حملات بیمحابای سایبریها و رادیکالها به رئیسجمهور منتخب رو به افزایش است
تیغ بر وفاق؟
«وفاق ملی» رمز عبور ایران از تنگناها، چالشها و بحرانهای پیشروست و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب، بارها بر حل چالشها و اختلافات جریانهای داخلی برای دستیابی به همدلی در مسیر توسعه ایران تأکید داشته است. اما این روزها با اعلام نتیجه انتخابات که خوشایند جریان رادیکال نبوده، شاهد حملات گسترده به او و حامیانش هستیم.
«وفاق ملی» رمز عبور ایران از تنگناها، چالشها و بحرانهای پیشروست و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب، بارها بر حل چالشها و اختلافات جریانهای داخلی برای دستیابی به همدلی در مسیر توسعه ایران تأکید داشته است. اما این روزها با اعلام نتیجه انتخابات که خوشایند جریان رادیکال نبوده، شاهد حملات گسترده به او و حامیانش هستیم. حملاتی از جنس تندروی که جز ایجاد تفرقه و دشمنی حاصلی ندارد و منتج به گسست اجتماعی و کاهش سرمایههای اجتماعی خواهد شد. البته در این رهگذر جریان رادیکال میخواهد ماهی خود را برای بقا در زمین سیاستورزی صید کند که این امر با چنین رفتارهایی درنهایت برای منافع ملی ایران و ایرانیان جز مشکلات مضاعف، نتیجهای در بر نخواهد داشت. حملات ارتش سایبری که هیچگونه مرز اخلاقی برای خود قائل نیستند، تا جایی پیش رفته که تهدید میکنند دولت چهاردهم 404 را نخواهد دید و دراینبین حمله به رأیدهندگان و قومیتیخواندن رأی به پزشکیان هم یکی از کلیدواژههای تفرقهافکنی است؛ درحالیکه نگاهی به آمار رأیدهندگان در شهرهای مختلف نشان میدهد پزشکیان در استانهایی مانند البرز، ایلام، سیستانوبلوچستان، قزوین، مازندران، تهران و... از رقیب پیشی گرفته و حتی در استانهایی که جلیلی پیشتاز بوده، درصد اختلاف یک یا دو درصد است؛ بنابراین اینکه آذریزبانها و کردها انتخاب اصلح خود را پزشکیان قرار دادهاند، نمیتواند مبنای تفسیر رأی قومیتی باشد و اینگونه بر طبل اختلاف قومی کوبیدن و به دنبال رشد تفکر مسموم جدایی میان شهروندان آنهم زیر لوای جریان رادیکالی که اغلب خود را مدعی انقلابیگری معرفی کرده، جز آب به آسیاب دشمن ریختن نیست. دیروز محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین، در پستی بر ضرورت دوری از همین انتقامگیریها و کینهورزیها تأکید کرد و نوشت: «اکنون زمان همدلی است و شستوشوی دلها از کینهها و دلخوریها و نه زمان انتقامگیری و کینهورزی. زمان احترام متقابل به باورها، حساسیتها و نگرانیهای همه شهروندان ایرانزمین است». حسین مرعشی هم درباره سنگاندازیهای رقبا در دولت پزشکیان، گفت: «امیدوارم بعد از سالها کشمکش یک رشدی در میان مخالفان آقای پزشکیان اتفاق افتاده باشد که به جای تخریب رئیسجمهور منتخب و دولت آینده، بنا را بر همکاری، جلب مشارکت و راضیکردن مردم از جهت زندگی و معیشت داشته باشند و انشاءالله پشتیبان مردمی جمهوری اسلامی شوند». مرعشی خاطرنشان کرد: «به هر حال اگر آنها هم کارشکنی کنند، آقای پزشکیان باید به این حاشیهها بیاعتنا باشد و توجهشان به اصلاح امور کشور باشد. بالاخره رقیب نیرومند آقای پزشکیان هستند و نهادهای مؤثری هم در دسترسشان است ولی امیدواریم در نهایت دوستان جبهه پایداری به رهنمودها و نظرات رهبری وفادار باشند و طبق نظر مقام معظم رهبری به جای تخریب به سمت همراهی روند». اگر