|

کالبدشکافی حادثه‌ها

هر حادثه‌ای به دنبال خود پس‌لرزه‌هایی دارد که قابل سنجش نیست و بر اساس وزن آن بر جامعه تأثیرگذار است. این حادثه می‌تواند سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی باشد که در کشور ما در سالیان گذشته و اخیر، کم از این دست نداشته‌ایم و هیچ حادثه‌ای خود‌به‌خود خوشایند نیست و بیشتر بر محور ناتعادلی سیر می‌کند. برخورد با چنین ناهنگامه‌هایی که یا به صورت طبیعی‌ یا تصمیمات فردی و سیاسی بروز می‌کند، نوعی مدیریت بر ‌پایه بحران‌زدایی متقابل را می‌طلبد تا از درون آن روشنگری واقعیت‌ها نمایان و آگاهی‌سازی شود.

 هر حادثه‌ای به دنبال خود پس‌لرزه‌هایی دارد که قابل سنجش نیست و بر اساس وزن آن بر جامعه تأثیرگذار است. این حادثه می‌تواند سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی باشد که در کشور ما در سالیان گذشته و اخیر، کم از این دست نداشته‌ایم و هیچ حادثه‌ای خود‌به‌خود خوشایند نیست و بیشتر بر محور ناتعادلی سیر می‌کند. برخورد با چنین ناهنگامه‌هایی که یا به صورت طبیعی‌ یا تصمیمات فردی و سیاسی بروز می‌کند، نوعی مدیریت بر ‌پایه بحران‌زدایی متقابل را می‌طلبد تا از درون آن روشنگری واقعیت‌ها نمایان و آگاهی‌سازی شود. موضوعات و حوادث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در سطح اجتماع ‌از چنان گستردگی و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که به ضرس قاطع هر لحظه بر کیفیت زندگی مردم تأثیر داشته و دارد. به‌طور طبیعی، هر چالش، کمبود، ناترازی و تورمی حاصل و نتیجه این‌گونه اتفاق‌های گوناگون است که جامعه ایرانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این امر زمانی اتفاق می‌افتد که زیرساخت‌های موجود در تمامی ابعاد بر شاکله درست خود پی‌ریزی نشده و هر خروجی‌ای از خبر، ابتدا با شرحی ناسازگار و بدون منطقی ناپایدار به بیرون درج و سپس به بوته آزمایش و در نهایت فرسایش سپرده می‌شود؛ در‌صورتی‌که خبر هر حادثه‌ای با اولین پیام باید حس باورمندی در مخاطب را برانگیزاند و دست آخر تأثیر مثبت و یقین‌سازی را در ضمیر افراد روشن کند. باور آینه‌وار اصطلاحی است که در تقابل جامعه با هر‌گونه حادثه‌ای ایفای نقش می‌کند و از ناهم‌گرایی به مرحله تفاهم می‌رسد. به زبان ساده‌تر، تا زمانی که باور مردمی در انعکاس اخبار در سطع جامعه نمود پیدا نکند، حس اطمینان‌بخشی همیشه در سایه شایعات رنگ باخته و اثر خود را در تعامل با سیستم به جا می‌گذارد. به یقین، ما در برهه‌ای از تاریخ به سر می‌بریم که ‌چون تاریخ قدیم حک بر الواح گلی و کاغذ‌های چند‌پوسته، به تاریخ‌نویسی روی نمی‌آوریم، بلکه در شرایط کنونی هر حادثه‌ای با اندک خطایی درج بر حافظه‌هاست؛ چه حافظه و هوش انسانی و‌ چه حافظه و هوش مصنوعی. پس به‌جاست هر حادثه‌ای را به دور از قاب‌چینی‌های مزین به زیبایی‌های ناباور، با حقیقت درونی به گوش و دید مخاطب برسانیم تا از اعتبار آن واکنشی ساخت‌مند در برون‌رفت از هر چالشی نصیب جامعه و نظام سیاسی موجود در آن پدید آید. دور نگه‌داشتن افکار عمومی از آنچه پیرامون جهان ما می‌گذرد، نه‌تنها بی‌توجهی و بی‌اعتباری به بار می‌آورد، بلکه از سو‌ی دیگر انباشت تعارضات در اذهان را به دنبال دارد. چنین روشی مدت‌هاست منش ایرانی را آزار می‌دهد تا جایی که همیشه به دنبال کنکاش از زوایای مختلف هر حادثه‌ای از مسیر‌های غیرارتباطی با محیط خویش است.