|

مراسم چهارمین سال درگذشت رهنورد زریاب و رونمایی از گزیده داستان‌هایش برگزار شد

منتقدی آشنا برای همه لهجه‌ها

تاریخ داستان کوتاه فارسی در ایران و افغانستان همواره مورد بحث و اختلاف نظر بوده است. بسیاری از ادب‌دوستان، دو نام صادق هدایت و محمد‌اعظم رهنورد زریاب را به‌عنوان دو شخصیت مهم در این حوزه می‌شناسند. زریاب با شناختی عمیق از ادبیات داستانی جهانی، قصه‌های زندگی مردم افغانستان را به شیوه‌ای جذاب و هنرمندانه روایت کرده است.

منتقدی آشنا برای همه لهجه‌ها

تاریخ داستان کوتاه فارسی در ایران و افغانستان همواره مورد بحث و اختلاف نظر بوده است. بسیاری از ادب‌دوستان، دو نام صادق هدایت و محمد‌اعظم رهنورد زریاب را به‌عنوان دو شخصیت مهم در این حوزه می‌شناسند. زریاب با شناختی عمیق از ادبیات داستانی جهانی، قصه‌های زندگی مردم افغانستان را به شیوه‌ای جذاب و هنرمندانه روایت کرده است. زبان شیوا و بیان فصیح او، به همراه ساختار منظم و عواطف عمیق در نوشته‌هایش، او را به یکی از بهترین داستان‌نویسان این کشور تبدیل کرده است. زندگی ادبی زریاب در دهه ۴۰ خورشیدی که به‌عنوان دوره‌ای دموکراتیک و باز برای نویسندگان شناخته می‌شود، آغاز شد. او در این دوران با خلق آثار متنوع، گذشته را برای خوانندگان زنده کرد.

داستان‌های او نه‌تنها روایتگر رویدادها هستند، بلکه با زبان شیرین و صمیمی خود، مخاطب را به دنیای داستان‌ها می‌کشند. زریاب در‌ زندگی ادبی خود نزدیک به صد داستان کوتاه نوشته و آثارش شامل مجموعه‌هایی همچون «آواری از میان قرن‌ها»، «مرد کوهستان»، «دوستی از شهری دور» و «کلبه‌ای میان دره» است. داستان «کلبه‌ای میان دره» به‌عنوان یکی از نمونه‌های کامل داستان‌نویسی او شناخته می‌شود که تمام عناصر لازم برای یک داستان موفق را دارد. محمداعظم رهنورد زریاب یکی از چهره‌های برجسته ادبیات معاصر افغانستان است که تأثیری عمیق‌ بر داستان‌نویسی و ادبیات فارسی در این کشور گذاشته است. او با تسلط بر زبان و ادبیات کلاسیک فارسی و درک عمیق از جامعه خود، به نویسنده‌ای پرکار و صاحب سبک تبدیل شد. رهنورد زریاب به‌ویژه در داستان‌نویسی شناخته‌شده ‌و آثارش به خوبی بازتاب‌دهنده زندگی و فرهنگ مردم افغانستان است. زریاب در سال ۱۳۶۸ خورشیدی به ریاست شورای مرکزی انجمن نویسندگان افغانستان انتخاب شد و تا سال ۱۳۷۰ در این سمت باقی ماند. پس از آن، او به فرانسه مهاجرت کرد و ادامه زندگی خود را در آنجا گذراند. آثار او همچنان به‌عنوان منابع مهمی در ادبیات فارسی و داستان‌نویسی افغانستان مورد توجه قرار دارند.

رهنورد زریاب با خلق شخصیت‌های متنوع و عمیق در داستان‌هایش، به تصویر کشیدن واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی افغانستان را به طرز هنرمندانه‌ای انجام می‌دهد. او با انتخاب شخصیت‌هایی از طیف‌های مختلف اجتماعی، از مدیران و دانشمندان گرفته تا دهقانان و قماربازان، به خواننده این امکان را می‌دهد که با زندگی‌ها و چالش‌های گوناگون مردم آشنا شود. این تنوع در شخصیت‌ها، به‌ویژه در داستان‌های زریاب، نه‌تنها جذابیت داستان‌ها را افزایش می‌دهد، بلکه عمق و غنای ادبیات او را نیز نمایان می‌کند. زریاب همچنین به شخصیت‌های شرور و منفی نیز توجه ویژه‌ای دارد. این شخصیت‌ها، مانند قماربازان و افرادی که درگیر مشکلات اجتماعی هستند، نمایانگر تراژدی‌های روزگار خود هستند. این رویکرد به شخصیت‌پردازی، نشان‌دهنده واقعیت‌های تلخی است که در جامعه وجود دارد و زریاب با مهارت تمام آنها را در قالب داستان‌هایش به تصویر می‌کشد.

