|

جنگ روانی اسرائیل

زمان، عدم‌قطعیت‌ها و ریسک‌پذیری؛ سه متغیر اساسی تصمیم‌گیری در محیط پرآشوب هستند. تصمیمات در زمان و محیط آشوب‌زا روزآمد است. عدم قطعیت‌ها مانع از تصمیمات میان‌مدت و بلندمدت می‌شود. اساسا در محیط پرآشوب، استراتژی معنی ندارد. تصمیمات عمدتا با الگوی «سایبرنتیک» انجام می‌شود. تصمیماتی با کمترین ریسک و بر اساس بازخوردِ رفتارِ خود و عکس‌العملِ حریف، تصمیمات حریف نیز بر همین الگو استوار است.

جنگ روانی اسرائیل
سید محمد حسینی سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در عربستان سعودی

زمان، عدم‌قطعیت‌ها و ریسک‌پذیری؛ سه متغیر اساسی تصمیم‌گیری در محیط پرآشوب هستند. تصمیمات در زمان و محیط آشوب‌زا روزآمد است. عدم قطعیت‌ها مانع از تصمیمات میان‌مدت و بلندمدت می‌شود. اساسا در محیط پرآشوب، استراتژی معنی ندارد. تصمیمات عمدتا با الگوی «سایبرنتیک» انجام می‌شود. تصمیماتی با کمترین ریسک و بر اساس بازخوردِ رفتارِ خود و عکس‌العملِ حریف، تصمیمات حریف نیز بر همین الگو استوار است. به همین دلیل در محیط پرآشوب، پیش‌بینی رفتار حریف بسیار سخت و حتی ناممکن می‌شود و ضرورتا باید سناریویی اندیشید. مهم‌ترین خطر برای تصمیم‌گیران در زمانه آشوب، اختلاطِ ذهنی میان «آرزوها و واقعیت‌ها» است. فضای رسانه‌ای گاه آرزوها را واقعیت تفسیر می‌کند و این بزرگ‌ترین آفت برای تصمیم‌گیرانی است که غرق در فضای رسانه‌ای و برساخته‌های ذهنی می‌شوند. به همین دلیل است که در دانش استراتژیک تصمیم‌گیری باید بر اساس «بدترین سناریوها» اتخاذ شود. حمله صبح جمعه ریزپرنده‌هایِ هدایت‌شده از سوی رژیم صهیونیستی به حریم هوایی اصفهان و مانور آنها در حریم پایگاه شکاری شهیدبابایی اصفهان و حوالی تأسیسات هسته‌ای ایران در چارچوب «جنگ روانی» دشمن تبیین می‌شود. صهیونیست‌ها پس از عملیات «وعده صادق» ایران به سرزمین‌های اشغالی در یک تناقص استراتژیک گرفتار شدند. آنها ممکن است در تناقض استراتژیک، رفتاری عقلایی یا رفتاری غیرعقلایی انجام دهند. اسرائیل از یک سو با حمله مستقیم از سوی ایران مواجه شده است که:

  ایران، مهم‌ترین تهدید علیه موجودیت و بقای اسرائیل است،

  ایران مرجع و ملجأ جبهه مقاومت در منطقه است،

 ایران با این حمله به دیگر مخالفان رژیم صهیونیستی «جرئت مواجهه» داده است،

  ایران هیمنه اسرائیل را به‌خصوص در جهان عرب شکسته است،

  ایران برای خود قدرت نرم در سطح منطقه‌ای و افکار عمومی خریده است.

بر این اساس صهیونیست‌ها معتقدند اسرائیل باید به ایران در کوتاه‌مدت پاسخ نظامی مستقیم دهد.

از سوی دیگر رژیم صهیونیستی غرق در بحران‌های داخلی و خارجی است که بازکردن «جبهه سوم مقابل ایران» آن هم بدون مشارکت آمریکا، (در صورت اعتماد به سیاست اعلانی آمریکا) می‌تواند موجبات یک شکست تاریخی بزرگ برای این رژیم (سهمگین‌تر از جنگ 33روزه) فراهم کند. به همین دلیل صهیونیست‌ها برای مدیریت این تناقض، «استراتژی جنگ روانی و تداوم جنگ نامتقارن» را دنبال کردند. ارسال ریزپرنده‌ها به اصفهان با این هدف انجام شد که اولا احتمال حمله مستقیم اسرائیل به ایران در کوتاه‌مدت را زنده نگه دارند و هم‌زمان مانع از عکس‌العمل ایران شوند. ثانیا با حمله صبح شنبه به مقر فرماندهی حشدالشعبی در شهر بابل عراق، الگوی سابق جنگ‌های نامتقارن را دنبال کنند. انتخاب اصفهان و مانور ریزپرنده‌ها در حوالی پایگاه هوایی شهید بابایی و تأسیسات هسته‌ای نیز حساب‌شده است. صهیونیست‌ها می‌خواهند سایه جنگ مستقیم با ایران را بر سر ایران و افکار عمومی حفظ کنند تا از آن «بهره‌برداری چندمنظوره» در داخل ایران، منطقه و نظام بین‌الملل کنند.

اسرائیل کدام اهداف را با جنگ روانی علیه ایران دنبال می‌کند؟

1) حمله اسرائیل به تأسیسات نظامی ایران با سلاح‌های مخرب و عبورکننده از سیستم پدافندی ایران در کوتاه‌مدت را همواره محتمل نگه دارند، 2) انتظار جنگ نزد افکار عمومی ایران، فشار مضاعفی بر اقتصاد سیاسی ایران وارد کند، 3) بهره‌برداری راهبردی و تبلیغی ایران را از عملیات وعده‌ صادق با اخلال و تعویق مواجه کنند،

4) ائتلاف ضد ایرانی همراه با اسرائیل در منطقه و نظام بین‌الملل را حفظ کنند، 5) حمله به رفح را هموار و توجیه‌پذیر نمایند، 6) حمله به حزب‌الله و دیگر ارکان جبهه مقاومت در عراق، سوریه و یمن را نیز توجیه‌پذیر کنند،7) پروژه بایدن را برای تشکیل دولت فلسطینی با چالش جدید مواجه کنند، 8) فضای جدید امنیتی برای نتانیاهو در داخل اسرائیل قدرت مانور جدیدی ایجاد کند، 9) پروژه ایران‌هراسی را نزد دولت‌های عربی احیا نمایند،10) روند به تعویق افتاده عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل را در فضای جدید امنیتی منطقه، بازطراحی کنند.10 مؤلفه فوق، بهره‌برداری رژیم صهیونیستی از عملیات روز جمعه در اصفهان در چارچوب جنگ روانی است. اینکه اسرائیل در کوتاه‌مدت به ایران حمله مستقیم می‌کند یا خیر، سؤالی است که در فضای پرآشوب کنونی نمی‌توان جواب قطعی داد. عقلانیت استراتژیک اما حکم می‌کند تصمیم‌گیران سیاسی و نظامی عملیات روز جمعه اسرائیل را به ناتوانی این رژیم تقلیل ندهند و براساس بدترین سناریو یعنی حمله مستقیم رژیم به تأسیسات نظامی ایران و همراهی ائتلافی از کشورها؛ تدابیر سیاسی و نظامی را اتخاذ کنند.این روزها ضروری است تا ماه‌ها و روزهای منتهی به تجاوز صدام به ایران تداعی شود.