مسعود پزشکیان در جمع اهالی فرهنگ و هنر
باید اصلاح کنیم تا حق و عدالت در جامعه پیدا شود
آیتالله محققداماد: شما باید درددل آنهایی را که مشارکت نکردند، بشنوید و به شکایت آنها رسیدگی کنید. چرا آنها گلهمندند؟
نشست مسعود پزشکیان با اهالی فرهنگ و هنر روز گذشته سهشنبه 12 تیرماه در مرکز همایشهای رایزن برگزار شد.
شرق: نشست مسعود پزشکیان با اهالی فرهنگ و هنر روز گذشته سهشنبه 12 تیرماه در مرکز همایشهای رایزن برگزار شد. در بخشی از این نشست آیتالله محققداماد گفت: «با امیدی قاطع برای اینکه بهزودی شما رئیسجمهوری اسلامی ایران باشید، استدعا دارم این دو واژه را مورد دقت قرار بدهید؛ جمهوری اسلامی. اگر واژه اسلامی و اسلام از روز اول تشکیل تمدن اسلامی تا امروز از سوی قدرتهای روز، به نفع خود مصادره شده و هر روز تفسیر خاصی پیدا کرده، اما خوشبختانه واژه جمهوری از یونان باستان، ازدوران افلاطون و ارسطو تا امروز معنایش روشن و تغییری نیافته است. جمهوری یعنی مشارکت همه. بنابراین اگر شما رئیسجمهور این کشور شدید، رئیسجمهوری اسلامی که انشالله میشوید، به معنای آن نیست که فقط منافع حداکثر را تأمین بفرمایید. اکثریت قدرت را تشکیل میدهد. اما رئیسجمهور عادل آن است که حقوق همه بهویژه اقلیت را هم توجه کند. مردمسالاری که ترجمه دموکراسی است (دموکراسی یک کلمه یونانی است) تأمین حق اقلیت است، نه فقط اکثریت. جناب آقای پزشکیان، من یکی از سالخوردگان این جلسه هستم. آمار مشارکت از روز نخستین تشکیل این حکومت تا امروز تقریبا به نصف رسیده است. شما باید درددل آنهایی را که مشارکت نکردند، بشنوید و به شکایت آنها رسیدگی کنید. چرا آنها گلهمندند؟ چرا با حاکمیت موضع دارند و به حاکمیت اعتماد ندارند؟ برسید به درددل آنها. شما باید کاری کنید، اگر خداوند توفیق دهد که در این کشور فرهنگ تحمل دیگری را نهادینه کنید که همه مردم بهویژه حاکمیت تحمل کند حرف دیگری را».
مسعود پزشکیان دراین جلسه گفت: «من کارشناس همه رشتهها نیستم، اما دیدگاهم خیلی روشن است. شما کمک کردید و من صدای شما خواهم شد، چون این دیدگاه را دارم و بارها اشاره کردهام که به علم و کارشناسی معتقدم. به حق و حقوق همه جامعه معتقدم. مذهبی، غیرمذهبی، مسلمان، غیرمسلمان، ترک، لر، کرد، عرب، عجم اصلا فرق نمیکند. شما هنرمند هستید و چون هنرمند هستید، باید بتوانید این وضعیت ناهمگون در جامعه را با هنر حل کنید. شما باید کمک کنید من بتوانم کاری کنم. من که پزشک هستم و داشتم کار میکردم. هنر این است که در این ناهمگونی که به وجود آمده و این واگرایی که در کشور شکل گرفته، کاری کنیم بتوانیم در کنار هم قرار بگیریم و ایران و مملکتمان را به جایی برسانیم که باید برسد. اینکه تصور کنید من کشتی نجات هستم، باید بگویم من هم مثل شما آدم هستم. من هم توانی دارم. باید دستبهدست هم بدهیم و هرکسی جای خودش قرار بگیرد. من کارگزار آن تفکر و اندیشهای خواهم بود که بتواند شایستگی و توانمندی، هنر، علم، مهارت و عزت و سربلندی مملکت را به ارمغان بیاورد. ما هم دنبال شما خواهیم افتاد و این کلیت نگاه من است. من به دوستان در جلسه احزاب که ما را صدا کرده بودند، جبهه اصلاحات هم گفتم، بنده یک اصولگرا هستم و اصولی که به آن معتقدم، حق است و عدالت. حق، مذهبی و غیرمذهبی نمیشناسد. حق، کرد، لر، عرب و عجم نمیشناسد. عدالت برای همه است. اصلاحات را با تمام وجود قبول دارم. ما باید اصلاح کنیم تا حق و عدالت در جامعه پیدا شود. این حق و عدالت در هنر یک چیز است، در قومیت چیز دیگری و در دانشگاه تعریف دیگری دارد. موضوع وسیعی است. باید برای کشور و ایران و نسلهای بعدی ایران کاری کنیم که بچههای ما بعدها با عزت از ما یاد کنند. ما میتوانیم اگر دستبهدست هم بدهیم».