زبان و سبک نوشتاری زریاب نیز از ویژگی‌های بارز آثار اوست. او با استفاده از زبانی شیوا و توصیف‌های دقیق، احساسات و حالات درونی شخصیت‌ها را به خوبی منتقل می‌کند. این توانایی در روایتگری و پردازش سوژه‌ها، داستان‌های او را از دیگر آثار متمایز می‌کند. نکته دیگری که در آثار زریاب شایان توجه است، نگاه ابزورد (سوگیری تئاتری) او به جهان است. شخصیت‌های او اغلب از زندگی بیزار هستند و در جست‌وجوی معنا و هدفی برای وجود خود‌. این ابعاد فلسفی در آثار او، هم‌زمان با روایت‌های داستانی، عمق بیشتری به داستان‌ها می‌بخشد. زریاب به‌عنوان یکی از نویسندگان برجسته ادبیات معاصر افغانستان، تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی نویسندگان گذاشته و آثارش همچنان مورد توجه قرار دارد. او با روایت‌های عمیق و شخصیت‌پردازی‌های قوی، توانسته است تصویری واقعی و انسانی از جامعه افغانستان ارائه دهد. با درگذشت او در سال ۱۳۹۹، ادبیات فارسی یکی از چهره‌های برجسته خود را از دست داد، اما آثارش همچنان زنده و تأثیرگذار باقی مانده‌اند.

دورهمی ماندگار برای زریاب

پنجشنبه هفته گذشته، نشر زریبا به مناسب چهارمین سالمرگ محمد‌اعظم رهنورد و رونمایی از گزیده داستان‌هایش با نام «و یاسمن‌ها سوختند...»، مراسمی را با حضور اندیشمندان و نویسندگان در محل خانه اندیشه‌ورزان برگزار کرد.

مولایی: جوانان جرئت کنند و درباره زریاب قلم بزنند

محمد‌سرور مولایی، عضو‌ افغانستانی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، درباره انتشار مجموعه داستان‌های کوتاه «و یاسمن‌ها سوختند...» اثر زنده‌یاد محمد‌اعظم رهنورد زریاب، به بررسی اهمیت و تأثیر آثار این نویسنده بزرگ افغانستانی در ادبیات فارسی پرداخت‌. مولایی با اشاره به زحمات و تلاش‌های رهنورد زریاب در زمینه ادبیات و فرهنگ، بر لزوم انتشار و معرفی آثار او تأکید‌ و از دکتر زمان حکمت به خاطر تلاش‌هایش در جمع‌آوری مقالات نقد و بررسی آثار زریاب تشکر کرد‌. وی همچنین به اهمیت طبقه‌بندی و سازمان‌دهی این آثار اشاره و بیان کرد‌‌‌ بررسی‌های زیادی درباره داستان‌های زریاب انجام شده است. مولایی با ابراز امیدواری نسبت به چاپ این آثار توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بر ضرورت توجه به آثار نویسندگان بزرگ و خدمتگزاران زبان فارسی تأکید کرد‌. مولایی به نامه‌هایی که زریاب به مجله «امین» نوشته، اشاره کرد‌ و از محتوای جالب این نامه‌ها صحبت کرد‌‌. او بیان کرد که این نامه‌ها نشان‌دهنده علاقه و محبت عمیق زریاب به نشر فرهنگ و ادبیات است و امیدوار است ‌این نامه‌ها به‌طور کامل منتشر شوند تا مخاطبان بیشتری با دیدگاه‌های او آشنا شوند. مولایی با بیان اینکه آثار زریاب باید مورد توجه قرار گیرد، از جوانان خواست‌‌ جرئت کنند و در این زمینه قلم بزنند. مولایی به بررسی عمیق و دقیق آثار زنده‌یاد رهنورد زریاب و اهمیت آن در ادبیات معاصر افغانستان و مهاجران پرداخت. او با تأکید بر ارزش نامه‌های زریاب، به نقش این نامه‌ها در مستندسازی وضعیت فرهنگی و اجتماعی مهاجران افغان در غرب اشاره کرد. استاد مولایی بیان کرد که این نامه‌ها نه‌تنها جنبه‌های شخصی زندگی زریاب را بازگو می‌کنند، بلکه نمایانگر احساسات، نگرانی‌ها و امیدهای جامعه مهاجر نیز هستند.

