|

بازگشت به ایده آزادی

یکی از نتایج انتخابات دور اول ریاست‌جمهوری را می‌توان شکست ایده عدالت به معنای توزیع منابع دانست. عدالت به معنای توزیع منابع کشور از اوسط دهه 1380 برجسته ‌و در قالب سیاست‌هایی مانند هدفمندی یارانه‌ها، سهام عدالت و‌... اجرا شد، اما نتایج آن زیان‌بار بود که در اینجا فرصتی برای تحلیل آن نیست.

حمزه نوذری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

حمزه نوذری-جامعه‌شناس و استاد دانشگاه:  یکی از نتایج انتخابات دور اول ریاست‌جمهوری را می‌توان شکست ایده عدالت به معنای توزیع منابع دانست. عدالت به معنای توزیع منابع کشور از اوسط دهه 1380 برجسته ‌و در قالب سیاست‌هایی مانند هدفمندی یارانه‌ها، سهام عدالت و‌... اجرا شد، اما نتایج آن زیان‌بار بود که در اینجا فرصتی برای تحلیل آن نیست. در انتخابات اخیر نیز برخی کاندیداها توزیع منابع طلا و زمین موجود را مطرح کردند، اما کسانی که در انتخابات شرکت کردند، نه آن‌ را ممکن و نه مطلوب دانستند و این نشان می‌دهد که انسان از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود. اقتصاد را با توزیع منابع سامان ‌دادن، مغالطه‌ای بود که دوران آن به سر آمده است. یکی از مهم‌ترین مسائل در انتخابات اخیر، غفلت از موضوع آزادی بود. هیچ‌کدام از کاندیداها از مفهوم آزادی استفاده نکردند و هیچ ایده‌ای برای افزایش آزادی‌های فردی و اجتماعی‌ یا کاستن از محدودیت‌های پیش‌روی آزادی ‌مطرح نکردند. به زبان اصحاب تحلیل گفتمان، مفهوم آزادی دال خالی گفتمان‌ها بود. این‌گونه وانمود می‌شود که مهم‌ترین مسئله گروه‌های مختلف جامعه، اقتصادی، معیشت و سفره مردم است و کسی دغدغه آزادی و به‌ویژه آزادی اجتماعی را ندارد. به نظر می‌رسد غیاب بخش زیادی از جامعه در انتخابات به همین موضوع برمی‌گردد؛ گویی سال‌هاست بحث از آزادی در گفتار مسئولان به فراموشی سپرده شده است.

در کتاب آزادی، قدرت و قانون می‌خوانیم قانون و قدرت منهای آزادی مساوی با استبداد است و قدرت بدون آزادی و قانون صفت بربریت است. کاندیدایی گفت یک جهان فرصت و دیگر کاندیدا مدام از قانون سخن گفت، اما نه اولی گفت‌ فرصت چه نسبتی با آزادی دارد و نه دومی گفت قانون منهای آزادی چه می‌شود. آنچه به‌ویژه برای نسل جوان اهمیت زیادی دارد، سخن از آزادی است؛ آزادی در کنش متقابل، آزادی در بیان و نمود خود، آزادی فردی و اجتماعی و‌... . کاندیداها که مدام از حضور دولت در تمامی عرصه‌ها سخن می‌گویند، آیا نمی‌دانند مداخله گسترده در زندگی اجتماعی زیان‌بار است؟ به نظر می‌رسد بخش زیادی از عدم مشارکت در انتخابات، به مداخله گسترده دولت در روابط متقابل اجتماعی افراد بر‌می‌گردد. آنچه در این سال‌ها وجود داشته، تفویض اختیار برای مداخله در آزادی اجتماعی به دستگاه‌های دولتی است که هر طور صلاح دیدند، عمل کنند. در دوره کنونی، کاندیداها توجه کمی به آزادی و به‌ویژه آزادی اجتماعی داشته‌اند. در میان کاندیداها فقط یک نفر از آنها به صراحت و روشنی در قبال بازگشت گشت‌های ارشاد به خیابان و نحوه مواجهه با زنان و دختران موضع گرفت و آن را مغایر با کرامت زنان دانست. بااین‌حال، او نیز اشاره‌ای نکرد که آیا توسعه را به معنای گسترش آزادی‌های فردی و اجتماعی می‌داند یا خیر؟ همه از پیشرفت و توسعه اقتصادی سخن می‌گویند، اما گویی وقتی به گسترش آزادی‌های اجتماعی و فردی می‌رسیم، زبان دچار لکنت می‌شود یا اساسا درکی از آن نداریم و گاهی نیز به سادگی از کنار آن می‌گذریم.

در اواسط دهه 1380 نیروهایی به قدرت رسیدند که بحث اصلی آنها عدالت به معنای توزیع منابع بود و ایده آزادی کنار گذاشته شد، ولی گویی هرچیزی که طرد می‌شود در زمانی دیگر برجسته می‌شود. به نظر می‌رسد مفهومی که انگیزه و تحرک برای مشارکت بیشتر ایجاد می‌کند، آزادی است؛ هم آزادی مثبت و هم آزادی منفی. دو کاندیدای دوره دوم چه پیشنهادی برای کاستن از محدودیت‌ها بر سر آزادی فردی و اجتماعی دارند؟ می‌توان مناظره‌ای برای این موضوع بین دو کاندیدا برگزار کرد تا هم تفاوت و تمایز بین آنها در بحث آزادی روشن شود و هم انگیزه‌ها برای مشارکت بیشتر شود. از بحث درخصوص آزادی گریزی نیست و نمی‌توان با این عبارت که مسئله مردم این نیست از آن بگذریم. در یک جهان فرصت، آزادی فردی و اجتماعی چه وزنی دارد؟ نسبت بین آزادی و قانون چیست و آیا می‌توان برای توسعه آزادی‌های فردی و اجتماعی، قانون را تغییر داد؟