امپراتوری و راه و رسم نبرد
کتاب «تاریخ فشرده جنگ» با عنوان فرعی از شکارچی-خوراکچیان تا ابرقدرتهای هستهای، عنوان اثری است از گوئین دایر که بهتازگی با ترجمه سهند سلطاندوست در نشر مرکز منتشر شده است. این کتاب درباره این است که روال جنگ به طور کلی چیست و چرا میجنگیم و حتی به چه ترتیب میتوانیم از جنگیدن دست برداریم.
شرق: کتاب «تاریخ فشرده جنگ» با عنوان فرعی از شکارچی-خوراکچیان تا ابرقدرتهای هستهای، عنوان اثری است از گوئین دایر که بهتازگی با ترجمه سهند سلطاندوست در نشر مرکز منتشر شده است. این کتاب درباره این است که روال جنگ به طور کلی چیست و چرا میجنگیم و حتی به چه ترتیب میتوانیم از جنگیدن دست برداریم. نویسنده میگوید امروز افکار عمومی در بسیاری از کشورها بالاخره به ضدیت با جنگ به منزله راهی برای تمشیت امور برخاسته، با این حال تقریبا تمام ملتها ارتش خود را حفظ میکنند، هرچند احتمال استفاده آتی از آن به نظر اکثریت ملت بعید باشد: «ما پیشرفت درخورتوجهی داشتهایم. هیچ ابرقدرتی در سه ربع قرن اخیر مستقیما با دیگری نجنگیده، که این طولانیترین فرجه طی چند هزار سال گذشته است.
آنها شاید گاهی جنگهای نیابتی به راه بیندازند یا به کشورهای کوچکتر و ضعیفتر حمله کنند، اما تسلیحاتشان به قدری مخرب شده که با وجود برخی بحرانهای هولناک، بارها و بارها از جنگ علنی با یکدیگر پرهیز کردهاند». گوئین دایر میگوید پس از سال 1945 که ماهانه بیش از یک میلیون نفر کشته میشدند، خسارات جنگ از نظر تلفات جانی و ویرانی شهرها با شیب تندی نزول کرده است. این رقم تا 1970 به یک میلیون نفر در سال کاهش یافت و اینک به صدها هزار نفر رسیده -که کمتر از شمار افرادی است که در تصادفات رانندگی جان میسپارند. در کنار این، سازمانها و قوانین بینالمللی هم وجود دارند که تقریبا همگی از زمان جنگ جهانی دوم پدید آمدهاند و هدفشان کاهش تهدید جنگ و تحدید تأثیرات آن بر غیرنظامیان است و موفقیتهایی نیز داشتهاند.
رسانهها پیوسته تصاویر تازهای از جنگ برایمان مخابره میکنند، زیرا میدانند در برابر تماشای آنها یارای مقاومت نداریم، اما عکسها معمولا به نقاط معدود مشابهی مربوطاند. با وجود رویدادهای گاهبهگاه و پرماجرا مانند جنگ اوکراین، این احتمالا صلحآمیزترین دوره تاریخ است. در زمان نوشتن این سطور البته هنوز خبری از نسلکشی رژیم استعماری اسرائیل وجود نداشت، وگرنه در کنار جنگ اوکراین و روسیه به این جنگ نیز اشاره میشد. گوئین دایر بهعنوان نویسنده، مورخ و روزنامهنگار مستقل شناخته میشود.
مجموعه تلویزیونی او که درباره تاریخ جنگ است، نامزد دریافت جایزه اسکار بوده است و ستون دوهفتگی او درباره مناسبات بینالمللی در 175 روزنامه 45 کشور جهان به چشم میخورد. او درحالحاضر مشغول کار روی کتابی درباره علم مهندسی سیارات و پیامدهای ژئوپلیتیک آن است. او در کتاب «تاریخ فشرده جنگ» تصویری روشنگر و جامع از نخستین ارتشها گرفته تا درگیریهای پهپادی و بمبهای جدید ارائه میدهد و همچنین به ترسیم تکامل جنگاوری میپردازد. «تاریخ فشرده جنگ» نوعی تاریخ نظامی به معنای معمول کلمه نیست.