او به چالش‌های پیش‌روی مهاجران، به‌ویژه در دوره‌های مختلف تاریخی، اشاره و تأکید کرد‌: تجربیات گذشته باید به‌عنوان درس‌هایی برای نسل‌های آینده مورد استفاده قرار گیرد. مولایی همچنین به ضرورت توجه به دستاوردهای فرهنگی و ادبی مهاجران در ایران و سایر نقاط جهان پرداخت‌ و بر اهمیت حفظ زبان و ادبیات در شرایط دشوار تأکید کرد. استاد مولایی با اشاره به تلاش‌های زریاب در زمینه فرهنگ و ادب، بر لزوم حمایت از نویسندگان و هنرمندان تأکید کرد و از جوانان خواست‌ با جرئت و امید به نوشتن و خلق آثار جدید بپردازند. او معتقد است ‌این تلاش‌ها می‌تواند به غنای فرهنگی جامعه کمک کند و نشان‌دهنده پایداری و استمرار فرهنگ در دل مهاجرت باشد.

مولایی با اشاره به تجربیات شخصی خود و دیگران، بر این نکته تأکید ‌کرد که مهاجرت نباید باعث ناامیدی شود، بلکه باید فرصتی برای رشد و شکوفایی فرهنگی باشد. او از مخاطبان خواست ‌‌با دیدی باز، به تلاش‌های فرهنگی بپردازند و از تجارب گذشته بهره‌برداری کنند. وی درباره آثار استاد زریاب به مجموعه مقالات «دورقمر» اشاره کرد و آن را یک اثر برجسته دانست. مولایی گفت: به‌عنوان یک اثر تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، به بررسی عمیق و تحلیلی از تاریخ معاصر افغانستان می‌پردازد. این اثر به‌ویژه بر دوره حکومت سوسیالیستی و کمونیستی در افغانستان تمرکز دارد و رویدادهای مهم و تأثیرگذار این دوره را از منظری جدید‌ روایت می‌کند. استاد مولایی در این مجموعه مقالات که بین سال‌های 1373 تا 1375 نوشته شده است، تلاش کرده‌ 30 تا 40 سال تاریخ افغانستان را با نگاهی متفاوت و انتقادی بررسی کند. او به تجزیه‌و‌تحلیل حوادث تاریخی، اجتماعی و فرهنگی می‌پردازد و سعی دارد‌ پیوندهای ارگانیک میان بخش‌های مختلف این تاریخ را نشان دهد.

به گفته او، این کتاب نه‌تنها به عنوان یک منبع تاریخی ارزشمند محسوب می‌شود، بلکه می‌تواند به عنوان یک ابزار آموزشی برای نسل‌های آینده نیز مورد استفاده قرار گیرد. مولایی گفت: استاد زریاب بلکه بتواند به بازسازی هویت فرهنگی و اجتماعی مردم افغانستان کمک کند.

آبیز: زریاب برای همه لهجه‌ها می‌نویسد

علیرضا آبیز، مترجم و نویسنده نیز در این مراسم نکاتی درباره آثار استاد رهنورد زریاب و به‌ویژه مجموعه داستان «و یاسمن‌ها سوختند» مطرح کرد. آبیز‌ این مجموعه داستان را نشان‌دهنده عمق ادبی و زبانی این نویسنده بزرگ دانست و گفت: زریاب با استفاده از زبانی پاکیزه و معیاری، توانسته است هم‌زمان با حفظ غنای واژگانی و جاذبه‌های محلی، آثارش را به گونه‌ای بنویسد که برای خوانندگان از اقوام و لهجه‌های مختلف قابل فهم باشد. این ویژگی زبان او، نه‌تنها به غنای ادبیات فارسی کمک می‌کند، بلکه ارتباط عمیق‌تری بین خوانندگان و متن ایجاد می‌کند.