پزشکیان بخواهد به وعدههای مهم خود ازجمله «تضمین او برای اینکه تمام دولت در برابر گشتهای اجباری، فیلترکردن و فیلترشکنبازی و فشارهای بیرونی در همه جلسات تمامقد بایستد» عمل کند، در تقابل آشکار با منافع جریانی است که سالهاست بدون درنظرگرفتن افکار عمومی و بستن چشمان خود بر منافع عمومی دقیقا در نقطه مقابل او ایستاده و قدرت کمی هم ندارد. برای مثال در مسئله فیلترینگ، دولت چهاردهم هم باید نهادهای قائل به محدودیت را اقناع کند، هم از پس مافیای فروش ویپیان برآید. درافتادن با یک مافیا با گردش مالی سالانه ۲۵ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان، سخت است، بنابراین میدان رزم دولت چهاردهم از یک سو با سایبریهایی است که حملات بیمحابای خود را آغاز کردهاند و از سویی هم نبرد با مافیای حوزههای مختلفی است که یا کاسب تحریم هستند یا کاسب مصونیت و مسدودسازیهای مختلف که تأمینکننده بودجه ارتش سایبری جریان رادیکال بودند. در اینکه مسعود پزشکیان راه سختی در پیش دارد و در نبرد با این بیاخلاقیها راه چارهای باید بیندیشد، شکی نیست اما مسئله قربانیشدن چندباره منافع ملی در پروندههای مهمی مانند مذاکرات هستهای، مذاکرات رفع تحریمها، پرونده کرسنت و ممانعت از پیوستن ایران به افایتیاف و موارد دیگر قابل اغماض نیست و ادامه روند تصمیمسازی جریان رادیکال با فشار حداکثری در داخل و سنگاندازی و کارشکنی در کار دولت، سناریویی تکراری است که زنگ هشدارها برای توجه ویژه به آن را به صدا درآورده است. اقلیتی پرسروصدا با نادیدهگرفتن منافع ملی مانند گذشته با توسل به شبکهسازیای که در فضای مجازی انجام داده و توان رسانهای که در اختیار دارد، در همان مسیر تکراری تخریب قدم برمیدارد و از اتهامزنی و تفرقهافکنی ابایی ندارد و شاهد این مدعا حملات نهفقط به پزشکیان بلکه حتی به قالیباف که در دور دوم متحدشان بود و شاهد تخریب دو رئیس قوه کشور در نهایت ظرافت هستیم تا مانع اتحاد و همدلی مورد نیاز برای پیشرفت کشور باشیم. غلامعلی رجایی هم با اشراف بر سنگاندازیهای فعلی در همین زمینه گفته است: «پیشبینی من این است که ایشان بساط دولت سایه را برمیچیند و باید بربچیند؛ ما دولت سایه را نمیپذیریم. اگر تجربهای هست، مربوط به نظام است و باید در اختیار نظام قرار داده شود. من گمان نمیکنم که آقای پزشکیان اجازه بدهد دولت سایهای در کنارش شکل بگیرد. اگر تجربهای هست، باید در اختیار دولت گذاشته شود؛ در حد اینکه ارائه مکتوب باشد یا در جلساتی منتقل شود. ولی من این را محال میبینم که کسانی از جبهه پایداری بخواهند در دولت پزشکیان باشند». او همچنین گفته: «آقای پزشکیان راه سختی در پیش دارد و البته خوشبختانه به مدد چهار تا پنج دوره حضور در مجلس و بودن در دولت آقای خاتمی، ایشان به مسائل کشور آشناست و مثل بعضی از رقبایش، از دور دستی بر آتش نداشته است. من فکر میکنم ایشان با سیاستهایش بتواند بیشتر از دوره انتخابات امید را به مردم برگرداند».
در نهایت بازگشت امید به مردم، مقابله با حملات سایبریهای جریان رادیکال، مقابله با اتهامزنیها و پروندهسازیهای معمول برای شکست برنامههای دولت نیاز به همدلی و همراهی همه جریانهای سیاسی شناسنامهداری دارد که میتوانند در مقابل رفتارهای جریان رادیکال بایستند و منافع ملی را قربانی منافع حزبی و فردی نکرده و مانع انتقام سیاسی از دولت شوند.