اصلاح گردش مالی در نظام سلامت
بهینهسازی گردش مالی و پولی در سیستم سلامت تنها از طریق بیمهها و تعرفهگذاری منطقی میسر میشود. در چنین نظامی، ارائهدهنده خدمات بهداشتی، مثل پزشکان و بیمارستانها، باید هزینه خود را غیرمستقیم از بیمهگران دریافت کنند؛ بدون ارتباط مالی مستقیم با بیماران.
بهینهسازی گردش مالی و پولی در سیستم سلامت تنها از طریق بیمهها و تعرفهگذاری منطقی میسر میشود. در چنین نظامی، ارائهدهنده خدمات بهداشتی، مثل پزشکان و بیمارستانها، باید هزینه خود را غیرمستقیم از بیمهگران دریافت کنند؛ بدون ارتباط مالی مستقیم با بیماران. مجدد تأکید میشود که اعتبار این مدل در واقعیبودن تعرفهها و کارایی بیمهها مستتر است. اگر سازمانهای بیمه تعهدات خود را رعایت نکنند یا سیاستگذاران تعرفهگذاری را بهصورت متناسب با تورم بهروز نکنند، پدیده دریافت خارج از عرف حقالزحمه یا به عبارتی زیرمیزی اتفاق میافتد؛ به این معنا که ارائهدهنده خدمات درمانی، هنگامی که پولی از بیمه یا دولت دریافت نمیکند، سعی میکند مستقیما از بیماران و مراجعان خود وجه بگیرد و این میتواند از بهرهوری سیستم جلوگیری کند. هرچند ریشه این مشکل در سیاستگذاری و تعهد نامناسب بیمه است، اما ورود مستقیم ارائهدهنده خدمات بهداشتی به مبادلات مالی، نقطه شروع سقوط برای رابطه بیمار و پزشک است. این اقدام نه تنها به اعتماد به ارائهدهنده خدمات ضربه میزند، بلکه امنیت ارائهدهنده خدمات را نیز به خطر میاندازد و اغلب به دلیل تخلفات مالی، به اقدامات تنبیهی غیرمتعارف از جانب سازمانهای بالادستی منجر میشود. اکنون، پزشکان هوشمند متوجه شدهاند که ورود به روابط مالی مستقیم با مراجعان، پاسخ نامناسبی به اختلالات مالی سیستم بهداشتی بود که از یک دهه پیش گریبان نظام سلامت را گرفته است. البته برای بعضی افراد کمی دیر شده و بسیاری از همکاران امکان برونرفت از این بحران خودساخته را در آینده نخواهند داشت و اتفاقا با این اقدامات به جای احقاق حقوق خود از درگاههای رسمی، راه هرگونه مذاکره با بیمه و وزارت بهداشت را روی خود بستهاند. درک این موضوع که راهکار مشکلات مالی پزشکان جوان، دریافت زیرمیزی از بیمار نیست، امیدواری به برطرفکردن بحران مالی آینده را زنده میکند. به امید اینکه بسیاری از همکاران در برابر این بحران خودساخته، گامهای لازم را بردارند.