حکمرانی اخلاقی و وفاق ملی
دکتر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در یک سال گذشته بارها بر اهمیت وفاق ملی تأکید کردهاند. اما بهراستی وفاق ملی چیست؟ ضرورت و راهکار تحقق آن چگونه است؟ نسبت آن با حکمرانی اخلاقی چه میتواند باشد؟ آیا وفاق ملی در شرایط بحرانی کشور یک راهحل بنیادی برای حل مسائل اساسی است یا یک دادوستد برای حضور در مسند ریاستجمهوری؟
رحیم عبادی-عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان: دکتر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در یک سال گذشته بارها بر اهمیت وفاق ملی تأکید کردهاند. اما بهراستی وفاق ملی چیست؟ ضرورت و راهکار تحقق آن چگونه است؟ نسبت آن با حکمرانی اخلاقی چه میتواند باشد؟ آیا وفاق ملی در شرایط بحرانی کشور یک راهحل بنیادی برای حل مسائل اساسی است یا یک دادوستد برای حضور در مسند ریاستجمهوری؟
وفاق ملی: ضرورت، موانع و راهکارها در ایران
وفاق ملی یکی از مفاهیم اساسی در اداره و پیشبرد جوامع متنوع و پیچیده است. در کشورهایی مانند ایران که از تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی بالایی برخوردار هستند، ایجاد وفاق ملی به معنای واقعی کلمه یک راهبرد است اما اگر نگاه کوتاهمدت بر آن حاکم باشد، چیزی جز یک مسکن برای التیام دردهای مزمن نخواهد بود. این یادداشت به تعریف وفاق ملی، ضرورت آن در ایران، موانع پیشرو و در نهایت راهکارهای پیشنهادی میپردازد.
تعریف وفاق ملی
وفاق ملی به مفهوم ایجاد درک و همدلی مشترک میان گروههای مختلف جامعه است، به گونهای که تمام افراد جامعه درباره اهداف و ارزشهای کلان ملی متعهد باشند. این مفهوم بر پایههای احترام به تفاوتها، عدالت اجتماعی و همبستگی برای دستیابی به آیندهای مشترک بنا شده است.
ضرورت وفاق ملی در ایران
1. انسجام اجتماعی: جامعه ایرانی در دهههای گذشته به دلیل برخی سیاستها موجب چندپارگی اجتماعی شده و سرمایه اجتماعی جامعه تنزل یافته است.
2. تنوع قومی و فرهنگی: ایران بهعنوان کشوری با بیش از دهها قومیت و زبان، نیازمند وفاق ملی است تا این تنوع به یک فرصت تبدیل شود و از چالشهای ناشی از اختلافات جلوگیری شود. وفاق ملی میتواند به تقویت حس هویت مشترک کمک کند.
3. چالشهای اقتصادی و اجتماعی: مشکلات اقتصادی نظیر تورم، بیکاری و نابرابریهای اجتماعی در جامعه ایران از جمله مواردی هستند که بدون همبستگی و مشارکت جمعی نمیتوان برای آنها راهحلی پایدار یافت.
4. تهدیدهای خارجی: در شرایطی که ایران همواره با تهدیدهای خارجی و تحریمها مواجه بوده است، وفاق ملی میتواند عامل تقویت مقاومت و ایستادگی در برابر این چالشها باشد.
5. توسعه پایدار: جامعه ایرانی بهشدت نیازمند و محتاج توسعه همهجانبه و پایدار است. راهحل اساسی برطرفکردن ناترازیها و اقدام اساسی برای تسریع در برنامههای توسعه ایران است.
موانع و چالشهای وفاق ملی در ایران
۱. تبعیض و بیعدالتی: بیعدالتی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یکی از عوامل اصلی ایجاد شکاف بین اقشار مختلف جامعه است. وجود تبعیض در توزیع منابع و فرصتها میتواند مانعی جدی برای وفاق ملی باشد.
۲. ضعف در گفتوگوی ملی: نبود فضای مناسب برای گفتوگو و تعامل بین گروهها و اقشار مختلف باعث تشدید اختلافات و کاهش اعتماد متقابل میشود.
3. رسانهها و گسست اطلاعاتی: رسانهها نقش مهمی در ایجاد یا تضعیف وفاق ملی دارند. انتشار اطلاعات نادرست یا جهتدار میتواند به شکاف اجتماعی دامن بزند.
