آیا بایدن میتواند، نتانیاهو را مهار کند؟
به موازات خودنمایی این سؤال که آیا نتانیاهو پس از حمله ایران به دنبال پاسخ متقابل به تهران و وقوع جنگ گسترده در منطقه خاورمیانه خواهد بود؟ این پرسش هم حائز اهمیت است که جو بایدن قادر به کنترل بیبی و جلوگیری از حمله احتمالی تلآویو به خاک ایران خواهد بود یا خیر؟
به موازات خودنمایی این سؤال که آیا نتانیاهو پس از حمله ایران به دنبال پاسخ متقابل به تهران و وقوع جنگ گسترده در منطقه خاورمیانه خواهد بود؟ این پرسش هم حائز اهمیت است که جو بایدن قادر به کنترل بیبی و جلوگیری از حمله احتمالی تلآویو به خاک ایران خواهد بود یا خیر؟ اگرچه جو بایدن دیروز (یکشنبه) با انتشار بیانیهای ذیل یک ادبیات ضدایرانی پاسخ تهران به اراضی اشغالی را محکوم کرد، اما شبکه انبیسی نیوز به نقل از منابع آگاه گزارش داد که رئیسجمهور آمریکا نگران است نخستوزیر اسرائیل پای واشنگتن را به درگیریهای منطقهای باز کند. این رسانه همچنین به نقل از یک مقام دولت آمریکا خبر داده کاخ سفید معتقد است اسرائیلیها به دنبال جنگ گستردهتر یا جنگ مستقیم با ایران نیستند، اما مقامهای آمریکایی نمیتوانند دراینباره مطمئن باشند. رسانه عبری اسرائیل هیوم نیز خبر داده بایدن در تماس تلفنی بامداد یکشنبه خود با نتانیاهو، از او خواسته به حمله تلافیجویانه ایران پاسخ ندهد. نکته کلیدیتر اینجاست که یک مقام دولت آمریکا میگوید جو بایدن در همین تماس تلفنی بامداد یکشنبه با بنیامین نتانیاهو صراحتا به او گفته که ایالات متحده در هیچ عملیات هجومی علیه ایران مشارکت نخواهد کرد. با توجه به این نکات، پرسش این است که آیا خطونشانهای بایدن میتواند نتانیاهو را از حمله مستقیم به ایران منصرف کند یا خیر؟ این سؤالی است که امیرعلی ابوالفتح در گفتوگو با «شرق» با دیده تردید به آن نگاه میکند؛ چراکه از نگاه این کارشناس پس از پایان قرن بیستم و ورود به هزاره سوم، ایالات متحده بهتدریج نقش و تأثیرگذاری خود را در منطقه خاورمیانه از دست داده است. بنابراین از دید این مفسر ارشد مسائل آمریکا، واشنگتن پس از اشغال عراق روندی را در پیش گرفته است که در دورههای باراک اوباما، دونالد ترامپ و جو بایدن عملا تعیینکنندگی جدی ندارد؛ تا جایی که ابوالفتح متذکر میشود: «حتی اگر بهجای جو بایدن باز هم دونالد ترامپ روی کار بود، اتفاق خاصی نمیافتاد و آمریکا همچنان در مسیر کاهش نفوذ و تأثیرگذاری در مسائل و تحولات خاورمیانه قرار میگرفت». نکته دیگری که ابوالفتح در ارزیابی خود روی آن تأکید دارد، میزان تأثیرگذاری جو بایدن بر دیگر اعضای تندرو کابینه نتانیاهو است که به گفته این کارشناس بهمراتب سختگیرتر و رادیکالتر از نخستوزیر اسرائیل عمل میکنند و از دید این کارشناس میتوانند روندی را شکل دهند که حتی نتانیاهو را بدون برخورداری از حمایت مستقیم آمریکا وادار به فعالیتهای مخرب کند. در نتیجه از نگاه مفسر حوزه بینالملل، تلاش آمریکا برای کنترل نتانیاهو در جهت خودداری از جنگ با ایران یک موضوع است و موضوع مهمتر، تلاش برای کنترل و مدیریت تندروهای داخل اسرائیل است. در ادامه این ارزیابی، ابوالفتح به یک عدم قطعیت جدی اشاره دارد دال بر اینکه اگرچه جو بایدن به بنیامین نتانیاهو توصیه کرده است حمله مستقیمی به ایران انجام ندهد و همزمان تصریح کرده که در هیچ حملهای علیه ایران شرکت نخواهد کرد، اما اگر نخستوزیر اسرائیل مستقل از واشنگتن پاسخ متقابلی به ایران بدهد و در ادامه، آنگونه که ایران هم هشدار داده است، در مقابل واکنش جدیتر و شدیدتری از خود نشان بدهد، نهایتا سلسله کنشها و واکنشها احتمالا جو بایدن را ناگزیر از ورود به این درگیری خواهد کرد. بهخصوص آنکه تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا یادآور میشود اکنون جو بایدن خود را مهیای انتخابات ریاستجمهوری کرده است. بنابراین به زعم او، هرگونه درگیری گسترده در منطقه خاورمیانه علاوه بر تأثیرگذاری بر میزان حمایت سیاسی و مالی لابی آیپک در آمریکا از بایدن میتواند به شکل مستقیم روی افزایش بهای انرژی جهانی و به تبعش قیمت حاملهای سوختی در آمریکا اثر مخرب داشته باشد که از عوامل مؤثر در تعیین روند انتخابات خواهد بود. با درنظرگرفتن آنچه گفته شد، ابوالفتح به «شرق» از آینده تحولات میگوید و با طرح سؤالی عنوان میکند: «باید دید جو بایدن در روزهای پیشرو واقعا از آن میزان تأثیرگذاری سیاسی و دیپلماتیک بر بنیامین نتانیاهو برخوردار خواهد بود یا خیر؟». بااینحال این مفسر ارشد حوزه بینالملل اذعان دارد اگرچه ایالات متحده آمریکا در سه دهه اخیر روند نزولی در نفوذ و تأثیرگذاری بر تحولات خاورمیانه از منظر سیاسی و دیپلماتیک را طی کرده است، اما به باور او «همچنان نقش جدی و کلیدی را در ترسیم روند معادلات نظامی، امنیتی و دفاعی غرب آسیا بر عهده دارد».