مطالعه جنگ است بهمثابه یک رسم و سنت، به منزله نهادی سیاسی و اجتماعی و بهعنوان یک معضل. گوئین دایر در بخشی از پیشگفتارش توضیح داده: «تدابیر، راهبردها، آموزهها و فناوری جنگی نقش برجستهای خواهند داشت، مثل نقشی که شکافتن کالبد انسان در تاریخ جراحی دارد، اما تمرکز اصلی روی این موارد نیست. آدمیانی که ناچارند اقتضائات گزاف نهاد جنگ را گردن بگیرند، چه رهبران و چه سربازان معمولی، به یک میزان، لاجرم باید جزئی از ماجرا باشند. معالوصف، این کتاب عمدتا درباره این است که چرا دست به این کار میزنیم و چطور میتوانیم از آن دست برداریم، بهویژه حالا که به دانستنش نیاز داریم».
«تاریخ فشرده ترکیه» تازهترین عنوان مجموعهای است که به تاریخ کشورها مربوط است و در نشر مرکز منتشر میشود. این کتاب که نوشته نورمن استون است، با ترجمه مرجان رضایی به فارسی منتشر شده است. نورمن استون، نویسنده و تاریخنگار بریتانیایی است که در گلاسکوی اسکاتلند در سال 1941 متولد شد. او در سال 1984 استاد تاریخ معاصر در دانشگاه آکسفورد شد که البته دوران تدریس او خالی از جنجال هم نبود. او بین سالهای 1987 تا 1992 در نشریه «ساندیتایمز» ستون ثابتی داشت و برای رسانههای دیگری نیز کار میکرد. او از مشاوران مارگارت تاچر بود و متن سخنرانیهای او را مینوشت. در 1997 دانشگاه آکسفورد را ترک کرد و در دانشکده روابط بینالملل دانشگاه بیلکنت آنکارا مشغول به کار شد. از 2005 به بعد در دانشگاههای کوچ و بغازیچی استانبول نیز درس داد. او در دورانی که بین انگلستان و ترکیه در رفتوآمد بود، کتاب «تاریخ فشرده ترکیه» را نوشت. این کتاب مروری است بر تاریخ این کشور از قرن یازدهم میلادی تا امروز. دیدگاههای سیاسی او آشکارا به راست گرایش دارد. او از معدود مورخانی است که از کاربرد واژه نسلکشی برای کشتار بیش از یکونیم میلیون ارمنی به دست دولت عثمانی در 1915 پرهیز میکند. او در بخشی از مقدمه کتابش نوشته: «امپراتوری عثمانی شبحی است که جهان امروزین را تسخیر کرده است. این امپراتوری در پایان جنگ جهانی اول از نقشهها محو شد، و گستره وسیعی که زمانی تحت فرمانرواییاش داشت، از آن پس پیدرپی با مشکلاتی روبهرو بوده است. از قرن چهاردهم میلادی به بعد، گسترشش از جایی که امروزه شمال غربی ترکیه است آغاز، و تبدیل به امپراتوری جهانیاش شد که از مراکش در ساحل اقیانوس اطلس تا رود ولگا در روسیه، و از مرز اتریش و مجارستان امروزی تا یمن و حتی اتیوپی را در بر میگرفت. در قرن هجدهم تسلط خود را بر دریای سیاه قفقاز به روسیه باخت؛ در قرن نوزدهم منطقه بالکان تبدیل به دولت-ملتهای مجزا شد، که از آن میان یونان مهمترینشان بود؛ و در قرن بیستم سرزمینهای عربی را از دست داد. از همان موقع به بعد بالکان و خاورمیانه همواره در جهان مشکلآفرین بودهاند، و به این دلیل است که این روزها نوستالژی خاصی درباره امپراتوری عثمانی شکل گرفته است». در این کتاب همچنین توضیح داده شده که ترکهای اولیه از منطقه آلتایی در آسیای مرکزی، در مرز غربی مغولستان امروزی، آمده بودند و حتی شاید با آلاسکا در آن سوی تنگهها ارتباط دوری داشتند (واژه اسکیموها برای «خرس» همان واژه ترکی «آیی» است). نخستین اشاره مکتوب به آنان واژه چینی تیو ـ کیو مربوط به قرن دوم پیش از میلاد مسیح است، نامی که بعدها اینجا و آنجا در منابع چینی قرن ششم میلادی به چشم میخورد. این واژه به قبایل جنگجوی کوچنشینی اطلاق میشود که میکوشیدند به تمدنهای برتر یورش برند: واژه «ترک» نام قبیله برتر بود، و معنایش «مرد قوی» است.