مأموریت دشوار رئیسی در نیویورک
نشستهای سالانه مجمع عمومی بهعنوان مهمترین رویداد بینالمللی، فرصت مناسبی برای رایزنیهای سیاسی بینالمللی است که به دلیل حضور اکثر مقامات بلندپایه کشورهای جهان گفتوگوهای دوجانبه را نیز فراهم میکند. ابراهیم رئیسی در آغاز سال دوم ریاستجمهوری برای اولینبار برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز گذشته عازم نیویورک شد.
نشستهای سالانه مجمع عمومی بهعنوان مهمترین رویداد بینالمللی، فرصت مناسبی برای رایزنیهای سیاسی بینالمللی است که به دلیل حضور اکثر مقامات بلندپایه کشورهای جهان گفتوگوهای دوجانبه را نیز فراهم میکند. ابراهیم رئیسی در آغاز سال دوم ریاستجمهوری برای اولینبار برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز گذشته عازم نیویورک شد. سفر رئیسی با حواشی چندی روبهروست که ممکن است بر این سفر تأثیرگذار بوده و این مأموریت را با دشواریهایی مواجه کند. از زمان پیروزی در انتخابات تابستان سال قبل، سوابق او در مناصب قضائی، همواره بهعنوان مسئلهای در سفرهای خارجی ایشان مطرح و با نگرانیهایی مواجه بود. شاید حضورنیافتن او در مجمع عمومی سال گذشته نیز متأثر از همین دغدغهها بوده باشد؛ هرچند علت این غیبت، همهگیری کرونا اعلام شد. بر این باورم که با وجود جنجالهای رسانهای در این زمینه، آمریکا با اتخاذ تصمیم سیاسی برای صدور ویزا برای رئیسی، تمهیدات لازم برای تأمین امنیت ایشان و هیئت همراه را با اقتدار کامل به اجرا خواهد گذاشت. معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری در پاسخ به این سؤال که آیا دولت آمریکا برنامه دارد برای رئیسجمهور ایران و همراهانش برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل روادید صادر کند یا نه، گفت: «ما قبلا هم گفتهایم که کشور میزبان سازمان ملل هستیم و آمریکا طبق توافق با این سازمان وظیفه دارد برای نمایندگان کشورهای عضو برای سفر به مقر سازمان ملل روادید صادر کند و بهعنوان کشور میزبان سازمان ملل، وظایف و تعهداتش را جدی میگیرد». هرچند ممکن است با تجمعات احتمالی علیه حضور رئیسی با تساهل برخورد کند که باید با سعه صدر با آن برخورد کرد، ولی قطعا پلیس و مأموران امنیتی برخورد توهینآمیز به ایشان را تحمل نخواهند کرد. رخدادهایی مانند موضع مبهم و دوپهلوی ایران در جنگ اوکراین که با موضوع پهپادهای ایران وارد مرحله جدیدی شده و نهایتا بنبست در مذاکرات هستهای و مشروطکردن توافق به بستهشدن پرونده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مرگ مظلومانه مهسا امینی و بازتاب بسیار وسیع این رویداد تلخ در داخل و خارج، واکنش مقامات ارشد برخی کشورهای جهان و سازمانهای بینالمللی، در