درباره نمایشگاه امیر عباسی در گالری بام
نوستالژی شنیداری قرن بیستم
نوار کاست در سال ۱۹۶۲ در شرکت فیلیپس اختراع شد. انواع اولیه کیفیت پایینی داشتند. در اوایل دهه ۱۹۷۰ این ابزار میان مردم بسیار پرطرفدار شد و با آمدن واکمن شرکت سونی، نوار کاست رونق بیشتری در دهه ۱۹۸۰ یافت. نوار کاست، نوستالژی شنیداری قرن بیستم است و با رفتن به نمایشگاه و دیدن آثار امیر عباسی در گالری بام، به چند دهه قبل پرت میشویم؛ آن هنگام که نوارهای کاست در عرصه پخش صدا، سروری میکردند و به جمله معروف «تنها صداست که میماند» فروغ فرخزاد شکلی عینی بخشیده بودند.
سعید امکانی
نوار کاست در سال ۱۹۶۲ در شرکت فیلیپس اختراع شد. انواع اولیه کیفیت پایینی داشتند. در اوایل دهه ۱۹۷۰ این ابزار میان مردم بسیار پرطرفدار شد و با آمدن واکمن شرکت سونی، نوار کاست رونق بیشتری در دهه ۱۹۸۰ یافت. نوار کاست، نوستالژی شنیداری قرن بیستم است و با رفتن به نمایشگاه و دیدن آثار امیر عباسی در گالری بام، به چند دهه قبل پرت میشویم؛ آن هنگام که نوارهای کاست در عرصه پخش صدا، سروری میکردند و به جمله معروف «تنها صداست که میماند» فروغ فرخزاد شکلی عینی بخشیده بودند.
بیتردید امروز کاستها بخش مهمی از حافظه تاریخی افراد بالای ۳۰ سال را تشکیل میدهند. کاستها در ایران از قبل انقلاب حضور جدی و در دوران انقلاب هم نقش مهمی در پخش سخنرانیهای مذهبی، بیانیهها و سرودهای انقلابی داشتند و در دهههای 60 و 70 شمسی همچنان باقی بودند. وقتی وارد نمایشگاه شویم با نقاشیهایی از نوار کاست بر روی بوم و حجمهای بزرگ که به صورت نوار کاست ساخته شده بودند و اکثر آنها، نوارهایی پارهشده که مغزی نوارها بیرون کشیده شده یا از حجم کاست به صورت مچاله بیرون ریختهاند یا درونشان پر شده از کاستهای قدیمی که اغلب اسم خوانندگانی بر روی برچسب آنها دیده میشود، مواجه میشویم که نوعی طعنه به گذشتهای است که از بین رفته و قابل استفاده نیست و تنها بهعنوان یادگاری در انباری یا دکور خانهها مانده است. صداهایی ضبطشده بر روی نوار کاست که اصولا از 10 یا 12 قطعه آهنگ پر میشد یا اینکه از بازخوانی ترانههای قدیمی که از طریق فامیلی دور یا نزدیک پر شده بود تا برسد به وصیت پدربزرگ یا جوانی که میخواست به جبهه برود و صدایش را برای مادر ضبط میکرد.
جدا از اینهمه نوستالژی میتوان این آثار را بیانگر نوعی احساس درونی دانست که بازگو نشده؛ صداهایی که در سینه مانده است و دیگر شنیده نخواهد شد. نوارهایی که گویا از سینه نقاش بیرون ریخته و دیگر قابل
شنیدن نیست!
کاستهایی که در نقاشیهای او هست، همین وضعیت را دنبال میکند، در یک تابلو کاست بر روی حجم زیادی از سیاهی کار شده و نوارهایی از آن آویزان است و در اثری دیگر در فضایی کاملا رنگی و شاد کاست به قهقرا رفته است تضاد این رنگها باز بیانگر همان سکوت و از بین رفتن است، با این تفاوت که گاهی امید در قلم و چشمان نقاش طلوع میکند! وقتی به کارهای گذشته نقاش نگاهی میاندازی، این سکوت، هراس و تنهایی را میتوانی در نقاشیهای او که سوژه آن شخصیتهای کارتونی است، ببینی. آثار قدیمی نقاش پاپآرت (هنر همگانی) سرشار از سوژههایی است که از فرهنگ همگانی از داستانهای مصور در برابر جدیتی که در دنیای امروز ما حاکم است، از موضوعاتی پیشپاافتاده استفاده میکند و با بازسازی آن با المانهای فرهنگی-هنری فاصله خود را با شیوههای احساسی برجسته میکند و حتی از اشاره مستقیم به آثارش نیز به نوعی امتناع میکند. این آثار همان آثاری است که غنی و فقیر آن را میبینند. تنها جایی که همه یکساناند. برای مشاهده آن تنها باید تلویزیون یا کامپیوتر را روشن کنی. این همان فرهنگ و هنر همگانی است که اکثر افراد با این هنر آشنایی دارند. همان شخصیتهای کارتونی روزمره که نقاش در کارهای خود بهره میبرد و شرایط سیاسی و اجتماعی خود را از طریق این هنر بیان میکند، دغدغههایش را با مخاطبش در میان میگذارد. شخصیتهای کارتونی او در کهکشانی زیبا دیده میشوند یا در سکوتی سرشار از ابهام به تماشای آن نشستهاند تا این تنهایی را با خود به نمایشگاه اخیرش، نوار کاستها، کشانده است؛ نوار کاستهایی که آن هم به نوعی دنبالهرو همان فرهنگ همگانی است. نوار کاست، بله نوار کاست هدیه طلایی قرن گذشته، گنجینه جادویی خاطرات و شوالیه فناوری و فرهنگ که ثابت میکند زندگی در گذشته به زیبایی زندگی در آینده است. نوار کاست تنها یک جعبه کوچک موسیقی نیست. نوارهای کاست بخشی درخشان و باشکوه از تلاش و تجربه بیپایان بشر برای ثبت و ضبط خاطرهها و افکارش است. خاطرهها و افکاری که بشر را با عبور از کوران حوادث و مشکلات به اینجا کشانده تا از درون غارها بر فراز آسمان برود. اکنون نیز با ثبت تغییرات انرژی و تبدیل آنها به دادههای دیجیتال باز هم همان روند را به شیوهای مدرن به طور مکرر برای ذخیره اطلاعات انجام میدهد. نوار کاست که امروز هنوز تعدادی از آن در دسترس ما قرار دارد، روزی یکی از شگفتیهای دنیای علم شناخته میشد. نوارهای کاست سه دهه اقتدار بر جهان و زندگی امروز ما داشتند و این سلطنت به وسیله «سیدی»ها به زیر کشیده شد و این اقتدار را تا سرنگونی با نگاهی دیگر در آثار جدید امیر در گالری بام میتوان دید.