تهران؛ از حکمرانی تا حکمروایی
شهریار دبیرزاده.کارشناس سیاستگذاری
دگرگونی منطقه کلانشهری تهران-کرج در دو دهه گذشته و انعکاس این دگرگونیها در حوزه نفوذ رسمی شهرداری تهران ابعاد متعدد مغفولماندهای در مدیریت کارآمد شهری را روشن کرده است. به موازات این تحول میدانی، تجربیات بشری در زمینه مدیریت شهری نیز روزبهروز بر اهمیت بیشتر حکمروایی شهری در برابر مدیریت شهری صحه گذاشته است؛ بهطوریکه امروزه صحبت از سازماندهی شهرداریها بدون تنظیم صحیح جایگاه آنها در نظام حکمروایی شهری در ادبیات نظری و تجربیات بهروز جهانی به حاشیه رانده شده است. درهمتنیدگی و چندبعدیبودن مسائل اداره شهرها، روشهای متعارف اداره شهر با رویکردهایی از بالا به پایین را به چالش کشیده و ناکارآمدی آنها را اثبات کرده است. بهمنظور حل این مسائل، تاکنون راهحلهای گوناگونی ارائه شده است که یکی از آنها، نهادسازی در راستای استقرار نظام حکمروایی است، به این مفهوم که حکمروایی فراتر از حکومت است و بیشتر بر فرایندها و نهادها تأکید دارد و در شرایطی که منابع محدود است، رقابت سالم و اولویتبندی منابع از طریق اشتراک مساعی و همکاری همه ذینفعان در فرایند تصمیمگیری به کارآمدی بیشتر کمک میکند؛ چراکه حکمروایی نظاممند به
ساختارها و فرایندهای اجتماعی مربوط است که روابط سیاسی و اقتصادی - اجتماعی را جهتدهی میکند، از ارزشهای فرهنگی و مذهبی حفاظت میکند و محیطزیستی خلق میکند که در آن بهداشت، آزادی، امنیت و کیفیت زیست تأمین و تضمین شدنی است. حکمروایی مفهوم پیچیده و چندبعدی بوده و بهطور خلاصه فرایندها و روابطی را شامل میشود که از طریق آنها شهروندان و گروهها به تعامل با ارگانهای حکومتی میپردازند و صداها و نظرات همه گروهها و اقشار شهر شنیده شده و در تصمیمات گنجانده میشود. اين فرايند متضمن نظام بههمپيوستهای است که هم حکومت و هم اجتماع را دربر ميگيرد. ویژگیهای حکمروایی خوب عبارتاند از مشارکت، شفافیت و فسادستیزی، پاسخگویی، حاکمیت قانون، مسئولیتپذیری، عدالت و فراگیری، کارآمدی و اثربخشی که از طریق اجماع گسترده بین سه گروه ذینفع (دولت محلی، بخش خصوصی و جامعه مدنی) به وجود میآید. به این ترتیب تجربه اداره شهر تهران در دهههای گذشته نشان از نیاز مبرم به تغییر رویکرد در اداره آن برای برونرفت از وضعیتی که همگان به آن اذعان دارند را بیش از پیش ضروری کرده است. حل مسائل شهر تهران اعم از مشکلات اقتصادی و نظام مالیه شهر،
فساد و میزان ادراک بالای آن نزد شهروندان، نبود شفافیت به عنوان مهمترین ابزار کنترل فساد، قانونگریزی، نابرابری، مشارکت و... از جمله مباحث فرابخشی هستند که بر دیگر مسائل بخشی مانند حملونقل، ترافیک، شهرسازی، معماری و... تأثیرات مستقیمی دارند. به عبارتی حل مسائل تهران و چالشهای آن در گرو تغییر رویکرد در اداره شهری است که برخی از بیماریهای آن نزدیک به نیمقرن است کالبد و روح این شهر را آزردهاند.
