در گفتوگو با شهیندخت مولاوردی واکاوی شد:
برخی تا آخرین لحظات زندگی از کرسی مدیریت دست برنمیدارند
شورای راهبری دولت چهاردهم درحالی به کار خود پایان داده که بسیاری از فعالان و کنشگران حوزه زنان در سپهر سیاسی ایران، حضور مسعود پزشکیان در پاستور را با توجه به وضعیت کنونی کشور و شعارهای اعلامی او در کارزار رقابتهای انتخاباتی، یک فرصت و بزنگاه تاریخی برای استفاده از ظرفیت و پتانسیل نیروها و چهرههای خوشفکر و صاحب ایده از میان زنان و جوانان در عرصه اداره مملکت میدانند.
شورای راهبری دولت چهاردهم درحالی به کار خود پایان داده که بسیاری از فعالان و کنشگران حوزه زنان در سپهر سیاسی ایران، حضور مسعود پزشکیان در پاستور را با توجه به وضعیت کنونی کشور و شعارهای اعلامی او در کارزار رقابتهای انتخاباتی، یک فرصت و بزنگاه تاریخی برای استفاده از ظرفیت و پتانسیل نیروها و چهرههای خوشفکر و صاحب ایده از میان زنان و جوانان در عرصه اداره مملکت میدانند. در همین مورد، شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری در دولت یازدهم، فعال سیاسی اصلاحطلب و از اعضای شورای راهبری دولت منتخب، در گفتوگویی با «شرق»، ضمن تشریح و تبیین این مسئله و ابعاد آن، اظهار کرد: این مسئله در آستانه چینش کابینه و معرفی اعضای هیئت دولت به مجلس بسیار مهم بوده و میتواند شایان توجه باشد. در همین مورد، اخیرا در پاسخ به توییت یکی از دوستان درباره شکاف جنسیتی در کشور و لزوم بررسی جایگاه معاونت امور زنان و نقش آن، همین بحث را مطرح کردم که این مسئله به آن باوری برمیگردد که باید در دولتمردان -این واژه را عمدا به کار بردم- وجود داشته باشد. او ادامه داد: همواره میشنویم و مطرح میشود که زنان، نیمی از جمعیت کشور هستند؛ درحالیکه زنان نیمی از سرمایه انسانی، فکری، تخصصی و کارشناسی این مملکت هستند و به صورت مویرگی در همه وزارتخانهها، دستگاهها و نهادها فعال بوده و تأثیرگذارند. در بحبوحه فعالیت شورای راهبری دولت چهاردهم، از آنجا که ما مستقیما درگیری سازوکار بررسی رزومه افراد و برنامههای آنها در پی فراخوان اعلامشده بودیم، از نزدیک دیدم که چه توان و ظرفیتی در بدنه دستگاههای اجرائی سراسر کشور وجود داشته و معطل مانده است. مولاوردی مقصد نهایی دود این مسئله را چشمان کل کشور و جامعه ایرانی دانسته و تصریح کرد: این مسئله، توسعه همهجانبه و متوازن کشور را تحت تأثیر خود قرار داده است و انواع ناترازیها را در بین زنان و مردان مشاهده میکنیم. تقریبا در اکثر میزگردها و مناظرات انتخاباتی، بحث هدفگذاری رشد هشتدرصدی اقتصادی کشور -که در برنامه هفتم پیشبینی شده- مطرح بود. خب، ما اگر میتوانستیم از طریق منابع زیرزمینی -نفت، گاز و امثال آن- به این مهم دست پیدا کنیم، تابهحال آن را محقق کرده بودیم. بنابراین در کنار این منابع، ما باید توجه خود را به منابع روی زمین یا همان منابع انسانی معطوف کنیم. این ظرفیت، زن و مرد نمیشناسد، اما ناگفته پیداست که نیم یا شاید بیش از نیمی از این منابع و نیروی انسانی را زنان و دختران تشکیل میدهند که فکر جامعه بوده و نیم دیگر جامعه را هم اگر در جایگاه مادری قرار بگیرند، تربیت خواهند کرد. دستیار ویژه پیشین رئیسجمهور در امور شهروندی در دولت دوازدهم، همچنین بیان کرد: متأسفانه هنوز برخی این نگاه را دارند که فرصت آن نرسیده که زنان در مناصب عالی تصمیمگیری حضور داشته باشند و در واقع باید سلسلهمراتب اداری، اجرائی و مدیریتی را طی کرده باشند! این درحالی است که وقتی نوبت به آقایان میرسد، چنین مباحثی مطرح نشده و به ندرت به عنوان یک اصل در نظر گرفته میشود. وقت آن رسیده که جبران بیعدالتیها و تبعیضها در دستور کار قرار بگیرد. البته این سازوکار در فرایند انتخاب اعضای کابینه به کار بسته شد و امیدواریم که در ترکیب نهایی دولت نیز خود را نشان دهد.
