|

انتشار اسامی نامزدهای نهایی ریاست‌جمهوری برای همه گروه‌های سیاسی‌ یک شگفتی ایجاد کرد

غافلگیری خرداد

انتشار اسامی نامزدهای نهایی ریاست‌جمهوری برای همه گروه‌های سیاسی‌ یک شگفتی ایجاد کرد؛ همچنان که تقریبا در همه ادوار دو دهه اخیر شاهد این اتفاق بودیم. چه آنجایی که همه جریان راست و مخالف سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی انتظار داشتند شورای نگهبان آنها را برای دور دوم رد صلاحیت کند و در نهایت شورای نگهبان این کار را نکرد و چه در دوره‌های بعد که غرضی و میرسلیم و همتی تأیید صلاحیت می‌شدند، اما نفرات طراز اول کشور مانند هاشمی‌رفسنجانی رد صلاحیت. این بار نیز شاهد همین شوک‌ها بودیم. شوک‌هایی که هم بابت تأیید صلاحیت‌ها ایجاد شد و هم از بابت کسانی که رد صلاحیت شدند. اینکه هیچ‌کس نمی‌تواند منطق مشخصی از رفتار شورای نگهبان پیدا کند که در میان آن روشن باشد چه کسانی می‌توانند تأیید یا رد شوند، فقط برای جریان اصلاح‌طلب هم نیست. امروز اصولگرایان هم سؤال می‌کنند چگونه قاضی‌زاده‌ هاشمی دو بار تأیید صلاحیت می‌شود اما بذرپاش رد صلاحیت؟

غافلگیری خرداد
داوود حشمتی روزنامه‌نگار

 انتشار اسامی نامزدهای نهایی ریاست‌جمهوری برای همه گروه‌های سیاسی‌ یک شگفتی ایجاد کرد؛ همچنان که تقریبا در همه ادوار دو دهه اخیر شاهد این اتفاق بودیم. چه آنجایی که همه جریان راست و مخالف سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی انتظار داشتند شورای نگهبان آنها را برای دور دوم رد صلاحیت کند و در نهایت شورای نگهبان این کار را نکرد و چه در دوره‌های بعد که غرضی و میرسلیم و همتی تأیید صلاحیت می‌شدند، اما نفرات طراز اول کشور مانند هاشمی‌رفسنجانی رد صلاحیت. این بار نیز شاهد همین شوک‌ها بودیم. شوک‌هایی که هم بابت تأیید صلاحیت‌ها ایجاد شد و هم از بابت کسانی که رد صلاحیت شدند. اینکه هیچ‌کس نمی‌تواند منطق مشخصی از رفتار شورای نگهبان پیدا کند که در میان آن روشن باشد چه کسانی می‌توانند تأیید یا رد شوند، فقط برای جریان اصلاح‌طلب هم نیست. امروز اصولگرایان هم سؤال می‌کنند چگونه قاضی‌زاده‌ هاشمی دو بار تأیید صلاحیت می‌شود اما بذرپاش رد صلاحیت؟

با این وجود نتیجه این رد و تأیید صلاحیت‌ها، جناح‌بندی‌ها و ائتلاف‌های جدیدی را شکل می‌دهد که به طور خلاصه می‌توان گفت با وضعیتی مشابه سال 92 و یک رقابت چندقطبی روبه‌رو خواهیم بود. رقابتی که سویه‌های اصلی آن پزشکیان، قالیباف و جلیلی خواهند بود.

تحلیلی درباره 3 خبر

رأی شورای نگهبان در نهایت بر این امر استوار شد که افراد زیر برای رقابت در انتخابات ریاست‌جمهوری به مردم معرفی شوند. این افراد عبارت‌اند از: مسعود پزشکیان، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، مصطفی پورمحمدی و امیرحسین قاضی‌زاده‌ هاشمی.

بلافاصله بعد از اعلام نهایی اسامی سه خبر مهم منتشر شد که تحلیل هر کدام سمت و سویی را از آینده انتخابات نشان خواهد داد.

در خبر اول بیانیه‌ای به نام علی لاریجانی صادر شد که بلافاصله از سوی دفتر او تکذیب شد. تکذیب این بیانیه به این معنا بود که جریانی به دنبال این بود که لاریجانی را از دور خارج کند. درحالی که ظاهرا لاریجانی همچنان امید دارد تا با حکم حکومتی به میدان بازگردد.

خبر دوم که به صورت شایعه منتشر شد، خبر پیوستن علی نیکزاد به کمپین محمدباقر قالیباف است. او ریاست ستاد انتخاباتی رئیسی را بر عهده داشت و به نظر می‌رسد برای مقابله با رأی قومیتی که پزشکیان در سبد خود دارد، کاندیداهایی مانند جلیلی و قالیباف تلاش می‌کنند از او در ستاد خود استفاده کنند. اگرچه امیرحسین قاضی‌زاده‌ هاشمی هم به جذب او بی‌تفاوت نیست تا بتواند در قامت معاون اول از او استفاده کند، اما بسیار بعید است که نیکزاد روی او شرط‌بندی کند.