با توجه به این مسائل و با تغییر معنادار ترکیب شورای شهر زمینه برای گامبرداشتن به سوی اصلاح این فرایند فراهم شد. همزمانی تغییر در ترکیب مدیریت شهری با پایان برنامه دوم توسعه شهر تهران و آغاز تدوین برنامه سوم توسعه شهر تهران فضای مناسبی را در اختیار مدیران شهری قرار داد تا بتوانند رویکردی نو در اداره شهر به وجود آورند. با وجود تغییرات مدیریتی و نبود ثبات مدیران شهری در دو سال گذشته که بهجد یکی از آسیبهای اساسی این دوره بوده است، شاید بتوان عنوان کرد که تدوین برنامه سوم توسعه شهر تهران و سند برنامه عملیاتی آن، از نقاط عطف این دوره مدیریت شهری بوده است. از نکات مهم و قابل توجه گامبرداشتن به سمت برنامهریزی مشارکتی و تلفیقی عملگرایانه به عنوان اولین گام در مسیر حرکت از حکمرانی شهری به سوی حکمروایی شهری بوده است. اختصاص فصلی مجزا به حکمروایی شهری و پرداختن احکام آن به مهمترین مسائل حکمروایی شهر تهران که تأثیرات عمیقی بر دیگر مسائل مدیریت شهری دارند، از نقاط قوت برنامه سوم است که از مهمترین دستاوردهای آن واقعگرایی، دخیلشدن ذینفعان و ذیمدخلان و از همه مهمتر قابلیت پایش و کمرنگشدن انحراف از برنامه
بهعنوان نقشه راه آینده تهران است. اگرچه شاید آثار این اقدامات مانند ساختن سازههای شهری مانند اتوبانها و پلها برای شهروندان خیلی ملموس و عینی نباشد، اما در بلندمدت و در صورت تداوم آن، فواید قابل توجهی را برای شهر و شهروندان به ارمغان خواهد آورد. توجه ویژه برنامه سوم توسعه شهر تهران به دو بُعد از حکمروایی و جایگاه شهرداری تهران در حکمروایی شهری اشاره دارد: (اقتصاد کلانشهر تهران؛ سند پشتیبان شماره 3، آسیبشناسی مالیه شهر تهران؛ سند پشتیبان شماره 8 حکمروایی شهر تهران سند پشتیبان شماره 13).
1- اقتصاد سیاسی شهر تهران که ذیل آن تصویر کلان جایگاه اقتصاد تهران در ایران و تحولات جمعیتی شهر تهران با توجه به مرکزیت اقتصاد، فرهنگ، آموزش و سیاست در این شهر مورد توجه قرار میگیرد؛ این موضوع چگونگی ایجاد بستر اقتصادی- اجتماعی در رابطه درآمدی شهرداری تهران و نظام اقتصادی شهر را تعیین میکند و از سوی دیگر عدم توازن منطقهای و اجتماعی-اقتصادی شهر تهران را در ایجاد نظام حکمروایی شهر تهران توضیح میدهد.
2- نظام حقوقی و نهادی پشتیبان حکمروایی شهری در تهران که مسائلی مانند شفافیت، فساد، مشارکت مردمی، نظام نوآوری، دیپلماسی شهری، دعاوی حقوقی و در سطح کلانتر یکپارچگی و هماهنگی نهادی در نظام حاکمیتی شهر تهران از اهم موضوعات مطرح در آن است.
اصولا مسائل و مباحث حکمروایی مانند روحی در کالبد برنامه در جریان هستند، به همین دلیل اکثر حوزههای حکمروایی در حوزه فرابخشی قرار میگیرند و اثربخشی و کارایی سیاستها و اقدامات در حوزههای بخشی را به شدت تحتتأثیر قرار میدهند. با توجه به شرایط منطقه شهری تهران و فضای حاکم بر آن مهمترین مسائل حوزه حکمروایی که باید به آن پرداخته شود، عبارتاند از: مدیریت یکپارچه/هماهنگ، شفافیت و مقابله با فساد، اصلاح نظام حقوقی شهرداری تهران، مشارکت مردمی و مدیریت محلهای، نظام نوآوری و...، با توجه به اولویت برخی از مسائل چهار محور کلیدی در نظامات نهادی و حقوقی حکمروایی شهر تهران دیده میشود که بر اساس اسناد پشتیبان برنامه سوم و پژوهشها و نظرسنجیهای صورتگرفته از اهمیت ویژهای برخوردارند که در برنامه سوم توسعه و سند برنامه عملیاتی آن به آنها پرداخته شده است که از نقاط عطف برنامه سوم در تغییر رویکرد اداره شهر تهران نسبت به دورههای گذشته محسوب میشود.
مدیریت یکپارچه/هماهنگ شهری
مدیریت یکپارچه شهری به معنای تجمیع و هماهنگسازی اراده تمام واحدهای دخیل در امور شهری در یک راستاست، به نحوی که تصمیمات مشارکتی، اثربخش، کارا و بهموقع بدون موازیکاری و تداخل، اتخاذ و اجرا شوند. مهمترین مسئله حاکمیتی اداره شهر تهران در حال حاضر، تعدد دستگاههای تصمیمگیر در آن است که منجر به سردرگمی، موازیکاری گسترده، اتلاف بیشمار منابع و «شکست هماهنگی» شده است. امروزه در بیشتر شهرهای کشورهای توسعهنیافته، استمرار مسائل و معضلاتی مانند آلودگی هوا، ترافیک و... همه از عدم یکپارچگی در مدیریت شهری ریشه میگیرند. بهصورت واضح ميتوان گفت به دليل شكلنگرفتن مديريت پكپارچه شهري، بیشتر قوانین مدیریت شهری در گذر زمان، با خلأ قانوني موجود همچنان در حد یک قانون بلااستفاده باقي ميماند. در واقع یکی از مسائل حکمروایی شهر تهران نبود مدیریت یکپارچه و به تبع آن ضعف هماهنگی نهادی است که این امر به دلیل تعدد نهادهای دخیل (بیش از 23 دستگاه و نهاد اجرائی) در امور شهری است که در غیاب قوانین کارآمد و جامع، مانع اداره کارآمد شهر هستند. به این منظور در ماده سوم برنامه شهرداری تهران موظف شده است الزامات دستیابی به مدیریت
هماهنگ را فراهم کند.
