|

مصطفی معین در تشریح الزامات دولت چهاردهم برای دانشجویان و دانشگاهیان:

کدام دولت‌ها در تقابل با دانشگاه بودند

میلاد علوی و هدی هاشمی:‌ دانشگاه این روزها دوباره بحث داغ محافل سیاسی است. تغییر دولت و خداحافظی محافظه‌کاران با پاستور و تا حدودی هم وزارت علوم و بهداشت و البته دانشگاه‌ها، سبب شده امیدها برای بازگشت دانشجویان تعلیق‌شده و اخراجی به دانشگاه‌ها دو‌چندان شود.

کدام دولت‌ها در تقابل با دانشگاه بودند

میلاد علوی و هدی هاشمی:‌ دانشگاه این روزها دوباره بحث داغ محافل سیاسی است. تغییر دولت و خداحافظی محافظه‌کاران با پاستور و تا حدودی هم وزارت علوم و بهداشت و البته دانشگاه‌ها، سبب شده امیدها برای بازگشت دانشجویان تعلیق‌شده و اخراجی به دانشگاه‌ها دو‌چندان شود. اخیرا هم وزرای بهداشت و علوم در دستوراتی جداگانه، به‌صراحت از بازگشت دانشجویان به دانشگاه‌ها نوشته‌اند. این اما تمام ماجرا نیست. دانشجویان مطالباتشان از دولت جدید و شخص مسعود پزشکیان بیشتر از این حرف‌هاست. آنان خواستار جلوگیری از تکرار برخوردهای شکل‌گرفته با خود و البته استادانشان هستند. مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات، یکی از افرادی است که همواره در راستای بازگشت استقلال به دانشگاه و جلوگیری از برخوردهای سیاسی و امنیتی با دانشجویان و استادانشان سخن گفته است. او در جریان گفت‌وگوی مکتوب خود با «شبکه شرق»، بار دیگر بر این مهم تأکید کرد. این گفت‌وگو البته قرار بود به صورت حضوری و تصویری انجام شود اما زمان لازم برای آن مهیا نبود و به همین سبب، معین به شکل مکتوب به سؤالات «شبکه شرق» پاسخ داد. او در جریان پاسخ‌هایش که متن کامل آن در زیر به اطلاع می‌رسد، محروم‌کردن جوانان و دانشجویان از ورود به دانشگاه و تحصیلات عالی را با هر بهانه‌ای، نقض قانون اساسی دانسته و خواستار جلوگیری از تکرار آن در دولت چهاردهم شده است:

 آقای معین، رویکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم با رویکرد دولت سیزدهم، چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ نوع نگاه به موضوعات اجتماعی، متفاوت بود. سؤال اینجاست که این رویکرد متفاوت‌ درون دانشگاه‌ها هم دیده شد یا خیر و اگر قرار بر قیاس این دولت‌ها در مقوله فضای دانشگاه‌ها باشد، چه باید گفت؟

به نظرم رئیس دولت دوازدهم (حسن روحانی) بیشترین سرمایه‌گذاری را در انتخاب و پیشنهاد وزیر علوم به مجلس انجام داد؛ وزرایی که از حسن شهرت و کارآمدی برخوردار بودند. هرچند‌ نمایندگان مجلس وقت با رویکرد جناحی-‌سیاسی خود به چند نفر از وزرای پیشنهادی یا از ابتدا رأی اعتماد ندادند یا اگر رأی اعتماد دادند، در برابرشان کارشکنی، استیضاح و آنها را برکنار کردند. در هر صورت دانشگاه‌ها به طور نسبی زنده بودند، پرونده‌سازی و ستاره‌دار‌کردن دانشجویان که از دولت‌های نهم و دهم آغاز شده بود، متوقف شد، تشکل‌های دانشجویی فعالیت داشتند و همچنین از حق تحصیل و حقوق مدنی دانشجویان و دانشگاهیان دفاع می‌شد. در همان دوره،‌ افشا شد و با وجود فشارهای زیاد، از ورودشان به دانشگاه خودداری شد. در دولت سیزدهم که رویکرد اصلی آن در اداره کشور برپایه یکدست‌سازی سیاسی و ایدئولوژیک بود، دانشگاه‌ها هم از آن بی‌بهره نماندند و چه در ستاد وزارت و چه در مدیریت دانشگاه‌ها، اصحاب پایداری بدون داشتن صلاحیت علمی یا توان اجرائی، قرار گرفتند. می‌توان گفت‌ دانشگاه ناخوشایندترین دوران خود را در سال‌های پس از انقلاب، در دولت‌های نهم و دهم (احمدی‌نژاد) و سیزدهم (رئیسی) تجربه کرد. در این دولت‌ها، صدها نفر از استادان و دانشجویان ‌از دانشگاه‌ها یا تصفیه شدند و یا کارشان به دادگاه‌ کشیده شد. همچنین سیر مهاجرت نخبگان علمی در همین دوره‌ها افزایش یافت. متأسفانه به دلیل آن سیاست‌های نابخردانه و رکود فعالیت‌های پژوهشی و فضای روانی و علمی دانشگاه، از اوایل دولت سیزدهم با افول رتبه جهانی و منطقه‌ای ایران در زمینه تولید و انتشار مقاله‌های علمی از رتبه اول به رتبه‌های دوم و سوم مواجه شده‌ایم.