نکته دیگری که این نویسنده و مترجم به آن اشاره کرد، نگاه جزئی‌نگر زریاب بود که در آثارش به‌وضوح نمایان است. طبق گفته آبیز، او با دقت به جزئیات، از ظرفیت‌های زبانی حداکثر استفاده را می‌کند و این امر باعث می‌شود‌ خواننده نه‌تنها داستان را بخواند، بلکه در آن غوطه‌ور شود و احساس کند که در‌حال تجربه‌کردن آنچه نویسنده توصیف کرده است، هست. همچنین، شفقت و همدلی نسبت به شخصیت‌های رنج‌کشیده و فرودست جامعه در آثار زریاب یکی از ویژگی‌های بارز اوست. این احساس همدلی در داستان‌ها و شخصیت‌ها به‌خوبی نمایان است و خواننده را به تفکر درباره شرایط اجتماعی و انسانی سوق می‌دهد. این نوع نگاه انسانی، نه‌تنها در ادبیات فارسی، بلکه در ادبیات جهانی نیز از ویژگی‌های نویسندگان بزرگ محسوب می‌شود.

به گفته آبیز، آثار زریاب به عنوان یک پل ارتباطی بین گذشته و حال، فرهنگ‌های مختلف و انسان‌های مختلف عمل می‌کند. این ویژگی‌ها باعث می‌شود‌ آثار او نه‌تنها برای نسل امروز، بلکه برای نسل‌های آینده نیز ارزشمند باقی بمانند. علیرضا آبیز به تحلیل درباره آثار استاد رهنورد زریاب و به‌ویژه داستان «مارهای زیر درخت‌های سنجد» پرداخت و گفت: این داستان بسیار عمیق و دقیق است. بی‌تردید، بینامتنی یکی از ویژگی‌های بارز ادبیات مدرن است و زریاب به‌خوبی از این تکنیک بهره‌برداری کرده است. این نوع ارجاع به متون دیگر، نه‌تنها نشان‌دهنده تسلط نویسنده بر ادبیات کلاسیک و معاصر است، بلکه عمق تجربیات انسانی و فرهنگی او را نیز به نمایش می‌گذارد.

در داستان «پرده دوم»، مواجهه دو شخصیت از دو فرهنگ مختلف، به نوعی نمادین از تقابل و هم‌زیستی فرهنگی است. این داستان به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه تجربیات فردی می‌توانند در قالب ادبیات بازنمایی شوند و چگونه یک نویسنده می‌تواند با استفاده از ارجاعات ادبی، ابعاد بیشتری به داستان خود ببخشد. زریاب با این کار‌ نه‌تنها به غنای داستان خود افزوده، بلکه به خواننده این امکان را می‌دهد که درک عمیق‌تری از شخصیت‌ها و موضوعات داشته باشد. داستان «مارهای زیر درخت‌های سنجد» نیز نمونه‌ای شگفت‌انگیز از استفاده از تمثیل و نماد است. زریاب با استفاده از داستان یک مار که از معبد رانده شده، به مسائل عمیق‌تری چون ستم، تبعید و هویت پرداخته است. این داستان نه‌تنها یک روایت شخصی است، بلکه می‌تواند به عنوان یک نقد اجتماعی و تاریخی نیز تفسیر شود. تبدیل شخصیت‌ها به یکدیگر و چرخه‌ای که در آن خشونت و ستم تکرار می‌شود، نشان‌دهنده واقعیت‌های تلخی است که بسیاری از جوامع با آن مواجه‌اند.

آبیز‌ گفت: این نوع روایت را نه‌تنها می‌توان الهام‌گرفته از داستان‌های دیگر دانست، بلکه به شکلی نوآورانه و خلاقانه بازتولید شده است. زریاب با استفاده از عناصر فرهنگی و اسطوره‌ای، داستان‌هایی خلق کرده که نه‌تنها جذاب هستند، بلکه به خواننده این امکان را می‌دهند که با فرهنگ و تاریخ خود ارتباط برقرار کند. بنابر اظهارات آبیز، توانایی زریاب در ایجاد پیوندهای عمیق بین شخصیت‌ها، فرهنگ‌ها و تاریخ‌ها، او را به یکی از نویسندگان برجسته معاصر تبدیل کرده است. این ویژگی‌ها باعث می‌شود که آثار او نه‌تنها برای خوانندگان امروز، بلکه برای نسل‌های آینده نیز ارزشمند باقی بمانند. اگر مایل باشید می‌توانیم بیشتر درباره تأثیرات فرهنگی و اجتماعی این داستان‌ها یا دیگر جنبه‌های ادبیات زریاب بحث کنیم.

