|

درباره بایدها و نبایدهای سیاست خارجی دولت چهاردهم

آتش‌بس در غزه باید اولویت باشد

سیدعباس عراقچی از سه‌شنبه هفته گذشته که با رأی اکثریت مجلس سکاندار وزارت امور خارجه کشور شد، کار خود را در دستگاه دیپلماسی رسما آغاز کرد. به‌این‌ترتیب دولت چهاردهم می‌رود تا با رویکردی جدید و آن‌طور که رئیس‌جمهوری اعلام کرده، تلاش برای رفع تحریم‌ها و به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای، کار خود را آغاز کند.

سیدعباس عراقچی از سه‌شنبه هفته گذشته که با رأی اکثریت مجلس سکاندار وزارت امور خارجه کشور شد، کار خود را در دستگاه دیپلماسی رسما آغاز کرد. به‌این‌ترتیب دولت چهاردهم می‌رود تا با رویکردی جدید و آن‌طور که رئیس‌جمهوری اعلام کرده، تلاش برای رفع تحریم‌ها و به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای، کار خود را آغاز کند. عراقچی در حالی عهده‌دار وزارت امور خارجه شده که ایران در یکی از تاریخی‌ترین برهه‌های خود به سر می‌برد و می‌توان گفت در نقطه عطف آینده تاریخی خود قرار گرفته است. با این نگاه، قصد داریم در سلسله یادداشت‌هایی نقاط قوت و ضعف دیپلماسی ایران در ابعاد مختلف سیاست خارجی را بررسی کنیم و ضمن اشاره به مشکلات پیش‌روی دستگاه سیاست خارجی به ظرفیت‌های موجود کشور نیز بپردازیم‌. ایران در این برهه حساس تاریخی با مشکلات عدیده‌ای دست‌به‌گریبان است. یک سر این مشکلات به تحولات داخل کشور باز‌می‌گردد که بارزترین آنها مشکلات اقتصادی و اجتماعی است که روزبه‌روز زندگی را برای شهروندان سخت‌تر کرده و یک سر دیگر آن بحران‌های بین‌المللی است که ایران در کانون بسیاری از آنها قرار دارد. بارزترین آنها جنگ غیرمستقیم اسرائیل با ایران در جبهه‌‌های متعدد امنیتی و منطقه‌ای و همچنین تحریم‌های کمرشکن غرب است که در صورت تداوم وضع موجود می‌تواند امان اقتصاد ایران را ببرد و همان‌طور که زیرساخت‌ها را به تحلیل برده است که بارزترین آنها را در صنعت برق، گاز و نفت می‌بینیم، ‌مانند موریانه اقتصاد کلان کشور را به بن‌بست بکشاند. مسعود پزشکیان و تیم سیاست خارجی او اعلام کرده‌اند رفع تحریم‌ها و حل مشکلات اقتصادی کشور در اولویت کارهای آنهاست. مسعود پزشکیان در مناظره‌های انتخاباتی خود به‌درستی گفت که ایران با بحران انرژی دست‌به‌گریبان است و در صورت کسب‌نکردن سرمایه‌گذاری‌های جدید در آینده‌ای نه‌چندان دور با مشکلات بزرگ در صنایع انرژی کشور اعم از برق و گاز و نفت روبه‌رو خواهیم شد و این مهم تحقق نمی‌یابد جز با رفع تحریم‌ها و جذب سرمایه‌گذاری خارجی.