به این ترتیب اگر قرار باشد روند اتفاقات گذشته میان دولت‌ها و دانشگاه‌ها را به عنوان آیینه عبرت به دولت چهاردهم ارائه کنید، چه خواهید گفت؟

با توجه به تجربه مدیریتی من در دولت‌های سازندگی و اصلاحات و تجربه زیسته‌‌ام به عنوان یک عضو هیئت‌علمی دانشگاه در دولت‌های بعد از آن، که ارتباط نزدیکی هم با همکارانم و نیز دانشجویان داشته‌ام به سؤال شما پاسخ می‌دهم. آموزش‌ عالی و دانشگاه‌ها بیشترین گسترش خود را در سطح کشور با تخصیص بودجه‌های عمرانی و ارزی، تقویت زیرساخت‌های آموزشی و پژوهشی و توسعه منابع انسانی در سال‌های 1368-۱۳72 در اولین دوره دولت سازندگی داشتند و مرحوم هاشمی‌رفسنجانی به توسعه علم و تکنولوژی و ارتقای دانشگاه اهمیت می‌داد. در دولت اصلاحات با طرح شعارهای مترقی قانون‌مداری، گفت‌و‌گو، مشارکت و تقویت جامعه مدنی توسط جناب خاتمی و نقش تعیین‌کننده جنبش دانشجویی در خلق حماسه دوم خرداد، فضای دانشگاه با شورونشاط، تحرک و پویایی علمی، فرهنگی و اجتماعی کم‌نظیری مواجه شد. از نظر من همان اولویتی که به دانشگاه در عصر سازندگی بعد از جنگ داده شد و همان نگاه مثبت و اعتمادآمیزی که به نقش دانشگاه در توسعه علمی و اجتماعی و پیشرفت کشور در عصر اصلاحات وجود داشت، درس‌های تاریخی برای دولت چهاردهم و جامعه امروز ماست. درس‌هایی که متأسفانه در دولت‌های نهم، دهم و سیزدهم نه‌تنها مورد غفلت قرار گرفت، بلکه نهاد علم و دانشگاه، اخلاق و فرهنگ ملی و تاریخی و سرمایه اجتماعی و معنوی جامعه ایران با عوام‌گرایی، ترویج خرافه و خشونت و آفت‌های اخلاقی به نام ارزش‌ها در معرض زوال و تباهی قرار گرفت. در واقع این شعر حکیم فردوسی روایت سوگناک ایران در دنیای امروز است:

«جهان سربه‌سر حکمت و عبرت است/ چرا بهره ما همه غفلت است!».

