بانکها در مسلخ
مدتهاست که گزارش ترازنامههای بانکی ایران حاکی از وضعیت وخیم شبکه بانکی است و گزارشهای جدیدتر متأسفانه نشان میدهد که زیان شبکه بانکی سنگین و سنگینتر میشود؛ اما نهاد دولت و مجلس بدون توجه به این واقعیت مدام فشارهای خود را بر شبکه بانکی زیاد و زیادتر میکنند و عاقبت شومی را برای بانکهای ایران رقم میزنند.
مدتهاست که گزارش ترازنامههای بانکی ایران حاکی از وضعیت وخیم شبکه بانکی است و گزارشهای جدیدتر متأسفانه نشان میدهد که زیان شبکه بانکی سنگین و سنگینتر میشود؛ اما نهاد دولت و مجلس بدون توجه به این واقعیت مدام فشارهای خود را بر شبکه بانکی زیاد و زیادتر میکنند و عاقبت شومی را برای بانکهای ایران رقم میزنند.
طبق اطلاعات منتشرشده از صورتهای مالی روی سامانه کدال، زیان انباشته سه بانک دولتی مشخص شده است. این گزارش نشان میدهد که بانک ملی حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان زیان انباشته به ثبت رسانده و بانک کشاورزی حدود ۷.۴ هزار میلیارد تومان و بانک مسکن ۲.۴ هزار میلیارد تومان زیان انباشته دارد.
زیان سنگین شبکه بانکی کشور نتیجه عیان فشارهای دولت به بانکهاست. نتیجه انواع تسهیلات تکلیفی است که دولت به بانکها تحمیل کرده و هر بار این فهرست را طولانیتر میکند. پرداخت انواع وامها و تسهیلات دستوری مثل وام فرزندآوری، وام ازدواج، وام مسکن، وام ودیعه و اجاره خانه و... همه و همه تسهیلات تکلیفی و دستوری است که دولت و مجلس به بانکها تحمیل کردهاند.
جالب اینجاست که دولت این تسهیلات تکلیفی را نهفقط به بانکهای دولتی بلکه به بانکهای خصوصی هم اجبار کرده و سبب شده است که ترازنامههای بانکی به هم بخورد.
به جز این، مطالبات معوق و سنگین بانکها یکی دیگر از عوامل مهم زیاندهی سنگین بانکهاست. درحالحاضر شرایط اقتصاد کلان کشور و نرخ تورم به سمت و سویی پیش رفته است که وامگیرندگان تمایلی ندارند پولی را که بهعنوان تسهیلات میگیرند، به بانک پس بدهند؛ چراکه سودی که بدهکار بانکی از محل تورم میبرد، بسیار زیادتر است از هزینهای که بابت بهره بانکی میدهد؛ بنابراین بانکها در چنین شرایطی ناچار هستند در ازای مطالبات معوق هزینه هنگفت ذخیره را بپردازند و از این محل نیز دچار ضرر و زیان شوند.
هرچند که زیان بانکها از آنچه در ترازنامهشان ذکر میکنند، بیشتر است و دولت بدهی کلانی به بانکها دارد و بانکها درآمد کلانی را بهعنوان سود این پول، در ترازنامهشان منظور میکنند؛ ولی درنهایت دولت نه اصل آن را میدهد، نه سودش را و در واقع بانکها سود بدهی دولت را جزء درآمدهایشان حساب کردهاند و عدد زیان ذکرشده در ترازنامههای بانکی به دست آمده است و اگر بخواهیم این موضوع را هم در نظر بگیریم، متوجه میشویم که زیان انباشته بانکها بسیار بزرگتر از این حرفهاست.
در مجموع اینکه وضع ساختار بانکهای ایران بههیچوجه با استانداردهای بینالمللی مطابقت ندارد و حتی اگر تحریمها هم نباشند، هیچ بانکی در دنیا بانکهای زیانده ما را معتبر نمیداند و به علت اینکه فعالیت بانکهای ایران مطابق استانداردهای بینالمللی نیست، بانکهای دنیا حتی در شرایط غیرتحریمی هم حاضر به همکاری با بانکهای ایرانی نیستند.
متأسفانه باید قید کنم که مجموع دستگاههای تصمیمگیر هم عزمی برای حل مشکلات شبکه بانکی ندارند و دور نیست که بانکهای ایران هم گرفتار بحران صندوقهای بازنشستگی شوند. درحالحاضر وضعیت صندوقهای بازنشستگی به حدی وخیم است که قادر نیستند حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران را بپردازند و دولت ناچار شده است اموال خود را به جای بدهی خود به صندوقهای بازنشستگی بپردازد و آنها از این طریق حقوق بازنشستگان را پرداخت میکنند.
فشارهای دولت به شبکه بانکی هم سرنوشت مشابهی برای بانکها رقم میزند و دولت در سالهای آینده با بحران جدی در بازارهای مالی مواجه خواهد شد.