امیدواریم ۲۰ درصد از کابینه را زنان تشکیل دهند
او در ادامه اشارهای هم به این سازوکار در جبهه اصلاحات داشت و خاطرنشان کرد: در جبهه ما، بر این اعتقادیم که باید دستکم 30 درصد از ظرفیت و سهمیه تصمیمگیری به زنان اختصاص پیدا کند و البته معتقدم که این مطالبه، نه براساس یک سهمیه، که براساس حقخواهی دنبال میشود. حداقل امیدواریم 20 درصد از کابینه را زنان تشکیل بدهند. مولاوردی در پاسخ به این پرسش که اساسا رزومه و سابقه مورد مطالبه از زنان و جوانان برای حضور در کسوتهای مختلف مدیریتی، سرانجام باید از چه زمانی آغاز شود، تأکید کرد: ما برای بحث پیششرطی که الان برای مدیریت خانمها مطرح میشود، در دولتهای یازدهم و دوازدهم برنامه داشتیم و هدفگذاریای درخصوص مدیریت عالی، میانی و پایه در نظر گرفته بودیم. این رقم در اواخر دولت دوازدهم به 26 درصد رسیده و در آستانه تحقق قرار داشت، اما متأسفانه در دولت سیزدهم این روند متوقف شده و درحالحاضر به 10 تا 13 درصد رسیده است. اگر این روند متوقف نمیشد، میتوانستیم امیدوار باشیم که برخی دیگر درحالحاضر این بهانه را نداشته باشند که زنان رزومه لازم را برای مدیریت عالی ندارند. در فهرستهای شورای راهبری، زنان شایستهای برای حضور در کرسی هدایت وزارتخانههایی مانند نفت و راه داشتیم. او ادامه داد: ما منکر این نیستیم که برای قرارگرفتن در مناصب عالی تصمیمگیری باید حتما یکسری مراحلی طی شده باشد و این مهم میتواند در دستور کار دائمی دولتها قرار بگیرد، اما از سوی دیگر، همین حالا خانمهایی را سراغ داریم که در همین فهرستهای 10نفره خروجی کمیتهها در شورای راهبری معرفی شدند. نسبت این مسئله در هر فهرست به رقمی بالغ بر دو تا سه گزینه رسیده و نشان میدهد زنان ما این صلاحیت را دارند که حتی در مناصبی همچون وزارت نفت، وزارت راه و چندین وزارتخانه مهم اقتصادی دیگر قرار بگیرند.
این عضو جبهه اصلاحات در ادامه نیز ضمن گلایه از تداوم حضور برخی از مدیران سالمند در دولتها و بالابودن میانگین سنی ترکیب هیئت اجرائی کشور، یادآور شد: بسیاری از مدیران اجرائی که به سنین 80 تا 85 سال رسیدهاند، اغلب از 25 تا 30سالگی به صورت لاینقطع مدیریت کرده و به قول خودشان مانند قانون پایستگی انرژی از اصل پایستگی مدیربودن در مسندهای مختلف اجرائی پیروی کردهاند! این افراد هنوز که هنوز است در مسند خود باقی مانده و تا آخرین لحظات زندگی از کرسی مدیریت دست برنمیدارند. این حضور، اجازه حضور در کسوتهای مدیریتی را از زنان و جوانانی سلب میکند که امروز در آستانه میانسالی قرار گرفتهاند و هنوز به این فرصتها و منابع دسترسی پیدا نکردهاند.
مدیریت جامعه با رویکرد خالصسازی و یکدستسازی به بنبست رسید
عضو شورای راهبری دولت چهاردهم، اشارهای هم به ادعای برخی مبنی بر لزوم اداره دولت منتخب به صورت ائتلافی داشته و خاطرنشان کرد: ما در چارچوب شعاری که در دولت چهاردهم تحت عنوان وفاق ملی مطرح میشود، باید ببینیم که این عنوان چه ترکیبی باید داشته باشد. به نظر نمیرسد وفاق ملی به معنای ائتلافی باشد که حضور چند نفر از این جناح، چند نفر از آن گروه یا چند نفر از فلان ترکیب را در دولت به ارمغان بیاورد. به عبارت دیگر، اساسا چنین رویکردی نمیتواند آن هماهنگی را در دولت منتج کند. این انتظار بجایی نیست که برخی از دوستان درحال طرح آن هستند. درحالیکه زمان چندانی نگذشته از وقتی که خودمان شاهد بودیم کشور به چه شکلی مدیریت شده و با رویکرد مخلصسازی، خالصسازی -این عنوان را که ما نگفتیم، آقایان خودشان مطرح کردند- و یکدستسازی، مدیریت جامعه به بنبست رسید. مولاوردی در پایان خاطرنشان کرد: اتفاقا استفاده از ظرفیت جوانان در میان اصولگرایان بهمراتب بیشتر از جریان اصلاحطلب بوده و جناح مقابل با ریسکپذیری بیشتر، میدان بیشتری به جوانان خود میدهند. این هم نقدی به جریان اصلاحطلبی بوده که گرچه روند آن آغاز شده، اما تداوم حرکت در این مسیر با کندی درحال وقوع است.