تحلیل این نویسنده و مترجم از داستان‌های استاد رهنورد زریاب و به‌ویژه داستان «سوختن» بسیار عمیق و قابل تأمل است. چنانچه او گفت واقعا یکی از ویژگی‌های بارز زریاب، توانایی او در استفاده از نشانه‌ها و عناصر فرهنگی مشترک است که به خواننده این امکان را می‌دهد که با آثارش ارتباط بیشتری برقرار کند. استفاده از خواب به عنوان یک عنصر جادویی و نمادین در ادبیات فارسی، به‌ویژه در فرهنگ‌های ایرانی و افغانستانی، واقعا مهم است. خواب‌ها نه‌تنها به عنوان نشانه‌هایی از آینده یا حالت روحی شخصیت‌ها عمل می‌کنند، بلکه به نوعی پیوندی با باورهای عامیانه و سنت‌های فرهنگی دارند. اینکه زریاب از این عنصر بهره می‌برد، نشان‌دهنده تسلط او بر ادبیات شفاهی و ریشه‌های فرهنگی است که در آثارش نمایان است. تلفیق جادو و واقعیت در آثار زریاب، بدون تقلید از نویسندگان آمریکای لاتین، به او این امکان را می‌دهد که یک فضای خاص و منحصر‌به‌فرد خلق کند که هم‌زمان با تاریخ و فرهنگ خود پیوند دارد. این ویژگی باعث می‌شود که داستان‌های او نه‌تنها جذاب و خواندنی باشند، بلکه به تفکر و تأمل در مورد هویت فرهنگی و اجتماعی نیز دعوت کنند.

تقی‌زاده: زریاب همه‌جا منتقد است

یامان حکمت تقی‌زاده، منتقد ادبی و نویسنده نیز در این مراسم درباره نقد و نقدگری در آثار استاد زریاب، گفت: استاد زریاب نه‌تنها در داستان‌ها و رمان‌هایش، بلکه در تحلیل‌های فرهنگی و اجتماعی نیز نگاهی انتقادی دارد. این موضوع نشان‌دهنده عمق تفکر او و تلاشش برای بررسی پیچیدگی‌های فرهنگی و اجتماعی افغانستان است. تقی‌زاده، همچنین به فقدان چهره‌های برجسته نقد ادبی در افغانستان اشاره کرد و گفت: وجود منتقدان برجسته می‌تواند به رشد و توسعه نقد ادبی کمک کند و به ارتقای سطح ادبیات در کشور کمک کند.

این منتقد ادبی گفت‌ استاد زریاب بر اهمیت آشنایی با نظریه‌های مختلف مانند جامعه‌شناسی، روان‌شناسی‌ و اسطوره‌شناسی تأکید دارد‌ که این امر می‌تواند به غنای تحلیل‌های ادبی کمک کند. او بر دو نقد ادبی و فرهنگی مسلط بود. به گفته این استاد‌ دانشگاه، استاد زریاب‌ نقد ادبی را در افغانستان جزم‌اندیشی توصیف کرده و بر این باور است که نقد ادبی باید به بررسی آثار برجسته بپردازد و این آثار باید در بستر فرهنگی و اجتماعی خود تحلیل شوند. این نکته بسیار مهم است، زیرا نقد ادبی نمی‌تواند به صورت جدا از زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی انجام شود. در واقع، این ارتباط می‌تواند به فهم بهتر از آثار ادبی کمک کند و به ترویج اندیشه انتقادی در جامعه منجر شود.

او همچنین به رویکرد بینا‌متنی استاد زریاب اشاره کرد‌ و گفت:‌ نشان‌دهنده توانایی او در پیوند‌دادن اسطوره‌ها و داستان‌های مختلف از فرهنگ‌های گوناگون است. این رویکرد می‌تواند به غنای نقد ادبی کمک کند و به خواننده این امکان را بدهد که ارتباطات عمیق‌تری بین آثار مختلف را درک کند. تأکید او بر اهمیت جادو، آرزوها و ادبیات مقاومت در آثارش است و این مقالات نه‌تنها به تحلیل ادبیات، بلکه به بررسی فرهنگی و اجتماعی نیز می‌پردازند و می‌توانند منبعی غنی برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به ادبیات باشند. تحلیل یامان حکمت تقی‌زاده، از آثار استاد زریاب و تأکید بر اهمیت نقد ادبی و اندیشه انتقادی در افغانستان، نشان‌دهنده نیاز به گفتمان‌های بیشتر در این زمینه است. این گفتمان‌ها می‌توانند به رشد و توسعه ادبیات و فرهنگ در کشور کمک کنند.