4. تفاوتهای ایدئولوژیک و سیاسی: اختلافنظرها در مسائل سیاسی و ایدئولوژیک گاهی به سطحی میرسد که مانع از دستیابی به فهم مشترک میشود.
راهکارها و پیشنهادها برای تحقق وفاق ملی در ایران
1. ترویج عدالت اجتماعی: ایجاد فرصتهای برابر در همه زمینهها، از آموزش تا اشتغال، میتواند باعث کاهش شکافها و تقویت همبستگی شود.
2. تقویت آموزش عمومی: سیستم آموزشی میتواند نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت وفاق ملی و احترام به تنوع فرهنگی ایفا کند.
3. ایجاد زمینه گفتوگو: فراهمکردن فضای مناسب برای گفتوگوی ملی و ایجاد پلهای ارتباطی بین اقشار مختلف جامعه، به تقویت همدلی و درک متقابل کمک میکند.
4. تقویت حس هویت ملی: با استفاده از برنامههای فرهنگی، هنری و آموزشی میتوان حس هویت ملی را در بین اقوام و گروههای مختلف تقویت کرد.
5. نقش نخبگان و راهبران: نخبگان علمی، فرهنگی و سیاسی میتوانند بهعنوان واسطههایی برای ایجاد وفاق ملی عمل کنند و دیدگاههای مختلف را به هم نزدیک کنند.
6. اصلاح نظام رسانهای: رسانهها باید به گونهای عمل کنند که اعتماد عمومی را جلب کنند و اطلاعات دقیق و بدون جهتگیری ارائه دهند.
7. تقویت مشارکت سیاسی: ایجاد سازوکارهایی برای مشارکت اقشار مختلف در تصمیمگیریهای کلان ملی میتواند باعث افزایش احساس تعلق آنها به جامعه شود.
8. تقویت احزاب و تشکلهای سیاسی: احزاب میتوانند در ایجاد و تقویت وفاق ملی نقشآفرین باشند. شایستهسالاری، مردمسالاری و توانمندسازی جامعه مدنی با تقویت و برجستهکردن نقش احزاب میتواند محقق شود.
وفاق ملی و حکمرانی اخلاقی
وفاق ملی و حکمرانی اخلاقی ارتباط مستقیم و معناداری با یکدیگر دارند. این دو مفهوم مکمل یکدیگرند و ارتباط آنها را میتوان از جنبههای مختلف بررسی کرد: از جمله:
الف) وفاق ملی بهعنوان نتیجه حکمرانی اخلاقی است. حکمرانی اخلاقی بر پایه اصولی مانند عدالت، شفافیت، مسئولیتپذیری و احترام به کرامت انسانی استوار است. اگر دولتها این اصول را در سیاستها و تصمیمگیریهای خود رعایت کنند، اعتماد و همبستگی اجتماعی افزایش مییابد که نتیجه آن تقویت وفاق ملی است.
ب) حکمرانی اخلاقی، ابزار تقویت وفاق ملی است. در جوامعی که تنوع فرهنگی، مذهبی و قومی وجود دارد، حکمرانی اخلاقی میتواند نقش پل ارتباطی را ایفا کند. با پایبندی به ارزشهای اخلاقی، میتوان اختلافات را به فرصتی برای رشد تبدیل کرد و به جای شکاف اجتماعی، حس همبستگی و اتحاد را تقویت کرد.
چالشهای بیتوجهی به اخلاق در حکمرانی در نبود حکمرانی اخلاقی، تبعیض، فساد و بیعدالتی رواج پیدا میکند.
نتیجهگیری
وفاق ملی در ایران نهتنها یک ضرورت، بلکه یک اولویت است. از سوی دیگر وفاق ملی و حکمرانی اخلاقی دو روی یک سکه هستند. برای دستیابی به یک جامعه متحد و همبسته، رعایت اصول اخلاقی حکمرانی ضروری است؛ بنابراین ارتباط بین این دو نهتنها مستقیم، بلکه حیاتی است. امیدواریم نظام حکمرانی به وفاق ملی بهعنوان یک راهبرد برای حل مسائل اساسی کشور نگاه کند و زمینه را برای تحقق آن فراهم آورد. حضور دکتر پزشکیان یک فرصت تاریخی است. این حضور را باید مغتنم شمرد و اراده ملی برای تحقق آن را فراهم کرد.