«همهچیزدانها» کمتر میدانند
این بار که درگیر یک بحث داغ شدید و احساس کردید کاملا از موضع خود مطمئن هستید، به این نکته خوب توجه کنید: محققان دریافتهاند که هرچه بیشتر نسبت به دیدگاه خود اطمینان داشته باشید، احتمال اینکه اطلاعات شما ناقص باشد بیشتر است.
یورونیوز: این بار که درگیر یک بحث داغ شدید و احساس کردید کاملا از موضع خود مطمئن هستید، به این نکته خوب توجه کنید: محققان دریافتهاند که هرچه بیشتر نسبت به دیدگاه خود اطمینان داشته باشید، احتمال اینکه اطلاعات شما ناقص باشد بیشتر است.
این ویژگی روانشناختی میتواند توضیحدهنده طیف گستردهای از مسائل، از مشاجرات خانوادگی گرفته تا مناقشات بینالمللی باشد.
همه ما بدون شک در این موقعیت قرار داشتهایم: در ترافیک گیر کردهایم و به دلیل آن «احمق» که جلوی ما به آرامی رانندگی میکند یا آن «دیوانه» که با سرعت از کنارمان رد میشود، مدام غر میزنیم.
اما اگر آن که آهسته میراند درحال حمل یک کیک عروسی با حفظ جانب احتیاط باشد، یا آن ماشین پرسرعت تلاش داشته باشد بیماری را روانه بیمارستان کند چه؟
مطالعه جذاب و جدیدی که در مجله PLOS ONE منتشر شده، نشان میدهد این قضاوتهای سریع ناشی از چیزی است که محققان آن را «توهم کفایت اطلاعات» مینامند؛ تمایل ما به این باور که اطلاعات کافی برای تصمیمگیریهای درست داریم، حتی زمانی که جزئیات مهمی را در اختیار نداشته باشیم.
«آنگوس فلچر»، یکی از نویسندگان این مقاله تحقیقی که استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه ایالتی اوهایو است، میگوید: «ما دریافتیم که افراد بهطور کلی این نکته را در نظر نمیگیرند که ممکن است اطلاعات بیشتری وجود داشته باشد تا به آنها در تصمیمگیری آگاهانهتر کمک کند. اگر به مردم چند مورد اطلاعات بدهید که به نظر میرسد در یک راستا قرار دارند، بیشتر آنها میگویند «این به نظر درست میرسد» و همان را میپذیرند.
در جهان قطبیشده امروز که بحثهای داغ درباره موضوعات مختلف، از واکسن گرفته تا تغییرات آبوهوایی، بهشدت در جریان است، درک این موضوع که چرا مردم با وجود دسترسی به اطلاعات یکسان، دیدگاههای متضادی دارند، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.
آنطور که یکی از محققان این مطالعه توضیح میدهد: «کسانی که فقط نیمی از اطلاعات را داشتند، درواقع نسبت به تصمیم خود برای ادغام یا جداماندن، اطمینان بیشتری داشتند تا کسانی که اطلاعات کامل را دریافت کرده بودند. آنها کاملا مطمئن بودند که تصمیمشان درست است، حتی با وجود اینکه همه اطلاعات را در اختیار نداشتند».
کاربران شبکههای اجتماعی ممکن است این الگو را در رفتار خود تشخیص دهند؛ با اطمینان کامل مقالهها را به اشتراک میگذارند یا پس از خواندن فقط تیترها یا بخشهای کوتاهی از آنها نظر میدهند، درحالیکه احساس میکنند بهطور کامل مطلع هستند، حتی اگر از زمینههای مهم آن بیخبر باشند. این کمی شبیه به این است که بخواهید پس از تماشای فقط نیمی از یک فیلم، آن را بررسی کنید و درعینحال احساس کنید که صلاحیت دارید به آن امتیاز قطعی بدهید.
هنگامی که افراد مشغول بحث درباره موضوعات داغ و جنجالی هستند، هر طرف ممکن است احساس کند که بهطور کامل به ماجرا اشراف دارد، درحالیکه احتمالا بخشهای مهمی از پازل را از دست داده است. این شبیه به دو نفری است که درباره یک نقاشی بحث میکنند درحالیکه از زوایای مختلف به آن مینگرند؛ هرکدام فقط بخشی از تصویر را از زاویه دید خود میبیند، اما تصور میکند که کل آن را مشاهده کرده است.
«فلچر» که درباره تأثیر قدرت روایتها بر افراد مطالعه میکند، بر اهمیت دستیابی به اطلاعات کامل پیش از اتخاذ موضع یا هرگونه تصمیمگیری تأکید دارد. او پیشنهاد میدهد: وقتی با کسی اختلاف نظر دارید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که از خود بپرسید «آیا چیزی وجود دارد که من از آن بیخبر باشم و بتواند به من کمک کند تا با دیدگاه طرف مقابل بحث بهتر آشنا شوم و موضعش را بهتر درک کنم؟». این همان راه مقابله با «توهم کفایت اطلاعات» است.