روایتی از تاریخ آزادی
در سالهای اخیر نهتنها مخالفان و منتقدان لیبرالیسم غربی بلکه حتی برخی از چهرهها و نظریهپردازان لیبرال نیز نسبت به تضعیفشدن دموکراسی و حق آزادی در غرب هشدار دادهاند. آنها با مرور تلاشها و مشقتهایی که در طول چند سده در جریان بوده تا حقوق و آزادیهای انسانی محقق شوند، بر ضرورت حفظ این دستاوردها تأکید کردهاند. آ. ک. گرِیلینگ در کتاب «به سوی فروغ آزادی» بر همین نکته تأکید کرده و میگوید همه کوششها در جهت دستیابی به حقوق و آزادیهایی که امروز از آنها برخورداریم، هزینههای انسانی زیادی داشته و قرنها زمان برده است.
شرق: در سالهای اخیر نهتنها مخالفان و منتقدان لیبرالیسم غربی بلکه حتی برخی از چهرهها و نظریهپردازان لیبرال نیز نسبت به تضعیفشدن دموکراسی و حق آزادی در غرب هشدار دادهاند. آنها با مرور تلاشها و مشقتهایی که در طول چند سده در جریان بوده تا حقوق و آزادیهای انسانی محقق شوند، بر ضرورت حفظ این دستاوردها تأکید کردهاند. آ. ک. گرِیلینگ در کتاب «به سوی فروغ آزادی» بر همین نکته تأکید کرده و میگوید همه کوششها در جهت دستیابی به حقوق و آزادیهایی که امروز از آنها برخورداریم، هزینههای انسانی زیادی داشته و قرنها زمان برده است.
او میگوید از بین شیوههای بسیاری که برای نگریستن به تاریخ غرب جدید، تاریخ اروپا و جهان اروپایی از آغاز قرن شانزدهم وجود دارد، یک شیوه نگریستن به آن همچون زنجیرهای از مبارزات در جهت رهاییبخشی و آزادسازی است که حاصلش گذر از فئودالیسم و تبدیل بقایای آن به دموکراسیهای لیبرال بوده است. یکی از مسائل محوری کتاب او با عنوان «به سوی فروغ آزادی» طرح این پرسش است که مطالبه آزادی در غرب از چه دورهای و چگونه آغاز و در چه فرایندی محقق شد.
در کتاب «به سوی فروغ آزادی» که اخیرا با ترجمه مهدی نصرالهزاده در نشر بیدگل منتشر شده است، نویسنده با مرور سنت آزادیخواهانهای که قرنها تداوم داشته میگوید اگر امروز این واقعیت را از یاد ببریم، به کسانی که برای آن حقوق و آزادیها جنگیدهاند بیاحترامی کردهایم، همانگونه که بیتوجهی نسبت به آنچه بدین نحو به دست آمده نیز برای ما هیچ قدر و اعتباری به همراه نمیآورد. گرِیلینگ در فصلهای مختلف این کتاب داستانی را روایت کرده که در آن تاریخ غرب جدید در قالب قصه یک مبارزه طولانی، سخت و نهایتا موفق، یا در قالب مجموعهای از مبارزات مختلفی که هدف از انجام آنها آزادسازی فرد است، از نو پیکربندی میشود. او معتقد است از آنجا که موفقیت فوق در معرض تهدید قرار دارد باید گفت که داستان ذکرشده داستانی جدلی نیز هست. او در مقدمه اثر نوشته که این داستانی واقعی و فوقالعاده مهم است که با شیوههای بسیار دیگری که تاریخ غرب جدید را بدان طریق میتوانیم نقل کنیم تفاوت دارد. تفاوتش هم آن است که دیدگاه دیگری غیر از نگرش معیار و مألوف را ارائه میکند.
