الزام به نظارت بر صداوسیما
اشاره: یادداشت این هفته متن نامهای است که اینجانب چند روز پیشتر خطاب به آقایان سیدعباس صالحی و الیاس حضرتی بهعنوان نمایندگان رئیسجمهور در شورای نظارت بر صداوسیما ارسال کردم و با اطلاع قبلی ایشان منتشر میشود.
اشاره: یادداشت این هفته متن نامهای است که اینجانب چند روز پیشتر خطاب به آقایان سیدعباس صالحی و الیاس حضرتی بهعنوان نمایندگان رئیسجمهور در شورای نظارت بر صداوسیما ارسال کردم و با اطلاع قبلی ایشان منتشر میشود.
***
نیازی نیست که برای شما شرایط نامطلوب صداوسیما شرح داده شود که اهل فرهنگ و رسانهاید و به نیکی از اوضاع این سازمان آگاهید.
اصل 175 قانون اساسی بهصراحت مقرر کرده است «در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین شود». آیا در وضعیت کنونی این سازمان، آزادی بیان و نشر افکار تأمین است؟
نظرسنجیهای معتبر مستقل حکایت از آن دارد که تلویزیون جایگاه خود را در سبد مصرف رسانهای خانوار از دست داده است.
ضعف مفرط این سازمان موجب شده است مردم ایران از تلویزیونی که تصویر واقعی آنها را نمایش بدهد، محروم باشند. اگر شبکههای تلویزیونی فارسیزبان آنسوی مرزها گوی سبقت از سیما ربودهاند، نه
به خاطر قدرت آنها، بلکه به دلیل بیتوجهی این سازمان به مخاطب ایرانی و کیفیت نازل و غیرحرفهای این رسانه است.
خوشبختانه شما با شناختی که از فرهنگ و رسانه دارید، با حکم آقای رئیسجمهور به عضویت شورای نظارت بر صداوسیما منصوب شدهاید.
این شورا طبق قانون هفت وظیفه مهم و بنیادی برعهده دارد:
۱- نظارت بر حسن انجام همه امور سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و تذکرات لازم درباره تخلفات و انحرافات برای اصلاح امور یادشده.
۲- نظارت بر سیاستهای اجرائی که در نظر است در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به مرحله اجرا دربیاید و اعلام نظر اصلاحیشورا به رئیس سازمان.
۳- نظارت بر حسن اجرای قوانین مربوطه در سازمان صداوسیما.
۴- نظارت بر ایجاد یا انحلال هر بخش، واحد شعبه و دفاتر و نمایندگی در سازمان.
۵- نظارت بر انعقاد قراردادها و خریدهای داخلی و خارجی سازمان.
۶- نظارت بر دیگر اموری که سازمان طبق قانون برعهده دارد و انجام میدهد.
۷- گزارش منظم و مستمر از جریان امور در سازمان به مقام معظم رهبری و قوای سهگانه جمهوری اسلامی ایران.
از نظر حقوق اداری دستگاه نظارتی مسئولیت مستقیم دارد تا با بررسیهای دقیق، میزان انطباق رفتارهای سازمانی با قوانین، مقررات و اصول و قواعد حرفهای را بررسی کرده و هر خبط و خلاف و خطایی را بازخواست کند و در صورت اقتضا به مراجع ذیربط ارجاع دهد.
این شورا در کیفیت و کمیت رفتار سازمان صداوسیما مسئول است.
اما سالهاست خبری از این شورا نیست. این شورا چه میکند؟ چقدر جلسه برگزار میکند؟ در جلسات آن چه میگذرد؟ تا چه اندازه به وظایف نظارتی خود درباره فعالیتهای اداری و مالی و حرفهای و حقوقی صداوسیما میپردازد؟ وقتی صدایی از این شورا نمیآید، چنین برداشتی منطقی است که وظایف خود را به انجام نمیرساند.
برای درک بهتر انفعال شورای نظارت بر صداوسیما آن را مقایسه کنیم با نهاد هیئت نظارت بر مطبوعات. این هیئت تقریبا به طور ثابت هر هفته جلسه داشته و سختگیرانه بیش از دوهزارو 600 نشریه و صدها خبرگزاری و پایگاه خبری را تحت نظر دارد. گروههای کارشناسی به هیئت گزارش میدهند که مثلا فلان نشریه یا خبرگزاری مرتکب فلان خطا شده است. هیئت تذکر و اخطار میدهد و چهبسا که تصمیم به توقیف بگیرد و پرونده را به مرجع قضائی بفرستد. سایه این هیئت همیشه بر سر مطبوعات و خبرگزاریها سنگینی کرده است. اینهمه در حالی است که اکثر قریب به اتفاق مطبوعات و خبرگزاریها برخلاف صداوسیما با بودجه خصوصی فعالیت میکنند، نه بودجه عمومی، و از نظر حجم مطالب نیز قابل قیاس با صداوسیما نیستند.
بهعنوان کسی با سالهای طولانی تدریس و تحقیق در حقوق رسانه، یادآوری میکنم که اگر سیر تا پیاز نظام حقوقی مسئولیت در مطبوعات روشن و آشکار است، اما درباره رسانه بزرگی مانند تلویزیون، نظام اخلاق حرفهای و نظام حقوقی مسئولیت همواره در ابهام گذاشته شده است.
اینک خود کمّیت و کیفیت فعالیت این هیئت و آن شورا را مقایسه کنید. از آنجا که شما را به انصاف میشناسم، تردید ندارم که در این مقایسه پیشانیتان عرق خواهد کرد.
در این دوران ایران بیش از همیشه نیازمند تلویزیونی است که سیمای واقعی کشور باشد، آزادی بیان را تأمین کرده و با تبعیت از قانون و اصول حرفهای و استفاده از نیروهای کارآمد و در چارچوب حقوقی-سیاسی نظام و منافع ملی در تمام قسمتهای خبری و تحلیلی و سرگرمی بتواند با همه ایرانیان ارتباط برقرار کند. تلویزیونی که واقعا ملی و آینه شفاف و تمامقد همه مردم و حافظ منافع ملی باشد، نه آینهای مکدر و کوچک در جیب عدهای اندک.
برآوردن چنین نیازی بدون احیای جایگاه فراموششده نهاد حقوقی «شورای نظارت بر صداوسیما» ممکن نیست.
انتظار میرود که بهعنوان نمایندگان رئیسجمهوری که در پی وفاق و مردممداری و سلم و صلح است، همت کنید و با جلب مشارکت کارشناسان خبره و در کنار دیگر اعضای محترم این شورا با احیای گسترده وظایف نظارتی شورای نظارت بر صداوسیما و گزارش به مردم شرایط را برای بهبود این رسانه فراهم آورید که این ملت شایسته بهترینهاست.