|

اثر کم‌آبی و تغییر اقلیم بر تهران

مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران، در هفته سوم اردیبهشت 1402 گفت: «مشترکان بدمصرف تهرانی شناسایی شده و اخطارها و هشدارهای لازم برای آنان ارسال شده... در صورت بی‌توجهی به هشدارها مشترکان بدمصرف تهرانی در نوبت اول از ساعت 9 تا 17 و به مدت یک روز با محدودیت قطع آب روبه‌رو خواهند شد.

مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران، در هفته سوم اردیبهشت 1402 گفت: «مشترکان بدمصرف تهرانی شناسایی شده و اخطارها و هشدارهای لازم برای آنان ارسال شده... در صورت بی‌توجهی به هشدارها مشترکان بدمصرف تهرانی در نوبت اول از ساعت 9 تا 17 و به مدت یک روز با محدودیت قطع آب روبه‌رو خواهند شد. طبق مصوبه شورای مدیریت بحران استانداری تهران همه دستگاه‌های اداری و اجرائی ملزم شده‌اند 25 درصد از مصرف آب شرب خود را نسبت به گذشته کاهش دهند و آبفای استان تهران در این زمینه ملزم شده است دستگاه‌های اجرائی را رصد کند». رئیس مرکز تغییر اقلیم و خشک‌سالی هواشناسی نیز در هفته اول همین ماه گفت: «شمال کشور هم از خشک‌سالی در امان نیست. سال 1401 تنش‌های آبی متعددی در کشور تجربه کردیم و به برخی شهرها با تانکر آب‌رسانی شد. سایه کمبود آب و خشک‌سالی روی سر پایتخت‌نشین‌ها هم افتاد و حتی تعدادی از مسئولان از اینکه تهران تنها ۱۰۰ روز آب دارد صحبت کردند و موضوع جیره‌بندی مطرح شد». میانگین افزایش دما در مقایسه با سطوح قبل از صنعتی‌شدن در حال حاضر 1.2 درجه است، که بسیار نزدیک به 1.5 درجه است که جامعه علمی بین‌المللی هشدار می‌دهد که اگر بخواهیم از تحولات فاجعه‌باری مانند تشدید سیل، آتش‌سوزی، طوفان، زلزله و موج گرما جلوگیری کنیم، نباید از حد 1.5 درجه افزایش فراتر رویم. کشورهای انتشاردهنده دی‌اکسید کربن باید فورا متعهد شوند تا سال 2050 انتشار خالص صفر داشته باشند و -مهم‌تر از همه- سیاست‌ها و برنامه‌هایی را اجرا کنند که ما را به این هدف برساند. ایران تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار گرفته است. سرزمین ما از نظر جغرافیایی در کمربند خشک جهان با دمای بالا و بارش باران و برف نسبتا محدود قرار دارد. این امر باعث می‌شود که منابع آب یکی از مهم‌ترین عوامل محدودکننده توسعه کشور باشد. اقتصاد ایران بیشتر تحت تأثیر پیامدهای تغییرات اقلیمی قرار گرفته است. در منطقه‌ای مانند ایران، هر یک درجه افزایش دما می‌تواند تولید محصول را ۱۰ درصد کاهش دهد که هم اقتصاد و هم امنیت غذایی ایران را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تمام بخش‌های تولید و توسعه نیاز به دسترسی به منابع آبی دارند که بر اکوسیستم‌ها و تنوع زیستی فشار وارد می‌کند. چالش‌های محیط زیستی تأثیرگذار بر جهان مانند تغییرات اقلیمی-کمبود آب، ازدست‌دادن تنوع زیستی و آلودگی با شکاف بین تقاضاهای توسعه، انگیزه‌های ضعیف و ظرفیت برنامه‌ریزی اقتصادی و توسعه در سطح ملی در کشورهای توسعه‌یافته و در‌حال‌توسعه ترکیب می‌شوند. پیش‌بینی می‌شود تا سال 1429 شمسی، 2050 میلادی خسارت تجمعی ناشی از تغییرات اقلیمی و تخریب محیط زیست مرتبط به آن به هشت تریلیون دلار برسد و تولید ناخالص داخلی جهانی را تا سه درصد کاهش دهد و اثرات نامتناسبی بر فقیرترین مناطق جهان داشته باشد. رشد انداره و سرعت رشد غیر«سبز» بیشتر و سریع‌تر از ظرفیت و تعهد برای بازسازی، تجدید، و دوباره پرکردن منابع محیطی بوده است. میزان دی‌اکسید کربن موجود در جو در شش دهه منتهی به سال 2020 میلادی حدود 25 درصد و از شروع انقلاب صنعتی در ابتدای قرن نوزدهم حدود 40 درصد افزایش یافته است. انتظار می‌رود میانگین دمای جهانی در چند دهه آینده تا دو درجه سانتی‌گراد (در بعضی برآوردها تا سه درجه پیش‌بینی شده است) افزایش یابد. ایران در دهه‌های آینده با افزایش حداقل 2.6 درجه سانتی‌گراد میانگین دما و کاهش 35 درصدی بارندگی مواجه خواهد شد. ایران از نظر انتشار گازهای گلخانه‌ای اولین کشور خاورمیانه و هفتمین کشور جهان است. سهم سطح بالای ایران در انتشار گازهای گلخانه‌ای به تولید و مصرف قابل توجه نفت، گاز و شهرنشینی سریع مربوط می‌شود. تغییر در الگوهای اقلیمی می‌تواند زندگی را در معرض خطر قرار دهد. بروز بیشتر سیل می‌تواند منجر به گسترش بیماری‌های ناشی از آب، جراحات و خطرات شیمیایی شود. با گسترش دامنه جغرافیایی پشه‌ها و کنه‌ها، آنها می‌توانند بیماری‌ها را به مکان‌های جدید منتقل کنند. پدیده مونسون اقیانوس هند که عمدتا به مناطق ساحلی محدود بود در سال 1401، مناطقی تا شمال هندوستان (هیمالایا) و شمال ایران (البرز) را تحت تأثیر قرار داد و موجب خسارت‌های جانی، آسیب به منابع غذایی و در نتیجه تهدید سلامت مردمان بیشتری شده است. آب موجود در مخازن سدهای پیرامون تهران به دلیل ترکیبی از تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت منابع و استخراج بیش از حد به سرعت در حال کاهش است. در نتیجه، احتمالا تهران در دهه پیش‌رو با کمبود آب بسیار قابل توجهی مواجه است. مخازن سدها به دنبال خشک‌سالی طولانی‌مدت که منطقه را برای دو سال متوالی تحت تأثیر قرار داده؛ تقریبا خالی است. در 12 اردیبهشت 1402 گزارش شد که سدهای تهران 504 میلیون مترمکعب آب دارند که هشت درصد کمتر از مدت مشابه سال گذاشته است. حجم کل مخازن سدهای پنج‌گانه تهران نسبت به سال قبل ۴۱ میلیون مترمکعب کاهش یافته است. سدهای پنج‌گانه تهران ۵۰۴ میلیون مترمکعب آب دارند و این در حالی است که سال گذشته در همین زمان حجم آب سدهای تهران ۵۴۵ میلیون مترمکعب ثبت شده است. در این تاریخ حجم مخزن سد امیرکبیر ۱۱۰ میلیون مترمکعب آب، سد لتیان ۶۵ میلیون مترمکعب، سد لار ۵۲ میلیون مترمکعب، سد طالقان ۲۱۹ میلیون مترمکعب و سد ماملو ۵۹ میلیون مترمکعب ثبت شده است. این اعداد حاکی از کاهش ۱۲ میلیون مترمکعبی حجم مخزن سد نسبت به سال قبل و ۱۰۹ میلیون مترمکعبی نسبت به سال نرمال دارد. این بحران با رشد سریع جمعیت شهر و افزایش تقاضای آب تشدید شده است. جمعیت تهران در شب در پایان سال 1401 حدود 9.6 میلیون نفر، در استان تهران حدود 14 میلیون و سرجمع با جمعیت استان البرز حدود 17.5 میلیون نفر است. افزایش جمعیت که در محدوده تهران بیشتر افزایش آن به مهاجران جدید مربوط است، به افزایش تقاضا برای آب در تهران انجامیده و این امر منجر به کمبود منابع تمیز و آشامیدنی شده است. دولت برای صرفه‌جویی در مصرف آب در ماه‌های تابستان به محدودکردن مصرف آب در مکان‌های عمومی، اعمال جریمه برای افرادی که بیش از حد آب مصرف می‌کنند و حتی قطع آبرسانی به مناطق خاص شهر دست می‌زند. بارندگی محدود و جمعیت روزافزون به برداشت افزایشی از چاه‌ها برای تأمین آب تهران انجامیده است. در سال آبی 1401-1402 نیز مانند سال گذشته با خشک‌سالی مواجه هستیم و کاهش ذخایر سدها آماری حتی پایین‌تر از سال آبی قبلی را نشان می‌دهد. بهبود زیرساخت‌های آب و مقاوم‌سازی سامانه‌های انتقال آب و شبکه فاضلاب در سراسر تهران بخشی از فعالیت‌های در دست اجرا در محدوده پیرامون تهران برای بهره‌برداری مناسب‌تر از منابع آب است. این فعالیت‌ها زمان‌بر است و مردم تهران با چالش زندگی در شهری بدون آب کافی مواجه خواهند شد. هیچ راه‌حل آسانی وجود ندارد. آنچه باید اساسا تغییر کند، نحوه برخورد با این تهدیدات محیط زیستی است. راه‌حل‌های مواجهه با آثار و تبعات تغییرات اقلیمی باید به‌عنوان پدیده‌هایی به‌شدت مرتبط با یکدیگر، در تعامل با عوامل اجتماعی-اقتصادی، به‌ویژه نابرابری‌های گسترده و تشدیدشونده در نظر گرفته شوند. تغییرات اقلیمی و کمبود آب به تنهایی بر سامانه‌های غذایی اثر نمی‌گذارد. در این مورد اولویت با رویکرد منسجم و هماهنگ است. بازیابی و توسعه سبز فراگیر در راستای برنامه و اولویت‌های توسعه ملی است. این به معنای حمایت از انتقال از انرژی‌های حاصل از سوخت‌های فسیلی به انرژی پایدار، بهبود مدیریت منابع طبیعی و در عین حال کمک به تنوع‌بخشیدن به اقتصاد است.