در توضیحات خود کتاب نیز به این نکته اشاره شده که هر روایتی از آزادی یک برهه تاریخی خاص را بهعنوان نقطه آغاز داستان خود برمیگزیند. در روایت نقلشده به وسیله گرِیلینگ، نقطه آغاز قصه بلند آزادی پیکرهای شعلهور کسانی است که در آتش کینه و تعصب دادگاههای تفتیش عقاید سوختند و خاکستر شدند. اما آنان، بهعنوان نخستین شهدای راه آزادی در دوران جدید، درواقع شمعهای فروزانی بودند که با طلبکردن آزادی مذهبی و ایجاد رخنه در حاکمیت مطلقالعنان کلیسا، راه را برای طرح مطالبات آزادیخواهانه بعدی در همه عرصهها، اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گشودند و آغازگر فصلی نوین و درخشان در تاریخ بشریت شدند. در روایت گرِیلینگ که با تمرکز کامل بر غرب دربرگیرنده یک بازه زمانی حدودا پانصدساله است، شعلهای که متعصبان مذهبی در آغاز عصر جدید برافروختند، ناخواسته به چراغ روشنی برای حقطلبان بدل گشت؛ تکاپویی بهغایت پرهزینه اما بینهایت ارزشمند که با گذر از انواع و اقسام جنبشهای آزادیخواهانهـحقطلبانه مذهبی، سیاسی، کارگری و مدنی، سرانجام در قالب سند دورانساز اعلامیه جهانی حقوق بشر به بار نشست. به دید نویسنده، یادآوری این تاریخ پرفرازونشیب وقتی ضروریتر میشود که بدانیم هرچند آن نهال شکننده با مراقبتهای دلاورانه زنان و مردانی از همه سِنین و سُنن، اکنون به درختی تناور تبدیل شده است، اما در صورت کاستیگرفتن آن مراقبتها بیم آن میرود که به بهانههای مختلف گرفتار خزانها و آفات مهلک شود. گریلینگ فیلسوف، پژوهشگر، مورخ و استاد فلسفه اهل بریتانیاست. او در کتاب «به سوی فروغ آزادی» هم از پیروزیهای آزادی صحبت کرده و هم از شکستهای آن. او در این کتاب هم از دستاوردهایی که جنبشهای مختلف آزادیخواهانه در طول پانصد سال مبارزه و کشمکش به دست آوردند سخن میگوید و هم از هر آنچه در طول این پانصد سال مانع تحقق آزادی بوده و آن را تهدید کرده است.
گریلینگ در اثرش، ضمن روایت تاریخ آزادی و مبارزات دشوار آزادیخواهانه و روایت اینکه غرب چگونه پس از گذر از دشواریها و مصائب بسیار به آزادی و دموکراسی دست یافت، این موضوع را هم یادآور میشود که دموکراسی یک داشته ابدی نیست و اگر از آن مراقبت نشود، دوباره جای خود را به استبداد خواهد داد. کتاب «به سوی فروغ آزادی» از مقدمه، دو بخش به نامهای «سدههای شانزده، هفده و هجده: درخواست برای آزادی» و «سدههای نوزده و بیست: گسترش آزادی» و یک بخش ضمائم با عنوان «نقاط عطف در طریق آزادی» تشکیل شده است. بخش اول کتاب «به سوی فروغ آزادی» شامل سه فصل است که عبارتاند از: «جنبش اصلاح دین و آغاز آزادی مدرن»، «آزادسازی ذهن» و «جدال با حکومت مطلقه».
بخش دوم کتاب از چهار فصل تشکیل شده که عناوین آنها عبارتاند از: «بردگان، کارگران، زنان و مبارزه برای آزادی»، «قرن آزادی»، «حقها از دل باطلها» و «ایده آزادی و مرز خیانت».
ضمائم کتاب «به سوی فروغ آزادی» نیز عبارتاند از: «لایحه حقوق 1689»، «لایحه حقوق سال 1791 ایالات متحده»، «اعلامیه حقوق انسان و حقوق شهروند»، «بندهای ششگانه منشورگرایان و دادخواست ایشان» و «اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد».