نگاهی به برنامههای اقتصادی و سیاست خارجی نامزدهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری که به عنوان کلیگویی تفسیر میشوند
تبلیغات گنگ
نامزدهای اصولگرای چهاردهمین دوره از انتخابات ریاستجمهوری همچنان درباره اقتصاد مورد پرسش قرار میگیرند اما پاسخها بسیار مبهم و کلیگویانه است. برخی نامزدها مانند سعید جلیلی در حدی از اصطلاحات گنگ استفاده کرده است که برخی کاربران ایرانی با کلیدواژههای او مانند «عمق راهبردی» شوخی کردها و گفتهاند که متوجه نمیشوند جلیلی چه میخواهد بگوید؟ در پاسخ به پرسشهای اقتصادی جلیلی همین دستفرمان را پیش گرفت و در برنامه یکشنبهشب میزگرد اقتصادی باز هم کلیگویانه و مبهم پاسخ داد و در پایان این برنامه مشخص نشد که سعید جلیلی در نهایت چه طرحی برای اقتصاد کشور دارد؟ دو نامزد دیگر اصولگرا یعنی مصطفی پورمحمدی و علیرضا زاکانی هم روز یکشنبه میهمان اتاق بازرگانی و فعالان بخش خصوصی بودند.
شرق: نامزدهای اصولگرای چهاردهمین دوره از انتخابات ریاستجمهوری همچنان درباره اقتصاد مورد پرسش قرار میگیرند اما پاسخها بسیار مبهم و کلیگویانه است. برخی نامزدها مانند سعید جلیلی در حدی از اصطلاحات گنگ استفاده کرده است که برخی کاربران ایرانی با کلیدواژههای او مانند «عمق راهبردی» شوخی کردها و گفتهاند که متوجه نمیشوند جلیلی چه میخواهد بگوید؟ در پاسخ به پرسشهای اقتصادی جلیلی همین دستفرمان را پیش گرفت و در برنامه یکشنبهشب میزگرد اقتصادی باز هم کلیگویانه و مبهم پاسخ داد و در پایان این برنامه مشخص نشد که سعید جلیلی در نهایت چه طرحی برای اقتصاد کشور دارد؟ دو نامزد دیگر اصولگرا یعنی مصطفی پورمحمدی و علیرضا زاکانی هم روز یکشنبه میهمان اتاق بازرگانی و فعالان بخش خصوصی بودند. در این نشست هرچند مواضع پورمحمدی شفافتر بود اما در نهایت این سه نامزد اصولگرا طرح روشن و شفافی برای عبور از وضعیت فعلی اقتصاد ارائه نکردهاند و تنها به ابراز نارضایتی از شرایط موجود اقتصاد کشور بسنده کردهاند. در نهایت اینکه به نظر میرسد نامزدهای اصولگرا درباره یک موضوع مهم تقریبا سکوت کردهاند؛ سیاست خارجی کشور که این روزها دغدغه اصلی فعالان اقتصادی است. آنها در پاسخ به پرسشهایی درباره سیاست خارجی کشور به روشنی مشخص نکردهاند که چه برنامهای برای رفع تحریمها دارند و اصولا اینکه آیا سیاست خارجی بناست با همین فرمول فعلی پیش برود؟
اصطلاح گنگ «عمق راهبردی»
سعید جلیلی را شاید بتوان تندترین چهره فهرست شش نفره نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نامید. او در تبلیغات تلویزیونی خود از واژههای مبهمی استفاده کرده است که به زعم منتقدان نمیتواند بهصورت شفاف مشخص کند که این نامزد انتخاباتی برای آینده کشور چه برنامهای در سر دارد؟ آن هم در شرایطی که کشور گرفتار وضعیت دشوار اقتصادی است. این واژههای مبهم سعید جلیلی در سایر زمینههای غیراقتصادی هم بحثبرانگیز شد؛ به عنوان مثال او در واکنش به برنامه خود برای گشت ارشاد مدام از اصطلاح عمق راهبردی استفاده کرد که شفاف نکرد جلیلی در این زمینه چه موضعی دارد؟
او درباره برنامههایش برای اقتصاد کشور نیز همین اندازه مبهم و غیرشفاف صحبت کرد.
جلیلی یکشنبهشب به میزگرد اقتصادی آمد و درباره اینکه چرا راهحلهای اقتصادی محقق نمیشود؟ به گفتن توضیحات مبهمی مانند اینکه «باور داریم یک جهان فرصت برای ما وجود دارد. ما امکانات طبیعی زیاد و نیروی انسانی خوب داریم. لازمه این فرصتها، جهش ایران است ولی برنامه نیاز دارد که برنامه شب امتحانی نیست و نمیشود آن را سفارش داد. رئیسجمهور باید بر برنامه اشراف داشته باشد»، بسنده کرد.
این کلیگویی درباره کیفیت برنامهریزی اقتصادی قانعکننده نبود. با این حال جلیلی درباره سایر مسائل اقتصادی کشور نیز همینقدر مبهم پاسخگویی کرد.
او گفت: «رئیسجمهوری باید اقتصاد مولد شکل دهد. معیشت و زندگی روزمره مردم نباید مورد غفلت واقع شود».
او درباره ارزآوری و صادرات هم همین اندازه کلیگویی و مبهمگویی داشت و گفت: «یکی از برنامههای مهم من که به آقای رئیسی هم گفتم این بود که دولت باید برنامه جدی برای ارزآوری داشته باشد. من ارزآوری از فروش نفت را کافی نمیدانم و همه دستگاهها باید برای ارزآوری برنامه داشته باشند. چه مأموریتی برای دانشگاهها برای ارزآوری دیده شده است؟ دانشگاه استنفورد دهمین هلدینگ بزرگ جهان شده است. ما باید برنامه داشته باشیم و از ظرفیتهای خود برای ارزآوری استفاده کنیم. دولت نقش تنظیمگری هم دارد».
جلیلی در ادامه تأکید کرده است که «با دیگر نامزدهای اصولگرا در مبانی و اهداف مشترک هستیم اما ممکن است روشها و اولویتهای گوناگون داشته باشیم».
و البته درباره سیاست خارجی دولت خود هم به روشنی تکلیف را مشخص نکرده است. هرچند او در گذشته سابقه تندروی در روابط خارجی داشته است. در سال ۱۳۷۶، جلیلی در دولت محمد خاتمی به سمت معاون اداره اول آمریکا منصوب شد. در این سالها، او ۱۷ سفیر را اخراج کرد و آن را اقدام انقلابی در وزارت خارجه توصیف کرد.
سعید جلیلی در سال ۱۳۸۶ با حکم محمود احمدینژاد و پس از استعفای علی لاریجانی، به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد.
سعید جلیلی مسئول مذاکرات هستهای ایران با کشورهای موسوم به ۱+۵ هم بود. در این مذاکرات، عملکرد جلیلی موفق نبود و نتایج آن، منجر به تصویب سه قطعنامه شدیداللحن در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد. جلیلی قبلا به صراحت گفته که مخالف مذاکره با کشورهای غربی است و حضور او در دستگاه دیپلماسی روابط تیره و تار ایران با کشورهای بلوک غرب را رقم زده است. او اینبار در برنامههای تبلیغاتی خود برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گفته است: «آمریکا ما را حتی تحریم ثانویه کرده است. باید میدان را بشناسیم. در دنیایی که ۲۰۰ کشور وجود دارد، نباید ظرفیت خود را به سمت کشورهایی ببریم که با ما نقاط افتراق دارند. توافق هستهای انجام شد و ما تعهدات خود را انجام دادیم ولی طرف از توافق خارج شد و تحریم از ۸۰۰ به هزارو 500 مورد رسید. بعد گفتند ترامپ آمد ولی کشور را نباید وابسته به انتخابات در آمریکا کرد. بایدن یکی از تحریمها را کم نکرد و آنها را ادامه داد. نباید اقتصاد کشور را معطل نگه داشت بلکه باید از فرصتها استفاده کرد. رئیسجمهوری باید بداند کشور در چه نقطهای قرار دارد. ما الان فرصتهای کمنظیری داریم. برخی اقتصادهای بزرگ از روابط راهبردی با شما صحبت میکنند که باید از این فرصتها استفاده کرد. شهید سلیمانی گفتند تهدیدها را میتوان به فرصت تبدیل کرد. ضعف را با قوت میتوان برطرف کرد. تهدید را با استفاده از فرصت میتوان کاهش داد. ما با استفاده به موقع از فرصتها، تهدیدها را به حداقل یا صفر رساندیم. باید فرصتها را شناخت و برای آن برنامه داشت».
پورمحمدی در اتاق بازرگانی چه گفت؟
مصطفی پورمحمدی که سابقه وزارت کشور در دولت محمود احمدینژاد را داشته و در مقاطعی پستهای کلیدی در وزارت اطلاعات را به نام خود ثبت کرده است و هماکنون مشاور رئیس قوه قضائیه است، به دیدار اعضای اتاق بازرگانی رفت.
پورمحمدی گرچه یکی از پنج نامزد اصولگرای انتخابات ریاستجمهوری است اما در برنامههای تبلیغاتی ریاستجمهوری، مواضع روشنتر و منطقیتری نسبت به سعید جلیلی در پیش گرفته اما در مجموع او هم چندان مشخص نکرده است که از طریق چه مسیرهایی و چه برنامههایی بنا دارد به اهداف اقتصادی برسد. هرچند گمانهزنی میشود او در ادامه مسیر انتخابات احتمالا به نفع کاندیدای اصولگرای دیگری کنار برود اما خود او تاکنون چنین مسئلهای را عنوان نکرده است.
او در نشست اتاق بازرگانی گفته است: «امروز واقعا احساس تکلیف میکنم و هیچچیز دیگری محرّک من نیست، اگر رأی نیاورم، در دل خودم ناراحت نمیشوم، شاید برای مردم غصه بخورم».
او ادامه داده است: «متأسفانه جامعه وعدهها و ادعاهای ما را قبول ندارد و این مشکل اساسی است که در مدیریت به وجود آمده اما به حضور و نقش مردم در سطوح کلان معتقد هستم و اگر اعتمادسازی شکل نگیرد، نقشههای ما عقیم خواهد ماند».
پورمحمدی با تأکید بر اینکه بخش بزرگی از اقتصاد کشور با رانت انرژی زندگی میکند، گفت: «بخش بزرگی از سودآوری ما نیز با رانت انرژی است. انرژی سوخت برای ما فساد و مشکلات زیستی تولید کرده و تمام سرمایه ملی ما را هم بر باد میدهد. زمان اجرای عملیات سهمیهبندی سوخت را حتی به شورای امنیت کشور که صبح جلسه داشتیم نگفتم، چون ترسیدم به واحدهای خود، آمادهباش بدهند. اندیشه کردیم که اگر خانوادههای آنها به پمپ بنزین بروند، کشور به هم میریزد، حتی مدیران وزارت کشور را هم غافلگیر کردم. ساعت هشت شب سهمیهبندی بنزین را به رادیو و تلویزیون اعلام کردیم و ساعت ۹ شب در خبر اعلام کردند و ساعت ۱۲ شب، اجرا شد و همه کشور غافلگیر شد».
او استفاده از فیلترشکن را تولید فساد دانست و گفت: «مافیای «ویپیان» بلایی بر سر IT و اقتصاد ارتباطات کشور آورده است».
کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با تأکید بر اینکه تا زمانی که فساد از کشور فاصله نگیرد، اقتصاد کشور رونق نمیگیرد، گفت: «بگیر و ببند، جریمه و زندان هم تا حدی باید برای مبارزه با فساد انجام شود، اما راهحل نیست. راهحل مبارزه با فساد برنامهریزی دقیق، بانکهای اطلاعاتی، شفافیت، پاسخگویی و کنترل هوشمند و دولت الکترونیک است و دولت باید قدرت هماهنگی داشته باشد و از مدیریت و تصدیگری خود را کنار بکشد».
پورمحمدی درباره مواضع دولت او درباره سیاست خارجی نکات قابل توجهی به زبان نیاورد و تنها گفت که در فرصتهای بعدی مواضع روشن و شفافم را درباره FATF بیان میکنم».
زاکانی: اگر روی پای خودمان باشیم تحریم فرومیریزد!
علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران و دیگر نامزد انتخاباتی هم میهمان اتاق بازرگانی بود.
هرچند او درباره واگذاری امور به بخش خصوصی در اتاق بازرگانی تأکید کرده است اما چندی پیش با بستن قراردادی با چینیها که غیرشفاف خوانده شد، تصمیم گرفت ساختوساز مسکن در بافت فرسوده تهران، ساخت استادیوم ورزشی و تأمین ناوگان حملونقل عمومی برقی را به چینیها بسپارد و همین مسئله صدای بخش خصوصی را درآورد.
او در اتاق بازرگانی گفته است: «واگذاری امور اجرایی در اقتصاد به مردم و بخش خصوصی یک تکلیف در دین اسلام است. در دهه ۶۰ تمرکزگرایی افراطی به دلیل شرایط حاکم بر آن زمان شکل گرفت و متأسفانه ادامه پیدا کرد که این مشکل در دولت من برطرف خواهد شد. دولت باید با نظارت، مسیر فساد و رانت را مسدود کند و میدان رقابت را شکل دهد. در این راستا به یک تحول اساسی نیاز داریم».
او در ادامه گفت: تا وقتی فساد باشد کشور در مدار خود نمیچرخد و تا وقتی عدالت نباشد، کشور در مسیر توسعه نیست. وقتی از مردمسالاری میگوییم، از سالارشدن مردم در همه امور میگوییم.
او در ادامه افزود: «بندها را از پای تولید باز میکنم و فضا را آنقدر شفاف میکنم که مشخص باشد هر فردی چه میزان ارز دریافت کرده است، برای چه کاری دریافت کرده و چه میزان و چرا معافیت مالیاتی دارد. اگر این را عملی کنیم بیاعتمادیها از بین میرود».
شهردار تهران هم ترجیح داد که موضع روشنی درباره سیاست خارجی کشور نگیرد و در این زمینه گفت که «در حوزه سیاست خارجی ما میخواهیم به بخش خصوصی تکیه کنیم و نمیخواهیم جای آن بنشینیم. سیاست خارجی دولت من تسهیلگر تجار خواهد بود. ما برای توسعه اقتصادی چارهای جز افزایش تولید نداریم و برای افزایش تولید نیز چارهای جز صادرات و توسعه بازارهای صادراتی نخواهیم داشت».
او همچنین گفت: «اگر روی پای خود بایستیم تحریمها فروخواهد ریخت. گام اول خنثیسازی تحریم و گام بعدی رفتن به سمت کشورها برای کار و تجارت است. متأسفانه ما خودمان را تحریم کردهایم. اگر به بخش خصوصی اعتماد کنیم لشکری است که قابلمهار نیست و خودش هم روشهای دورزدن تحریمها را میداند. ایرانیان خارج از کشور سرمایههای این کشور هستند و میتوانند به ما کمک کنند».