 به نظر می‌رسد در حوزه دانشگاه و به طور کلی آموزش عالی، با نقض قانون اساسی مواجه هستیم. نمونه آن هم تبعید تحصیلی و جلوگیری از تحصیل دانشجویان است. برخی اما با این موضوع مخالف‌اند. شما اوضاع را چطور ارزیابی می‌کنید؟

واقعیت این است که به طور کلی اصول قانون اساسی در ارتباط با حقوق ملت و در این مورد خاص که بخش آموزش‌وپرورش و آموزش عالی است، یعنی اصل سی‌ام، باید گفت که این میثاق ملی زیر پا گذاشته شده است. طبق اصل سی‌ام، دولت موظف است‌ امکانات آموزش‌‌وپرورش عمومی و همچنین آموزش‌ عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان برای آحاد ملت فراهم کند. ولی اکنون مشاهده می‌کنیم که آموزش‌وپرورش کشور طبقاتی شده و در همه بخش‌های دولتی و غیردولتی، به عنوان یک کالا، پولی شده و بیش از چهار میلیون کودک لازم‌التعلیم هم از تحصیل در مدرسه محروم مانده‌اند. از نظر این‌جانب، محروم‌کردن جوانان از ورود به دانشگاه و تحصیلات آموزش عالی به هر دلیل فکری، سیاسی و ایدئولوژیک و انتقاد و اعتراض به شیوه‌های حکمرانی، نقض صریح قانون اساسی و حقوق شهروندی دانشجویان و جوانان است. انتظار می‌رود‌ رئیس‌جمهور‌ محترم، به عنوان منتخب مردم و مجری قانون اساسی، به این‌گونه قانون‌شکنی‌ها و تضییع مواد بیانیه جهانی حقوق بشر، تذکر و اخطار قانونی اساسی دهد.

سهمیه‌بندی ظرفیت پذیرش دانشگاه نیز ایجادکننده تبعیض و محرومیت دانشجویان سهمیه‌ آزاد از ورود به دانشگاه، تضییع حقوق آنهاست. تأسی به عدالت علوی ایجاب می‌کند که در اینجا رئیس‌جمهور‌ که ریاست شورای ‌عالی انقلاب فرهنگی را نیز بر عهده دارد، موظف است‌ در راستای لغو قوانین مجلس در‌باره سهمیه‌‌ها با قاطعیت پیگیری و اقدام کند.

 با تغییر دولت و روی کار آمدن آقای پزشکیان، بحث بازگشت دانشجویان محروم‌شده از تحصیل دوباره داغ شده است. توصیه شما به دولت مستقر درباره این موضوع چیست؟

شعار «دولت وفاق ملی» مطرح‌شده توسط رئیس‌جمهوری محترم که باید هدف دولت چهاردهم باشد، تعهدی بر عهده اوست که در اولین فرصت ممکن به‌ پیروی از شهید عدالت، امام علی‌(ع)، حقوق ضایع‌شده دانشجویان و استادان تعلیقی، اخراجی یا محکوم‌شده را به آنان برگرداند و این‌گونه روش‌های غیرقانونی و حذفی را از میان بردارد.

 به عنوان سؤال پایانی، راهکار شما برای بازگردانی نشاط و امید به فضای دانشگاه‌ها و دانشجویان چیست؟ در حقیقت چه راهکاری برای زنده‌سازی دوباره دانشگاه‌ها دارید؟

به ‌رسمیت شناختن حق خودگردانی دانشگاه و آزادی آکادمیک را که سنت جهانی آموزش‌ عالی است و بیش از 300 سال قدمت دارد، اولین گام برای بازگشت نشاط به فضای دانشگاهی و پویایی آن است. تمرین دموکراسی در ساختار مدیریت دانشگاه با مشارکت دانشگاهیان در اداره خانه خود و انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و گروه‌های آموزشی، تقویت تشکل‌های دانشجویی و اعضای هیئت ‌علمی و ایفای مسئولیت اجتماعی نهاد دانشگاه، فقط در فضای امن و آزاد علمی و استقلال دانشگاه انجام‌پذیر خواهد بود. امیدوارم در دولت چهاردهم با توجه به انتخاب وزرای جدید علوم و بهداشت، شاهد این نوع نگرش مبتنی‌بر تحول ساختاری در دانشگاه و نظام آموزش عالی باشیم و چشم‌انداز روشنی را برای قرار‌گرفتن دانشگاه در جایگاه رفیع اجتماعی خود و تأثیرگذاری مفید و بیش‌از‌پیش آن در برنامه‌ریزی توسعه و پیشرفت کشور داشته باشیم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها