|

درمان پر‌درد سوختگی در ایران

سوختگی، چه ‌حادثه‌ای پیش‌بینی‌نشده باشد و چه از روی عمد و از سر استیصال و فشارهای روانی به خودسوزی ختم شود، تبعات روحی و فشار زیادی را به افراد تحمیل می‌کند. مشکلات فردی و اجتماعی پس از آن، بسیاری از بیماران سوختگی را تا مدت‌ها‌ با چالش‌های فراوان و روزافزونی همراه می‌کند.

درمان پر‌درد سوختگی در ایران

سوختگی، چه ‌حادثه‌ای پیش‌بینی‌نشده باشد و چه از روی عمد و از سر استیصال و فشارهای روانی به خودسوزی ختم شود، تبعات روحی و فشار زیادی را به افراد تحمیل می‌کند. مشکلات فردی و اجتماعی پس از آن، بسیاری از بیماران سوختگی را تا مدت‌ها‌ با چالش‌های فراوان و روزافزونی همراه می‌کند. در ارتباط با این چالش‌ها، گفت‌وگویی با ‌منصوره یزدانی، روان‌شناس و فعال اجتماعی انجام داده‌ایم‌ که محورهای این گفت‌وگو در هر پاراگراف تنظیم شده است.‌

  متأسفانه بخشی از این مشکلات به طبقه اقتصادی افراد درگیر سوختگی بر‌می‌گردد. اگر فردی که دچار سوختگی شده است، از طبقه اقتصادی-اجتماعی متوسط باشد، امکان درمان بیشتری داشته و می‌تواند پیگیری‌های درمانی قوی‌تری را اعمال کند؛ اما بسیاری از قربانیانی که مشاهده می‌شوند، از طبقات اقتصادی‌ پایین‌تر بوده و توان مالی کمی دارند و طبیعتا بیشتر از دیگران به انجمن‌ها و خیریه‌ها برای‌ دریافت کمک مراجعه می‌کنند‌‌. برای افرادی که در طبقه بالاتر هستند، امکان انجام لیزر یا جراحی‌های گران‌قیمت ‌فراهم می‌شود و حتی مشاهده می‌شود که با داشتن توان سفر به کشورهای دیگر، کار درمان خود را از این طریق دنبال کنند.

  افراد درگیر سوختگی اگر در سنین بالاتری بوده و شغل یا تخصصی دارند، مثلا فردی که در زمان انجام کار دچار سوختگی نه‌چندان وسیع و یک حادثه می‌شود، می‌تواند همچنان شغل خود را ادامه دهد، اما متأسفانه بسیاری از افراد پس از سوختگی نه امکان ادامه کار و امرار معاش دارند و اگر هم از طبقه اقتصادی-اجتماعی پایین باشند،‌ تخصص و مهارت کافی ندارند و در پیداکردن شغل با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند.

  در بسیاری از حوادث سوختگی، ‌‌ایمن‌نبودن محل زندگی یا محل کار و ‌‌آگاهی‌نداشتن یا کم‌سوادی ساکنان خانه برای مراقبت‌های شخصی نیز در وقوع حادثه تأثیرگذار بوده است. برای ‌ نمونه مادری که مراقب کودک خود در گهواره نبوده و این گهواره با چرخش کنار بخاری، آتش گرفته و کودک نیز دچار سوختگی شده است. برخی از افرادی که به دلیل ایمن‌نبودن محل کار یا زندگی خود درگیر حوادث سوختگی می‌شوند، کینه زیادی از دنیا دارند که چرا باید به دلیل فقر یا شرایط معیشتی سخت، خانه‌ام برای زندگی و داشتن امنیت‌ مناسب نباشد.

  بسیاری از قربانیان به دلیل آنکه آثار سوختگی در بدن و ظاهرشان مشخص است، ‌ اعتمادبه‌نفس کافی ندارند؛ چرا‌که هویت ظاهری خودشان را از‌دست‌رفته می‌دانند. وقتی آشنایی با افراد و برقراری ارتباط‌ از طریق ارتباط چشمی و مستقیم صورت می‌گیرد، زبان بدن افراد درگیر سوختگی و ارتباطات چشمی آنها تحت تأثیر قرار گرفته و خودشان را برای برقراری ارتباط مؤثر ناتوان می‌بینند. فرض کنیم آنها از شغل ‌یا تحصیلات کافی برای به‌دست‌آوردن شغل برخوردار باشند، ولی به دلیل خدشه‌دارشدن ظاهرشان، اعتماد‌به‌نفس کمی دارند و خودشان را گوشه‌گیر می‌کنند. بسیاری از بیماران سوختگی از توانمندی‌های خود در زمینه‌های دیگر غافل بوده و در رشد مهارت‌ها یا استعداد‌های خود دچار کاستی هستند. در موارد زیادی هم جامعه را در این حادثه مقصر دانسته و در مواردی هم سعی دارند ‌از طریق باج‌دادن به دیگران، حقوق خود را به دست آورند.

  افرادی که با اعمال خودسوزی‌ درگیر چالش‌های زیادی شده‌اند نیز مشکلات خاص خودشان را دارند. برخی از آنها بر اساس سنت‌های محلی پیشینیان خود، برای حل مسئله اقدام کرده یعنی خودشان را می‌سوزانند. این یک اقدام آموزشی بوده که گویا نسل به نسل نیز در یک سنت یا منطقه جا افتاده است. این معضل همچنان در ایران رخ می‌دهد و نیازمند کار فرهنگی و آموزشی دقیق است. لازم است کودکان از ابتدای شروع دوران مدرسه و یادگیری، با مهارت‌های حل مسئله و مهارت‌های زندگی آشنا شوند. جای خالی این آموزش‌ها در نظام تربیتی بسیار پر‌رنگ است.

  برخی از افرادی که به خودسوزی و اعمال خشونت و آزار به خود رو می‌آورند، با برخی مشکلات روحی و اختلال‌های شخصیتی دست و پنجه نرم می‌کنند‌ که به آسیب‌شناسی و بررسی دقیق نیاز دارد. مشکلات بعد از خودسوزی در افرادی که به صورت سنتی خودشان را می‌سوزانند و درگیر آسیب‌های جدی پس از سوختگی می‌شوند، با مشکلات دسته دیگر تفاوت دارد. بسیاری از این قربانیان پس از سوختگی، منحوس تلقی شده و ارتباطات آنها دستخوش چالش‌های فراوانی می‌شود.

  آسیب‌های فردی افرادی که درگیر سوختگی می‌شوند، موضوع مهم دیگری است. حسی که قربانیان پس از وقوع حادثه‌ به خود دارند، می‌تواند دیدگاه فرد را نسبت به خودش با آسیب همراه کند. فرد سوخته عزت‌ نفس لازم را ندارد. عزت‌ نفس پایین، کارایی و شایستگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آنها درگیر اضطراب و به دنبال آن افسردگی می‌شوند و مسئله مهم دیگر اینکه در این مواقع خانواده نیز از شرایط آنها خسته شده و ناخودآگاه فرد قربانی را طرد می‌کنند.

   بیماران سوختگی به دنبال آسیب‌دیدن از سوی خانواده، در اجتماع نیز با چالش‌های زیادی روبه‌رو هستند. نگاه‌های متعجب و خیره افراد در جامعه به ظاهر سوخته آنها می‌تواند بیماران را آزرده‌خاطر و معذب کند؛ در نتیجه آنها هم در معرض نگاه‌های پرسشگر مردم ظاهر نمی‌شوند و خانه‌نشین می‌مانند.

  به رسمیت شناختن تفاوت‌های افراد در جامعه ایران از مهم‌ترین نیاز‌ها‌ست. برای این مهم باید کار فرهنگی و آموزشی دقیقی انجام شود تا جامعه تفاوت‌ها را بشناسد و به آنها احترام بگذارد. متأسفانه جامعه ایران‌ تفاوت‌ها را برنمی‌تابد و این باعث می‌شود ‌نگاه ما به افراد در قالب یک نگاه استاندارد باشد؛ یعنی فکر کنیم‌ همه افراد باید میزانی از مرغوبیت را داشته باشند. در‌حالی‌که هر‌کدام از ما ممکن است قربانی حادثه جبری و از پیش تعیین‌نشده‌ای شویم.