 اولویت دیپلماسی کشور

دولت چهاردهم در بحبوحه جنگ غزه و در‌حالی‌که تنش‌های ایران و اسرائیل به‌سرعت خیز برداشته، آغاز به کار کرده است. از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به بعد بخش عمده وقت دستگاه سیاست خارجی کشور در بحران غزه صرف شد. شهید حسین امیرعبداللهیان تلاش‌های شدیدی را برای توقف جنگ غزه آغاز کرده بود و بی‌وقفه سعی داشت تا جنگ غزه پایان یابد. اکنون نزدیک به ۱۰ ماه از جنگ غزه می‌گذرد و نه‌تنها این جنگ متوقف نشده، بلکه بیم آن می‌رود فراگیر شود و دامنه آن به حزب‌الله در لبنان، نیروهای مقاومت در عراق، حوثی‌ها در یمن و حتی به نبرد مستقیم اسرائیل با ایران بینجامد. در چنین وضعیتی دیپلماسی دولت چهاردهم نمی‌تواند بی‌محابا از مذاکرات هسته‌ای برای رفع تحریم‌ها با غرب صحبت کند، بدون آنکه پایانی برای جنگ غزه متصور باشد. این صحیح است که آنچه در غزه می‌گذرد، قتل‌عام فلسطینی‌ها به دست رژیم صهیونیستی است اما اسرائیلی‌ها کتمان نمی‌کنند که این نبرد را برای رویارویی نهایی با ایران هدف‌گذاری کرده‌اند. هدف آنها این بار یکسره‌کردن مسئله امنیتی خود در منطقه است. بزرگ‌ترین مسئله امنیتی اسرائیل در منطقه درحال‌حاضر ایران است. دولت اسرائیلی قصد دارد یک بار برای همیشه مشکل خود با ایران را حل کند و برای رسیدن به این هدف، فلسطین را بهانه قرار داده است. عباس عراقچی در گفت‌وگوی تلویزیونی خود با صداوسیما گفت که «بعضی از تخاصمات ما با آمریکا حل‌شدنی نیست، به خاطر اینکه بعضی از آرمان‌هایی که به آن اعتقاد داریم، اجازه نمی‌دهد این تخاصم رفع شود. ما باید به دنبال مدیریت تنش با آمریکا باشیم». او همچنین گفت که دولت چهاردهم به فکر بازسازی روابط با اروپا خواهد بود. در برهه فعلی که اروپا و آمریکا متحد اسرائیل محسوب می‌شوند و ایران و اسرائیل به‌سرعت در حال تشدید تنش با یکدیگر هستند، نمی‌توان انتظار داشت که مدیریت تنش با غرب و آغاز مذاکرات ایران و اروپا و آمریکا بر سر برجام با هدف رفع تحریم‌ها بدون آتش‌بس در غزه انجام شود؛ به‌ویژه آنکه به‌روشنی سیاست بنیامین نتانیاهو از تشدید تنش با ایران عیان است؛ او می‌خواهد در هر‌گونه توافق احتمالی ایران و غرب، منافع اسرائیل لحاظ شود. یکی از اهداف اصلی او در ترور اسماعیل هنیه در تهران نیز همین مسئله است؛ بنابراین اجازه نخواهد داد توافقی میان ایران و غرب، بر سر هر چیزی انجام شود، بدون اینکه منافع اسرائیل لحاظ شده باشد. این مسئله‌ای نیست که فقط نتانیاهو به دنبال آن باشد، هر دولتی در اسرائیل بر سر کار آید، همین سیاست را و چه‌بسا شدیدتر و تندتر دنبال خواهد کرد؛ کما‌اینکه بارها در اظهارات یائیر لاپید، رهبر مخالفان دولت اسرائیل شنیده‌ایم که از سیاست‌های دولت نتانیاهو خرده گرفته است که چرا مستقیما به ایران حمله نمی‌کند و به جای گسترش جنگ در مرزهای شمالی آن را به خاک ایران نمی‌کشد! شکی نیست که هیچ‌گاه میان ایران و اسرائیل مصالحه‌ای نخواهد شد؛ چنین چیزی در هیچ مخیله‌ای نه می‌گنجد، نه شدنی است! اما چاره‌ای نیست که این خصومت مدیریت شود؛ و این تحقق نمی‌یابد جز با اعمال آتش‌بس در غزه. آتش‌بس در غزه می‌تواند بسیاری از جاه‌طلبی‌های جنگی اسرائیل را مهار کند و این کشور را از هدف اصلی خود برای رویارویی با ایران دور کند؛ بنابراین دولت چهاردهم و رئیس دستگاه دیپلماسی آن چاره‌ای ندارند که قبل از همه فکری فوری برای توقف جنگ در غزه بیندیشند و به رنج مردم غزه هرچه سریع‌تر پایان دهند. توقف جنگ در غزه می‌تواند آغازگر مسیر تازه گفت‌وگوهای ایران و غرب باشد.