|

راه راستِ رئیس‌جمهوری

قلم روی کاغذ می‌لرزد. التهاب انگار روی نقطه‌ اوج منحنی‌ای کج و معوج ایستاده و چشم‌ها را به سوی آینده‌ای نامعلوم باز نگه داشته است. ساعاتی به پایان روز جمعه باقی مانده و برخی از مردم در این تب و تاب هستند که گزینه‌ای را برای ریاست بر جمهوری‌ انتخاب کنند؛

حمیدرضا عظیمی

 

قلم روی کاغذ می‌لرزد. التهاب انگار روی نقطه‌ اوج منحنی‌ای کج و معوج ایستاده و چشم‌ها را به سوی آینده‌ای نامعلوم باز نگه داشته است. ساعاتی به پایان روز جمعه باقی مانده و برخی از مردم در این تب و تاب هستند که گزینه‌ای را برای ریاست بر جمهوری‌ انتخاب کنند؛ گزینه‌ای که بتواند آینده‌ای حداقلی را برای آنها فراهم کند. واقعیت این است ساختار نظام اجتماعی ما به‌گونه‌ای است که به نظر می‌رسد متفاوت از بایدها و نبایدهایی شده که در دیگر نقاط دنیا به رسمیت شناخته می‌شود. جامعه ایرانی جامعه‌ای است پر از فراز و فرود، جامعه‌ای که گاه از تحلیل رفتار او باز‌می‌مانید و نه می‌توانید بر پایه تجربه‌ای از گذشته آن را تحلیل کنید و نه بر اساس آنچه لابه‌لای کتاب‌های علمی جامعه‌شناسی و نظریات جامعه‌شناسی سیاسی و دیگر شقوق علم با آن برخورد می‌کنید. رفتار جامعه ایرانی معلوم نیست بر اساس کدام‌یک از طبقه‌بندی‌های تمایلات سیاسی‌ قابل تحلیل است. جامعه‌ای که اکثریت آن یک روز به چپ رادیکال رأی می‌دهد و روز دیگر به راست مدرن؛ و معلوم نیست چطور می‌شود این دو را ذیل یک آسمان جمع کرد. مجموعه‌ای از آدم‌ها که یک‌ بار به محمود احمدی‌نژاد رأی می‌دهند و در اشتراک ‌نظری نامفهوم بخش درخور توجهی از همان اجتماع، حسن روحانی را از صندوق بیرون می‌آورند!

اینها از مشخصات جامعه ایرانی است و تحلیلگران سیاسی که از جرگه تعلیق به یک گروه و نگاه سیاسی و حزبی‌ خارج شده‌اند باید بدانند با مردمانی طرف هستند که از سر تیزهوشی، نظرات‌شان سیال و مانند یک رودخانه در جریان است.

اینکه در پس از اعلام‌ چه کسی رئیس‌جمهوری ایران است، اهمیت ثانویه دارد، اما آن کس از صندوق‌های رأی بیرون می‌آید باید به این نکته توجه داشته باشد که جامعه امروزین ایران، جامعه‌ای نیست که بتوان به نظراتش بی‌توجه بود. جامعه ایرانی جامعه‌ای خواهان ارتباط مناسب با دنیای بیرون از خود است. جامعه‌ای‌ است که با تمام فشارهای موجود، هنوز بر این رأی استوار مانده که آزادی‌های معقول را می‌خواهد. جامعه ایرانی هرچند سال‌هاست صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته اما تأکید دارد که اقتصاد به‌عنوان اولویتی بی‌چشم‌پوشی مورد نظر است ولی باید فضای سیاسی هم به همان نسبت باز شود و به‌‌عنوان اولویتی دیگر در نظر باشد. رئیس‌جمهور باید بداند این مردم، بی‌هیچ تعارفی، اگر با خواسته‌های انباشته خود در راهروهای تاریک بوروکراسی ایرانی مواجه شوند، بعید است دیگر به راهی که آنها راست می‌پندارند، بازگردند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها