|

نظری به قره‌باغ در سومین سالروز جنگ دوم

قره‌باغ، «قره‌باغ بالا» یا ناگورنو قره‌باغ با چهارهزارو 400 کیلومترمربع با جمعیت برآوردشده حدود ۱۵۰ هزار نفر در پایان دهه دوم سده بیست‌ویکم، منطقه‌ای است واقع در قفقاز جنوبی و بخشی از منطقه بزرگ قره‌باغ است که بین قره‌باغ سفلی و سیونیک قرار دارد.

نظری به قره‌باغ در سومین سالروز جنگ دوم

قره‌باغ، «قره‌باغ بالا» یا ناگورنو قره‌باغ با چهارهزارو 400 کیلومترمربع با جمعیت برآوردشده حدود ۱۵۰ هزار نفر در پایان دهه دوم سده بیست‌ویکم، منطقه‌ای است واقع در قفقاز جنوبی و بخشی از منطقه بزرگ قره‌باغ است که بین قره‌باغ سفلی و سیونیک قرار دارد. زمین آن بیشتر از کوه‌ها و پوشش جنگلی تشکیل شده است. قره‌باغ یک سرزمین مورد مناقشه است که در سطح بین‌المللی به عنوان بخشی از آذربایجان به رسمیت شناخته شده است، اگرچه بیشتر قلمرو آن توسط جمهوری خودخوانده قره‌باغ کوهستانی (NKR) اداره می‌شود. قره‌باغ تنها منطقه درگیری در اتحاد جماهیر شوروی سابق است که در آن از مرزهای یک جمهوری خودمختار فراتر رفته و مناطق اطراف آن نیز اشغال شده بود. 

به عنوان مثال، منطقه درگیری در جمهوری خودمختار آبخازیا از محدوده جمهوری خودمختار عبور نمی‌کند و حتی یک اینچ از مناطق اطراف آن اشغال نشده است. در اشغال قره‌باغ و مناطق اطراف آذربایجان –‌نظیر لاچین توسط نیروهای ارمنی طی سال‌های 1994 تا 2020‌- کنترل شد. روز پنجم مهر 1399/ 27 سپتامبر 2020 آغاز یک درگیری مسلحانه مجدد در قره‌باغ میان نیروهای آذربایجان با اعضای جمهوری خودخوانده ارمنی‌نشین آرتساخ و ارمنستان بود. درگیری منجر به تلفات جانی و تخریب اموال غیرنظامیان شده است. از 150 هزار نفری که قبل از شروع جنگ در این منطقه زندگی می‌کردند، درصد زیادی از زنان و کودکان به ارمنستان گریختند. خطر واقعی تشدید بیشتر با پیامدهای پیش‌بینی‌نشده و خطر دخالت سایر کشورها در این مناقشه قفقاز جنوبی وجود دارد.

حدود 200 سال قبل در شروع جنگ دوم ایران و روس و در پی شکست ایران در جنگ اول، در روز ۳۱ جولای 1826 یک ارتش 35 هزار نفری به رهبری شاهزاده عباس‌میرزا قاجار به قره‌باغ و تالش حمله کرد. در پی ضد‌حمله روسیه به رهبری ژنرال پاسکوویچ و اشغال ارومیه و تبریز، عهدنامه ترکمنچای در 22 فوریه 1828 امضا شد که خانات قره‌باغ، ایروان و نخجوان را به روسیه داد. با معاهده ترکمنچای، روسیه تقریبا تمام سرزمین‌های قفقاز را از ایران جدا کرد. آنها قبلا گرجستان، داغستان و بیشتر آذربایجان امروزی را از طریق عهدنامه گلستان 1813 به دست آورده بودند. طبق مفاد این معاهده، خانات اریوان و نخجوان به روسیه رسیدند و ارمنستان امروزی و بخش باقی‌مانده از جمهوری آذربایجان معاصر که هنوز در دست ایران باقی مانده بود و همچنین بخش کوچکی از آناتولی شرقی یعنی ایگدیر (که اکنون بخشی از ترکیه است)، به روسیه داده شد. فتحعلیشاه وعده پرداخت غرامت ۲۰ میلیون روبل نقره را داد و به اتباع ارمنی خود اجازه داد بدون هیچ مانعی به خاک روسیه مهاجرت کنند. این امر باعث تغییرات جمعیتی قابل توجهی در قفقاز و همچنین در داخل مرزهای تازه‌تأسیس ایران شد. مهم‌تر از آن، شاه به روس‌ها حق انحصاری برای حفظ نیروی دریایی در دریای کاسپین اعطا و موافقت کرد که بازرگانان روس آزادند تا در هر کجای ایران که می‌خواهند تجارت کنند‍!

حدود سه دهه قبل و در پی فروپاشی اتحاد شوروی، درگیری اولیه 1992-1994 با پایان جمهوری‌های مبتنی بر قومیت یا مناطق خودمختار هم‌زمان بود که تا حد زیادی در سال 1922 توسط استالین، کمیسر ملیت‌ها، راه‌اندازی شده بود. به منظور توقف جنگ 1992-1994 که طی آن حدود 500 هزار نفر آواره شدند، سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) کمیته‌ای متشکل از 11 کشور برای میانجیگری به نام گروه مینسک ایجاد کرد که فرانسه، ایالات متحده آمریکا و روسیه با هم همکاری می‌کردند. گروه مینسک تعدادی از جلسات میانجیگری را سازماندهی کرد، اما این جلسات منجر به هیچ تغییری در ساختارهای پیچیده منطقه یا همکاری واقعی بین آذربایجان و ارمنستان نشد. گروه مینسک به طور فزاینده‌ای در قفقاز ناکارآمد بود. سرخوردگی از عدم پیشرفت در میان رهبران آذربایجان که از سال 1994 استدلال می‌کردند تمامیت ارضی آنها توسط ارمنستان نقض می‌شود، شدیدتر بود. پاسخ ارامنه این بود که قره‌باغ دارای اکثریت مردم ارمنی است و آنها حق تعیین سرنوشت دارند.

آنچه امروز با جنگ 1992-1994 متفاوت است، دخالت مستقیم ترکیه در حمایت از جمهوری آذربایجان است. آذربایجان از تعداد زیادی پهپاد ساخت ترکیه استفاده کرده و فضای هوایی را در انحصار خود دارد. این احتمال وجود دارد که ترکیه متخصصان استفاده از پهپادها را نیز برای جمهوری آذربایجان تأمین کرده باشد.

این درگیری مسلحانه پتانسیل ایجاد تنش‌های بزرگ‌تر را در یک منطقه پرتنش دارد. میانجیگری با هدف ایجاد مذاکرات با حسن نیت یک نیاز حیاتی است. اقدامات اعتمادسازی بین آذربایجان و ارمنستان مورد نیاز است. به مجموعه‌ای از اقدامات نیاز است که فراتر از آتش‌بس انجام شود.

قره‌باغ و مناطق اداری مجاور آن در جمهوری آذربایجان از‌جمله لاچین، کلبجر، گوبدلی، زنگیلان، جبرائیل، آغدام و فیضولی پهنه‌های مهم درگیری در قره‌باغ هستند.

چالش‌های محیطی نیز در این جنگ مطرح است. رودخانه آغستافاچای یکی از رودخانه‌های فرامرزی بین آذربایجان و ارمنستان است. درگیری‌های سه دهه اخیر بین دو طرف پیامدهای مختلفی بر روی رودخانه در زمینه‌های اکولوژیکی، امنیتی، انسانی و اقتصادی داشته است. کانال‌های آبیاری به طول ۷۲ کیلومتر، 

120 میلیون مترمکعب آب از مخزن «رودخانه آغستافاچای» به مناطق کشاورزی در کوهپایه‌ها و شهرک‌های مناطق پیرامون رودخانه آغستافاچای می‌رساند. منطقه قره‌باغ دارای آثار طبیعی مختلف و گونه‌های کمیاب گیاهی و جانوری است. منطقه کوهستانی قره‌باغ قفقاز کوچک یک منطقه جنگلی وسیع است. مساحت کل جنگل 246هزارو 700 هکتار است.

قره‌باغ از نظر منابع طبیعی زیرزمینی و زمینی غنی است. باید توجه کرد که ۴۰ درصد از منابع معدنی و زمین‌شناختی شناخته‌شده جمهوری آذربایجان در مناطق قره‌باغ قرار دارد. مهم‌ترین کانسارها عبارت‌اند از سنگ معدن فلزات غیرآهنی، طلا، جیوه، کرومیت، پرلیت، آهک، مرمر، عقیق، آب‌های معدنی و... . منابع مس و روی در کانسار مهم آنا در بخش غربی قفقاز کوچک متمرکز است. منابع معدنی اکتشاف‌شده برای بهره‌برداری در این منطقه آماده است. منابع جیوه دارای اهمیت صنعتی در منطقه کلبجر قرار دارد.

بیش از 120 کانسار آب معدنی با ترکیبات مختلف با ظرفیت تصفیه بالا در مناطق قره‌باغ وجود دارد. ازجمله یوخاری (بالا) و آشاهی (سفلی). آب معدنی ایستیسو منطقه کلبجر از نظر ترکیبات مفید گازی و شیمیایی، دمای بالا و منابع طبیعی فراوان، برای درمان بیماری‌ها مفید است. چشمه معدنی تورشسو (آب شور) در 17کیلومتری شوشاست. تورشسو برای درمان بیماری‌های داخلی مختلف، تأمین آب شوشا از طریق لوله آب استفاده می‌شود. چشمه‌های تورشسو و عیسی قرن‌ها محل برگزاری جلسات شعر و موسیقی قره‌باغ نیز بوده است.

یکی از شرایط اصلی شکل‌گیری سرزمین‌های ملی، روابط نزدیک اقتصادی داخلی است. مرکز منطقه قره‌باغ مرکز منطقه «خان‌کندی» مستقیما با راه‌آهن و بزرگراه‌های آذربایجان و در کل با سیستم حمل‌ونقل جمهوری آذربایجان ارتباط دارد. راه‌آهن از خان‌کندی تا باکو تا 392 کیلومتر است.

هشت درصد از کل پیله ابریشم خام واردشده به مجتمع بزرگ صنعتی ابریشم «خان‌کندی قره‌باغ» در سال 1985 -اواخر زمان اتحاد جماهیر شوروی‌- در قره‌باغ تولید شده است. مابقی 92 درصد از سایر مناطق آذربایجان آورده شده است.

امروزه مسئله آب برای جمهوری آذربایجان اهمیت بالایی دارد. شبکه رودخانه‌های نزدیک در کوه‌های قره‌باغ قفقاز کوچک برای منابع آبی شکل‌گرفته در جمهوری آذربایجان حیاتی است. رودخانه‌هایی که از این کوه‌ها سرچشمه می‌گیرند، به‌ویژه مربوط به شاخه راست کورا، تارتار، هاکاری، هاچین‌چای، کندلن‌چای و سایر مناطق کم‌ارتفاع است و دریاچه‌های مصنوعی و کانال‌های آبیاری بر روی برخی از آنها ساخته شده است. یکی از مجتمع‌های مورد استفاده در آبیاری و دریافت انرژی الکتریکی، مجتمع آبی تارتار است. این مجموعه در سال 1976 ساخته شد.

مخزن سرسنگ و نیروگاه ساخته‌شده بر روی این مجتمع آبی تارتار با حجم مخزن 560 هزار مترمکعب، از طریق کانال‌های آبیاری ۸۰ هزار هکتار از مناطق کم‌ارتفاع تارتار، آغدام، بردا و گورانبوی را آبیاری می‌کند.

به نظر می‌رسد آتش‌بسی که روز چهارشنبه 

۲۹ شهریور ۱۴۰۲ اعلام شد تا حد زیادی آخرین حمله جمهوری آذربایجان را متوقف کرده است. در سه سال گذشته، قحطی و زور با اعمال محاصره امکان زندگی معمولی را از مردم قره‌باغ سلب کرده است.