اوکراین و اشتباه محاسباتی روسیه
یک سال بعد از حمله روسیه به اوکراین، اشتباه محاسباتی مسکو بیشازپیش در حال آشکارشدن و تحت تأثیر قراردادن اوضاع داخلی و موقعیت بینالمللی روسیه است. ناکامی روسیه در تصرف کییف در مدت چند روز یا چند هفته نخست، ناکامیهای بعدی را تسریع کرد. شکست روسیه در جنگ اطلاعاتی نقش مهمی در اجرانشدن طرحهای تهاجمی اولیه داشت.
یک سال بعد از حمله روسیه به اوکراین، اشتباه محاسباتی مسکو بیشازپیش در حال آشکارشدن و تحت تأثیر قراردادن اوضاع داخلی و موقعیت بینالمللی روسیه است. ناکامی روسیه در تصرف کییف در مدت چند روز یا چند هفته نخست، ناکامیهای بعدی را تسریع کرد. شکست روسیه در جنگ اطلاعاتی نقش مهمی در اجرانشدن طرحهای تهاجمی اولیه داشت. موفقیت سربازان اوکراینی در جلوگیری از کنترل فرودگاه هوستومل در نزدیکی کییف که قرار بود سرپلی برای تصرف سریع و کمهزینه شهر باشد، نقطه شروع سردرگمیهای بعدی ارتش روسیه شد. این تحول به دولت زلنسکی و غرب فرصت داد تا خود را بازیابند و نسبت به امکان مقاومت در برابر ارتش روسیه امیدوار شوند. در نتیجه طرح آمریکا برای خارجکردن زلنسکی از اوکراین منتفی شد و سلسله تحولاتی رخ داد که به فرسایشیشدن جنگ انجامید.
نخستین اشتباه محاسباتی پوتین برآورد غلط او از قدرت ملیگرایی و قابلیت ارتش اوکراین برای مقاومت در برابر 200 هزار سرباز روسی بود که از شمال، جنوب و شرق وارد اوکراین شده بودند. اشتباه محاسباتی دیگر او درباره توان ارتش روسیه و قابلیت ژنرالها و تسلیحات روسی بود. نشانههایی مانند روحیه پایین سربازان روسی، ضعف لجستیک و تدارکات، طرحهای نظامی ضعیف، نیاز به دریافت تسلیحات و تجهیزات از دیگر کشورها، حمله به مناطق و تأسیسات غیرنظامی اوکراین، نیاز به بسیج مجدد 300 هزار نیرو در اکتبر، تهدید ضمنی به استفاده از سلاح هستهای و سرانجام ضدحملههای موفق ارتش اوکراین ورای انتظار از یک ارتش قوی در مقیاس جهانی بوده و به اعتبار ارتش روسیه لطمه زده است. این در حالی است که تا پیش از این فرض بر آن بود که اگرچه اقتصاد روسیه با مشکل مواجه است، اما ارتش روسیه اولین یا دومین ارتش مقتدر جهان است. این تجربه بار دیگر نشان داد که یک ارتش قوی نمیتواند بر پایه ساختارها و اقتصاد ضعیف شکل گیرد. جنگ اوکراین با عیانکردن نقاط ضعف روسیه، آینده این کشور را بهعنوان یک قدرت جهانی بیشازپیش با تردید مواجه کرده است.
اشتباه محاسباتی دیگر مسکو، تصور وابستگی چارهناپذیر اروپا به انرژی روسیه بود؛ اما اروپا توانست تا ژانویه 2023 حدود 80 درصد از گاز وارداتی از روسیه را جایگزین کرده و بهای گاز در اروپا را نسبت به آگوست گذشته 80 درصد کاهش دهد و به کمتر از قبل از جنگ اوکراین برساند. حساب روی اختلافات سیاسی بین متحدان غربی و نیز قوت جنبش پوپولیسم در اروپا و آمریکا، اشتباه دیگر روسیه بود؛ اما جنگ اوکراین بهعنوان تهدیدی امنیتی بهسرعت به اولویت اول غرب تبدیل شد و دولتهای غربی
به اضافه همه طیفهای سیاسی و افکار عمومی را متحد کرد. در نتیجه، آنها توانستند بر اختلافات پیشین فائق آیند، بودجههای نظامی خود را افزایش دهند و درمورد بازسازی ساختارهای امنیتی و تقویت قوای نظامی خود و ارائه کمکهای نظامی و اقتصادی هنگفت به اوکراین همساز شوند. همچنین برخلاف انتظار روسیه، حمله به اوکراین موجب سرعتگرفتن سیاست اشتباه غرب در قبال گسترش ناتو شد. قرارگرفتن فنلاند و سوئد در آستانه پیوستن به ناتو، استقرار قوای بیشتر ناتو در اروپای شرقی، نامزدی رسمی اوکراین برای عضویت در اتحادیه اروپا و تقاضای رسمی کییف برای پیوستن به ناتو همه در جهت خلاف مسیری است که مسکو برای اروپای شرقی در نظر داشت. همچنین برخلاف تصور مسکو، غرب به آسانی درمورد تحریم بخش مهمی از اقتصاد روسیه به توافق رسید. اگرچه افزایش قیمت نفت و گاز در شش ماه نخست و تدابیری مانند افزایش بهره در داخل تاکنون به داد روسیه رسیده، اما روشن است که در میانمدت، آثار تحریم، ازجمله محدودشدن بازار انرژی روسیه و توقف کار دو لوله گاز نورداستریم 1 و 2 و بهویژه قطع دسترسی اقتصاد روسیه به فناوریهای پیشرفته و نیز تدابیر تقابلی با تحریم مثل افزایش نرخ بهره برای زیرساختهای اقتصادی روسیه خسارتبار خواهد بود. همچنین با توجه به مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل در 14 نوامبر و دیگر تدابیر، ممکن است 300 میلیارد دلار سپرده روسیه نزد بانکهای غربی برای بازسازی اوکراین مصادره شود. اشتباه اساسیتر پوتین رؤیای ضمیمهکردن اوکراین به خاک روسیه بود. ملیگراهای روسی بعد از فروپاشی شوروی هیچگاه جدایی اوکراین را نپذیرفتند و از دیدگاهی استراتژیک این جدایی را مانعی در برابر تثبیت روسیه بهعنوان یک قدرت جهانی به شمار آوردند. پوتین در مقاله مهمی تحت عنوان «وحدت تاریخی روسها و اوکراینیها» در جولای 2021، از روسها و اوکراینیها بهعنوان «ملت واحدی» که «فضای تاریخی و معنوی واحدی را اشغال کردهاند»، اسم برد. دو سخنرانی او قبل از شروع حمله نیز بهعنوان نفی موجودیت اوکراین تفسیر شد. با توجه به چنین رؤیایی و نیز نظر به اینکه روسیه اکنون به لحاظ روانی در مرحله انکار ناکامیهای خود قرار دارد، سؤال این است که آیا دورنمایی برای رسیدن به یک راهحل دیپلماتیک و توقف جنگ وجود دارد یا خیر و احتمال بالاگرفتن جنگ ازجمله استفاده از سلاح هستهای از طرف روسیه چقدر است؟