از حادثهجو تا عصر تاریکی
انتشارات وزن دنیا به مدیرمسئولی پوریا سوری با نشر سه کتاب پا به عرصه نشر گذاشته است. این نشر در گام اول سه کتاب «حادثهجو»، «ابی خله» و «عصر تاریکی» را منتشر کرده است.
انتشارات وزن دنیا به مدیرمسئولی پوریا سوری با نشر سه کتاب پا به عرصه نشر گذاشته است. این نشر در گام اول سه کتاب «حادثهجو»، «ابی خله» و «عصر تاریکی» را منتشر کرده است.
حادثهجو
مزدک علینظری در گفتوگویی با «امینآقا فرزانه» به روایت زندگی این فرد پرداخته است که در 142 صفحه با مقدمه اصغر ایزدی جیران، مردمشناس منتشر شده است. این دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز در مقدمه این کتاب نوشته است: هر سبک و سیاقی از نوشتن و پژوهیدن و اندیشیدن که بتواند ما را وارد دنیای ناشناختهها و به قول مردمشناسان، «دیگری» کند، ارزشمند است؛ چون کلیشههای گاه نادرست و خطرناک را محو میکند. چه اثری بخوانیم برآمده از روزنامهنگاری تحقیقی و چه پژوهش مردمنگارانه، شانس و اقبالی داشتهایم که نصیب ما شده است، برای دیدن و تجربهکردن جهانی که در غیر این صورت، سبک زندگی خودمان ابدا اجازه واردشدن به آن را نمیداد. از همین جهت، کوشش مزدک علینظری قابل تحسین است. اگر نویسنده عنوان کتاب را «حادثهجو» گذاشته تا بنیان زندگی یک لات، یک مَشتی، یک لوتی از دهههای 1350 تا 1380 را در طلب حادثه نشان دهد، کار خودش به تعبیر من شکلی از زندگیجویی بوده است. او خواسته تا یک زندگی را بهتمامی در شدنهای بیشمارش در لحظهها، مکانها، اشیا، شخصیتها، تاریخ و فرهنگ تعقیب کند؛ زندگی امین.
امینآقا فرزانه، به تعبیر ادوارد ساپیر، نمونه افراد کهنالگویی در فرهنگهاست که اصالت و خلاقیت دارند. آنها شخصیتهایی هستند که میتوانند خود سرچشمه پیدایی فرهنگهای جدیدی باشند. امینآقا خود از دل فرهنگی پیشین بیرون میآید. در تجربههای اول مدرسه، وقتی از حصیرآباد راهآهن در تهران به سیزده آبان نقل مکان کردهاند، با طعنهها یا به تعبیر اروینگ گافمن، داغننگهای همکلاسیهایی از طبقه بالاتر روبهرو میشود؛ «این حصیرآبادیه». امین ابتدا فرهنگ لاتی را همچون یک استراتژی مقاومتی و تهاجمی در خودش میپرورد. برای همین، اولین درگیری بزرگش در واکنش به مسخره و توهین همکلاسیها بوده است. «به پدر و مادرم گفتند این پسر جنون دارد! من هم گفتم جنون ندارم، بچههای شما آدم را
جنوندار میکنند!».
ایزدی جیران در بخش دیگری از مقدمه نوشته است: «شخصیت امین در عبور از نوجوانی به جوانی بهتدریج عوض میشود. حالا او نه صرفا در واکنش به حرفهای تحقیرکننده، بلکه به دنبال ساختن «خوبی» است. امینآقا صنف لاتیگری و مشتیگری را از اراذل و اوباشگری جدا میکند تا یک صنف همچنان «خوب» باشد. «چون گره باز میکنند، نوکر مردماند، هیئت راه میاندازند، توی خیر و شر مردم هستند». و امینآقا شد «آقا»، چون تغییر کرد؛ حرکتی از شر به خیر. حالا خیری فعال است در رضایتگرفتن شاکیان در پروندههای قصاص.
لاتیگری و مشتیگری نمونههای امروزی اخلاق فتوت و جوانمردیاند که امینآقا و هممسلکهایش تقلایی برای زندهکردن آن کرده بودند. نه دعوا و بزنبهادربودن، بل نوکری مردم را کردن، نه صدمهرساندن، بلکه طلب بخشش کردن. اینها درسهای اخلاقی یک مرام و آیین رو به زوال است برای ما جوانهای امروز در ایران.
وقتی کتاب را به دست گرفتم، گمان اولیهام آن بود که با متن روزنامهنگاری مواجه خواهم شد که شخصیتی را جلوی خودش نشانده و فقط مصاحبه کرده است. اما صفحهها را که جلوتر زدم، دیدم که مزدک علینظری چگونه با استراتژیهای مختلفی، کوشیده در نقطههای مختلف به فراسوی کلامها برود. حین گفتوگوی بین نویسنده و امینآقا تصویرگریها و گریزهای فکری بسیاری میبینیم؛ از شخصیتپردازیهایی که با توصیفات ریز و دقیقی از چهره به دست میآید، تا ستینگسازیهایی که با نگاهکردن به فضاها، مکانها و اشیا ساخته میشوند. نویسنده تلاش کرده در موارد گوناگون، پسزمینههایی برای صحبتهایی که ردوبدل میشود، فراهم آورد؛ اطلاعاتی تاریخی در مورد برخی از وقایع و بهویژه شخصیتهای مهم هممسلک یا رقیب امینآقا. برشهایی که مابین مصاحبهها به شیوه جریان سیال ذهن زده شده، تعامل نویسنده و امینآقا را بسیار جذابتر کرده است».
ابیخله
کتاب «ابیخله» نوشته «مراد اویورکولاک» است که پیش از این آثار قابل توجهی همچون «انتقام»، «خار» و «مرحومه» را خلق کرده است. این نویسنده با قصه ابیخله، در خیابانهای ازمیر میگردد و رد علاقهای پایانناپذیر را پس از سالها دوباره روایت میکند و در خلال آن، انتقادهایی هم به واقعیتهای کشوری دارد که در عین دردناکبودن، بسیار عادی شدهاند. در این رمان، داستان عشق ناکام یوسف را به طرزی حساس اما پر از زخمها و آسیبها و خشم خواهید خواند. نویسنده نابرابری، بیعدالتی، فقر، کینه و روابط خانوادگی گرهخورده را به نمایش میگذارد و این کار را بدون شرم، حاشیهپردازی و کاملا به شکل حقیقتی تلخ به مقابل چشم خواننده میآورد. این اثر را سولماز حسنزاده ترجمه و نشر «وزن دنیا» در 205 صفحه و با قیمت 250 هزار تومان منتشر کرده است.