زمره موضوعاتی هستند که راه دشواری را در اولین حضور در مهمترین مجمع بینالمللی فرا روی رئیسی قرار دادهاند. گفتوگوی تلفنی رئیسی با خانواده مهسا، ابراز همدردی و قول پیگیری این حادثه اقدامی ضروری در پاسخ به مطالبات گسترده مردم، تشکلها و احزاب بود؛ اقدامی در کاهش تأثیرات منفی این واقعه بر حضور در نیویورک بود که ضمن استقبال از این ابتکار رئیسجمهور بهعنوان مجری قانون اساسی، ضروری است با اقدامات عملی، مجازات عاملان و آمران به طور جدی پیگیری شود. حضور رؤسای جمهور در مهمترین رویداد دیپلماسی جهان، علاوه بر سخنرانی در مجمع عمومی و ملاقاتهای مرسوم، فرصت مناسبی برای طرح ایدههای نو و متناسب با اهداف سازمان ملل متحد در عرصه جهانی است. دو سلف رئیسی از جناح غیراصولگرا، در زمان حضور در نیویورک توانستند با ارائه چنین ایدههایی، حضور خود را در این همایش بینالمللی به نمایش بگذارند. طرح «گفتوگوی تمدنها» توسط سیدمحمد خاتمی در مجمع عمومی با استقبال بیسابقه کشورهای عضو سازمان ملل به پارادایمی جهانی ارتقا یافت. سازمان ملل با تصویب قطعنامهای با اجماع نمایندگان دولتها و نامگذاری سال ۲۰۰۱ به «سال گفتوگوی تمدنها» نام ایران را در عرصه جهانی بهعنوان کشوری صلحدوست بر سر زبانها انداخت. حضور هیئت آمریکایی در زمان سخنرانی سیدمحمد خاتمی خود نمایانگر نقش و اهمیت این حضور بود. هرچند بیل کلینتون در تلاش برای ملاقات ولو تصادفی با همتای ایرانی خود با امتناع فرارگونه خاتمی ناکام ماند. حسن روحانی در اولین حضور در نیویورک (۱۳۹۲) با طرح ایده «جهان عاری از خشونت و افراطگری» و استقبال وسیع از آن، در فضای پرآشوب بینالمللی، بار دیگر نام ایران را در مهمترین رویداد بینالمللی مطرح کرد. حضور احمدینژاد برخلاف دو رئیسجمهور قبل و بعد از خود به دلیل ویژگیهای بارز اخلاقی و خودشیفتگی او، با بازخوردهای منفی بسیاری روبهرو شد. سخنرانی او در اولین حضور در مجمع عمومی سازمان ملل (۱۳۸۴) و رویکرد متفاوت او در گفتوگوهای هستهای با سه کشور اروپایی شرایط را به ضرر ایران رقم زد که در ادامه با طرح موضوعات جنجالی مخالفت با هولوکاست و حذف اسرائیل از کره زمین علاوه بر ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل، فضای سنگینی را در اجلاسهای بعدی مجمع عمومی که احمدینژاد در آنها حضور داشت علیه کشورمان رقم زد. در فروردین ۱۳۸۸ و در اجلاس ضد نژادپرستی در ژنو، دبیرکل سازمان ملل سخنرانی احمدینژاد را «نفرتانگیز» توصیف کرد. اینک باید دید مشاوران سیدابراهیم رئیسی برای خنثیکردن حواشی منفی اولین حضور او در نشست مجمع عمومی و تأثیرگذاری بر اجلاس چه تدبیری اندیشیدهاند و برجستهترین نکات سخنرانی او بر چه موضوعاتی متمرکز خواهد شد.
کسانی که با ادبیات بینالمللی آشنایی دارند، بر این نکته آگاهاند که فارغ از میزان تأثیر ایدهها، طرح آن میتواند در ارتقای جایگاه کشورها در مجامع بینالمللی تأثیرگذار باشد.در کنار موارد فوق، مسئله «آمریکا» و نحوه تعامل با این کشور، در چهار دهه گذشته از اصلیترین موضوعات سیاست خارجی کشور بوده و هست؛ موضوعی که در زمان حضور رؤسای جمهور ایران در نشست مجمع عمومی به نحو برجستهای در رأس اخبار قرار گرفته و به گمانهزنیهایی دامن میزند. روشن است که نحوه تعامل با آمریکا برعهده رؤسای جمهور نیست، باوجوداین نقش رؤسای جمهور در تلطیف ادبیات این مهم و استفاده از فرصت حضور در سازمان ملل، همواره تأثیرگذار بوده است. رئیس دولت اصلاحات رویکرد «ایجاد شکاف در دیوار بلند بیاعتمادی» را محور اصلی سیاست خارجی خود در رابطه با آمریکا اعلام کرده بود. همین امر باعث شد در سال ۲۰۰۰ و برنامه هزاره مجمع عمومی، بیل کلینتون رئیسجمهوری آمریکا که به طور معمول پس از ایراد سخنرانیهایش در سازمان ملل به فوریت این سازمان را ترک میکرد، تا پایان سخنرانی آقای خاتمی در سالن مجمع عمومی حضور داشته و به دقت به سخنان رئیسجمهوری اسلامی ایران در اجلاس هزاره مجمع عمومی سازمان ملل گوش فرا دهد.در اولین حضور حسن روحانی نیز باراک اوباما تلاش کرد تا با همتای ایرانی خود دیدار کند که به دلیل امتناع روحانی امکانپذیر نشد و نهایتا منجر به گفتوگویی تلفنی بین آنها شد. احمدینژاد با وجود ادبیات تهاجمی، اشتیاق فراوانی برای تماس با آمریکا داشت. ماجرای نامههای او به رئیسجمهور آمریکا و تلاش برای برقراری تماس در سطوح مختلف از بدعتهای او در رابطه با آمریکا بود که با درِ بسته طرف مقابل از یک سو و مخالفتهای داخل از سوی دیگر به جایی نرسید.درحالیکه انتظار میرفت با یکدستشدن ارکان حکومت و حضور رئیسی در رأس قوه مجریه، حساسیتها درباره تماسهای مستقیم بین ایران و آمریکا تقلیل یابد، رئیسجمهور در اقدامی غیرمعمول و خارج از عرف قبل از سفر به نیویورک بر هرگونه گمانهزنی درباره احتمال ملاقات خود با بایدن خط بطلان کشید و آن را منتفی اعلام کرد. او در گفتوگو با خبرنگار CBS آمریکا گفت: فکر نمیکنم دیدار با بایدن فایدهای داشته باشد. دولت آمریکا مدعی است که با دولت ترامپ متفاوت است؛ اما ما هیچ تغییری ندیدهایم. فارغ از نادیدهگرفتن تفاوتهای بایدن با ترامپ و تغییرات انکارناپذیر سیاست خارجی آمریکا درباره مذاکرات هستهای، این سؤال را میتوان مطرح کرد که چه اصراری بر رد قاطع موضوعی بود که میتوانست سوژهای برای مطرحشدن نام کشور در خلال حضور رئیسجمهور در نیویورک، تلاشهای بینالمللی برای انجام و نهایتا عدم اجابت درخواست احتمالی ملاقات در صورت لزوم، با ابتکار تأثیرگذار دیپلماتیک فراهم شود.برخلاف تحلیلهای رایج در طیف اصولگرایان در موضوع توافق هستهای مشروطکردن آن با بستهشدن پرونده پادمانی ایران در آژانس، توپ در زمین ایران قرار گرفته و مذاکرات را با بنبست مواجه کرده است. در شرایطی که این سفر میتوانست فرصت کمهزینهای برای عبور از مشکل احیای توافق هستهای از طریق گفتوگوی بیواسطه بین ایران و آمریکا باشد، دلیل پافشاری و نفی ملاقات احتمالا ناشی از نبود مشاورههای خوب از سوی مشاوران آقای رئیسی است. اگرچه به مصداق مثل معروف دروغ نباید گفت؛ ولی الزامی به راستگویی در هر شرایطی هم وجود ندارد. ضمن اینکه رئیسی خود بر این نکته واقف است که برونرفت از شرایط غیرقابل قبول اقتصادی دولتش در گرو توافق هستهای است که مشکلات آن باید با کنارگذاشتن واسطهها، در گفتوگوهای رودررو بین ایران و آمریکا حلوفصل شود؛ موضوعی که تناقضی با پیوستن ایران به سازمان همکاریهای شانگهای و حضور احتمالی ایران در پیمان قدرتهای نوظهور (بریکس) نداشته و اتفاقا میتواند موجبات نقشآفرینی فعال و قدرتمندانه کشورمان در این سازمانها را فراهم کند.