اما خبر سوم، اظهارنظر صریح زاکانی پس از تأیید صلاحیت بود. او اعلام کرد که ‌در انتخابات گذشته از رئیسی به عنوان «مظهر شعار انقلاب» حمایت کرده است، اما این بار قصد کناره‌گیری ندارد. زاکانی در توییتی نوشت:‌ «در انتخابات 1403 برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات‌ او تا آخر می‌مانم و رقابت می‌کنم».

زاکانی در انتخابات اخیر مجلس با شورای ائتلاف اصولگرایان (که در این انتخابات کاندیدای آنها قالیباف است) دچار اختلاف شدند. اختلافاتی که پس‌لرزه‌های آن به صحن شورای شهر کشیده شد و مهدی چمران را به گریه انداخت تا دست از اختلاف بردارند.

زاکانی حالا می‌گوید که خودش را کاندیدای جریان دولت می‌داند؛ این البته یک ادعاست. کاندیدای اصلی جریان نزدیک به ابراهیم رئیسی، مهدی اسماعیلی بود که رد صلاحیت شد. در کنار اسماعیلی، مهرداد بذرپاش هم حضور داشت. او که در آخرین سفر هم همراه رئیسی بود امید داشت که بتواند تأیید صلاحیت شود اما شورای نگهبان به او نیز در خروجی از انتخابات را نشان داد.

حالا مسئله این است که آیا حلقه اصلی نزدیک به رئیسی که اسماعیلی را به عنوان نامزد خود معرفی کرده بودند، با زاکانی بیعت می‌کنند و در کمپین او فعالیت خواهند کرد؟ یا به سمت جلیلی چرخش می‌کنند؟ هم جلیلی و هم زاکانی معتقدند که برای رئیسی فداکاری کردند. زاکانی یک بار در نقش پوششی ظاهر شد. اما جلیلی یک بار در سال 96 اساسا به خاطر رئیسی وارد انتخابات نشد و در سال 1400 هم به نفع او کنار رفت تا رأی رئیسی ریزش نکند. این میان حلقه نزدیک به رئیسی به نظر می‌رسد تمایل بیشتری به جلیلی داشته باشند تا زاکانی. در روزهای آینده و چیدمان ستادهای انتخاباتی آنها مشخص خواهد کرد که کدام سمت و سو را دنبال می‌کنند.

رقابت سه‌قطبی

در این شرایط تنها کسانی که با اطمینان و آرامش خاطر در حال ادامه فعالیت‌اند، سعید جلیلی و قالیباف هستند. جلیلی از ابتدا اطمینان داشت که مانند سه دوره قبل تأیید صلاحیت می‌شود. همچنان که قالیباف چنین اطمینانی داشت. آنها هر دو ستادهای انتخاباتی خود را آماده کردند. اگر جریان نزدیک به رئیسی که به حلقه نیلی شهرت یافتند، به جای جلیلی و زاکانی، امیرحسین قاضی‌زاده‌ هاشمی را انتخاب کنند، سبد رأی اصولگرایان بیشتر از آنچه امروز هست، تکه‌تکه خواهد شد. اما به نظر می‌رسد آنها هم درک و تحلیلی از اوضاع سیاسی داشته باشند. از همین رو منابع و امکاناتشان را یا در اختیار جلیلی خواهند گذاشت‌ یا در اختیار زاکانی.

پیش‌فرض مهم دیگری که باید حتما در نظر داشت، این است که ما شاهد یک رقابت میان قالیباف،‌ زاکانی و جلیلی خواهیم بود. نامزدهای اصولگرا با همدیگر یک توافق نانوشته دارند که رقابت می‌کنند تا زمانی که از آنها خواسته شود با یکدیگر وحدت کنند. اگر این درخواست وحدت از آنها صورت نگیرد، در نهایت ممکن است مانند سال 92 همگی وارد انتخابات شوند و سبد رأی اصولگرایان را تقسیم کنند.

اما در صورتی که قرار به وحدت باشد هم به نظر می‌رسد زاکانی حاضر نباشد به نفع قالیباف کنار برود. او این بار آمده تا اثبات کند که کاندیدای پوششی نیست. اما خودش هم به خوبی می‌داند که وظیفه‌ پوششی را بر عهده دارد و تا روز آخر ادامه نخواهد داد. با این حال شکافی که میان او و شورای ائتلاف ایجاد شده، به راحتی قابل پرشدن نیست. در صورتی که این شکاف در شبکه‌های مجازی و از سوی کانال‌های بی‌نام‌و‌نشان و اکانت‌های توییتری گسترده‌تر شود و کار به افشاگری‌ برسد، قطعا بازخورد آن را در مناظر‌ه‌ها هم شاهد خواهیم بود.

در این شرایط مسعود پزشکیان از وضعیت مطلوب‌تری برخوردار است. او شانس این را دارد که علاوه بر رأی قومیتی که دارد، موجی جدید راه بیندازد. در جبهه اصولگرایان وضعیت به طور کامل و واضح شبیه انتخابات سال‌های 92 و 84 است. اما در طرف دیگر،‌ کاندیدای جریان تغییرخواه یک در میان پنج است؛ آن‌هم در شرایطی که در سمت مدافعان وضع موجود، امکان اجماع بر سر قالیباف وجود ندارد.