت نمیشود که چنین هم شد. او در واکنش به رد صلاحیتش در بیانیهای اعلام کرد: «انتخابات ریاستجمهوری در حالی به روزهای اوج میرسد که کشور اسلامی ما با ازدستدادن فرصتی تاریخی در رقابتی برابر میان زنان و مردان از یک سو و احزاب مختلف از سوی دیگر، در کورانی از مشکلات معیشتی قرار گرفته است؛ مشکلاتی ناشی از تحریمهای ناعادلانه و اصرار بر سیاستهای نخنماشده که ایران را به انزوا کشانده است؛ بنابراین ضمن سپاس و ابراز ارادت به همه دوستان و هموطنان عزیز که با حمایت خود از کاندیداتوری زنان در انتخابات ریاستجمهوری به معنای واقعی کلمه، به عینیتبخشی مفهوم عدالت جنسیتی کمک کردند، از خداوند متعال برای مردم و کشورم صلح، آشتی و آرامش و عزت و سربلندی طلب میکنم».