زنان و روز زن
ما زنان ایرانزمین از این منظر جزء خوشبختترین زنان جهان هستیم که سالانه دو بار روز زن و مادر را جشن میگیریم: اولی که برایمان مهمتر است، روز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) است که به عزیزترین بانوان خانواده خود تبریک گفته، هدیه میدهیم و دومی همهساله در روز هشتم مارس است که همراه با جهانیان روز جهانی زن را به گفتوگو مینشینیم، با این تفاوت که در این روز بیشتر به بررسی دستاوردهای زنان پرداخته، خواستار برابری جنسیتی در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، آموزشی، حقوقی و دیگر اموری از این دست هستیم. دیگر از جشن و گل و هدیه خبری نیست، بلکه بر اقداماتی تأکید میکنیم که تغییر واقعی در مسائلی ایجاد میکنند که مانع پیشرفت زنان در جامعه هستند.


سیمین حاجیپور ساردویی-جامعهشناس و استاد دانشگاه: ما زنان ایرانزمین از این منظر جزء خوشبختترین زنان جهان هستیم که سالانه دو بار روز زن و مادر را جشن میگیریم: اولی که برایمان مهمتر است، روز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) است که به عزیزترین بانوان خانواده خود تبریک گفته، هدیه میدهیم و دومی همهساله در روز هشتم مارس است که همراه با جهانیان روز جهانی زن را به گفتوگو مینشینیم، با این تفاوت که در این روز بیشتر به بررسی دستاوردهای زنان پرداخته، خواستار برابری جنسیتی در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، آموزشی، حقوقی و دیگر اموری از این دست هستیم. دیگر از جشن و گل و هدیه خبری نیست، بلکه بر اقداماتی تأکید میکنیم که تغییر واقعی در مسائلی ایجاد میکنند که مانع پیشرفت زنان در جامعه هستند.
زنان در سطح جهان
درحالیکه پیشرفتهای انکارناپذیری در زمینه حقوق زنان در سطح جهان وجود داشته، اما واقعیت این است که خشونت مبتنی بر جنسیت، نابرابری اقتصادی و فقدان نمایندگی سیاسی همچنان چالشهای اصلی زنان در جهان هستند.
افزایش موارد تبعیض در محل کار و شکاف مداوم حقوق جنسیتی نشان میدهد که هنوز در جهان کار زیادی برای زنان انجام نگرفته است. در سال ۲۰۲۵، سازمان بینالمللی کار نشان داد که به طور متوسط، زنان برای کار مشابه در سطح جهان 20 درصد کمتر از مردان دستمزد میگیرند. کارشناسان این نابرابری را به عوامل متعددی ازجمله تبعیض در محل کار، فرصتهای نابرابر برای ترفیع و تحمیل کار بدون دستمزد به زنان مرتبط دانستند. گروههای مدافع خواستار سیاستهای شفافتر دستمزد و اجرای دقیق قوانین دستمزد برابر برای کاهش این شکاف هستند.
همچنین گزارشهای فزایندهای از خشونت مبتنی بر جنسیت در سراسر جهان وجود دارد. سازمان ملل متحد افزایش 15درصدی موارد خشونت خانگی را در طول سال گذشته گزارش داده است. این در حالی است که مشکلات اقتصادی باعث بدترشدن این بحران شده است. سازمانهایی که از حقوق زنان دفاع میکنند، خواستار پناهگاههای بیشتر، کمکهای حقوقی و مجازات شدیدتر برای مجرمان هستند.
در بسیاری از نقاط جهان، زنان با وجود اثبات شایستگی و فداکاری خود در زمینههای مختلف، در نقشهای مدیریت کمتر حضور دارند. با وجود افزایش تعداد زنان در مناصب سیاسی، برابری جنسیتی در حکمرانی هنوز با واقعیتی که انتظار داریم، فاصله دارد. براساس آخرین دادههای شاخص جهانی برابری جنسیتی، تنها 26 درصد از کرسیهای پارلمان در سراسر جهان در اختیار زنان است و برخی از کشورها همچنان فاقد حضور زنان در هیئتهای دولت هستند.
علاوهبراین یک فضای جدید برای آزار و اذیت زنان فراهم شده است. فضای دیجیتال، که باید ابزاری برای توانمندسازی باشد، به میدانی برای آزار و اذیت سایبری زنان تبدیل شده است و بسیاری را از مشارکت کامل در بحثهایی که سیاستها و حاکمیت را شکل میدهند، منصرف میکند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و دولتها باید تدابیر قویتری برای محافظت از زنان در برابر سوءاستفاده آنلاین اتخاذ کنند و درعینحال اطمینان حاصل کنند که صدای آنها شنیده میشود.
زنان در ایران
مجمع جهانی اقتصاد سالانه گزارش شکاف جنسیتی جهانی خود را منتشر میکند که وضعیت برابری جنسیتی در کشورهای سراسر جهان را روشن میکند. براساس این گزارش، ایران در بین 146 کشور بررسیشده در رتبه 143 قرار دارد که نشاندهنده روند نزولی درخورتوجهی در مقایسه با سالهای گذشته است.
متأسفانه عملکرد ایران در زمینه مشارکت اقتصادی و فرصتها برای زنان نگرانکننده است. شاخص شکاف جنسیتی در این زمینه برای ایران 34.4 درصد است. این شاخص عواملی مانند نرخ مشارکت زنان در نیروی کار، اختلاف درآمد و نمایندگی در پستهای بالا را در نظر میگیرد.
نرخ مشارکت نیروی کار زنان ایران به طرز نگرانکنندهای پایین است و تنها 20.4 درصد است و این کشور را در انتهای رتبهبندی قرار میدهد. علاوهبراین شکاف درآمدی بین مردان و زنان بسیار زیاد است و زنان تنها 17.1 درصد از درآمد مردان را به دست میآورند و ایران را در رتبه 145 قرار میدهد. این شکاف درآمدی زندگی زنان سرپرست خانوار را در مخاطره بزرگی قرار میدهد که جامعه مردسالار به آن نمیاندیشد. برای زنان بسیار متداول شده است که به اندازه مردان سخت کار کنند، اما درآمد بسیار کمتری داشته باشند. این اختلاف دستمزد بر استقلال مالی و رفاه زنان ایرانی تأثیر منفی میگذارد.
درباره نمایندگی در مناصب قدرت، تنها 21.9 درصد از قانونگذاران، مقامات ارشد و مدیران در ایران زن هستند، درحالیکه کارگران حرفهای و فنی 53.4 درصد را تشکیل میدهند.
چالشهای پیشروی زنان تحصیلکرده ایرانی بهویژه چشمگیر است. اگرچه آنها 27 درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی را تشکیل میدهند، اما سهم آنها از اشتغال تنها 19 درصد است. این به آن معناست که 60 درصد زنان تحصیلکرده ایرانی بیکار هستند. حتی برای زنانی که به اندازه کافی خوششانس هستند که شغل پیدا کنند، وضعیت بسیار دور از ایدئال است. تقریبا 70 درصد زنان شاغل در ایران شغل یا درآمد ثابتی ندارند. بحرانهای اقتصادی و معیشتی منجر به ازدسترفتن مشاغل بسیاری از زنان ایرانی شده است.
شکاف جنسیتی در ایران تنها به حوزه اقتصادی محدود نمیشود. تفکر مردسالارانه، پیامدهای بسیار دیگری را برای زنان ایرانی به همراه داشته است. تعداد نمایندگان زنان در پارلمان تنها 5.9 درصد است و هیچ زنی تاکنون در پست ریاست دولت حضور نداشته است.
بهتازگی گزارشهایی مبنی بر تبدیلشدن قتل ناموسی به یک معضل شایع در کشور منتشر شده است. هر چهار روز یک زن به دست شوهر یا پدر، برادر یا شوهر سابق یا یکی دیگر از اقوام مرد کشته میشود. این رقم باید حداقل در نظر گرفته شود، زیرا بسیاری از مرگها عمدا گزارش نمیشوند.
این آمار تصویر نگرانکنندهای از نابرابری و تبعیض جنسیتی در ایران ترسیم میکند. هرچند که چنین تصویری در قسمتهای مختلف جهان مشاهده میشود، انتظار داریم با عزم باورنکردنی زنان ایران و همراهی و مشارکت بینظیر مردان ایرانزمین، آمارها در سال آینده به سوی بهبود حرکت کند و فرصتهای برابر برای زنان در فناوری، سیاست و تجارت را تضمین کند.