مقابله با فساد و کاهش ادراک فساد
امروزه فساد و کنترل آن دغدغه همه جوامع و سازمانهای ملی و بینالمللی است. این مسئله در شهرداری تهران نیز یکی از مسائل و موضوعات مهم است. بنا بر نظرسنجیهای صورتگرفته 33 درصد از شهروندان مراجعهکننده به شهرداری تهران اظهار كردهاند که در معرض فساد قرار گرفتهاند، این امر نشان از شاخص بالای احساس فساد در شهرداری تهران است (عابد جعفری، تدوین سنجش فساد و سلامت سازمانی شهرداری تهران مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران).
با توجه به مخدوشبودن اذهان عمومی درباره نبود شفافیت و وجود مقوله فساد در شهرداری مطابق با نظرسنجیاي که در شهریور 1396 توسط دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات از شهروندان تهرانی صورت گرفته بود، 32 درصد از شهروندان مراجعهکننده به شهرداری تهران در یک سال گذشته بیان كردهاند که با درخواست غیرمتعارف از سوی کارکنان مواجه بودهاند. این در حالی است که 72.30 درصد از شهروندان تهرانی فساد اداری موجود در شهرداری تهران را بهعنوان دومین فاکتور عدم موفقیت مدیریت شهری پیشین بیان كردهاند. از سوی دیگر بر اساس نظرسنجی مذکور، 23 درصد شهروندان تهرانی خواستار مبارزه با فساد اداری از مدیریت جدید شهری بودند که در نوع خود قابل تأمل است. نکته مهم در تدوین برنامه سوم توسعه اختصاص احکامی قدرتمند و مترقی در این زمینه است که با پیوست سند برنامه عملیاتی و نحوه پایش اهداف کمی در سطوح مختلف رصد میشود.
شفافیت
شفافیت از جمله مسائل کانونی در حیطه حکمروایی است به گونهای که با دیگر عناصر این حوزه بهخصوص مسئله فساد و ادراک آن، دارای ارتباط وثیقی است. شفافیت منجر به افزایش اعتماد عمومی و در نتیجه مشارکت پویای شهروندان میشود، اثربخشی و کارایی سیاستها را افزایش داده و نظام حکمروایی را پویا و کارآمد میکند. بنابراین شفافیت در حوزه مدیریت شهری با توجه به میزان ادراک جامعه نسبت به فساد و ناکارآمدی سازمان و در راستای تقویت سرمایه اجتماعی شهرداری تهران و همچنین پویایی مشارکت شهروندان، شهرداری تهران باید گامهای اساسی را در راستای ارتقای شفافیت در تمامی فرایندهای خود بردارد. این مسئله با توجه به ادراک شهروندان تهرانی از فساد در شهرداری امری حیاتی تلقی میشود. در حال حاضر یکی از مهمترین مسائل در حوزه مدیریت شهری نزد افکار عمومی مسئله شفافیت است که حساسیت زیادی در جامعه نسبت به آن ایجاد شده است؛ مسائلی مانند املاک نجومی، مسئله هولوگرامها، حقوقهای نجومی و... میزان و اهمیت شفافیت را در بازسازی اعتماد عمومی و همچنین مبارزه و مقابله با فساد نشان میدهد. آنچه در مقوله شفافیت در اداره شهر اهمیت دارد آگاهی شهروندان از منابع
درآمدی و نحوه هزینه این منابع به صورت شفاف و قابل فهم است. از سوی دیگر دسترسی شهروندان به این اطلاعات با حفظ حریم خصوصی افراد علاوه بر اینکه سبب شفافیت بخشی از درآمد شهرداری برای آنها میشود، میتواند به تصمیمگیریهای مختلف آنها حتی در زمینه نوآوری در راهاندازی کسبوکار یاری رساند و به اقتصاد شهر و شهروندان نیز کمک کند که خود مایه پویایی اقتصادی میشود. شفافسازی در زمینه میزان دریافتها و فرایندهای درآمدزا، انتشار عمومی اطلاعات شهرسازی، انتشار برخی اقلام اطلاعاتی پروندههای تشکیلشده و پروانههای صادره برای ساختوساز ازجمله مشخصات طرح تفصیلی، انتشار صورتجلسات کمیسیون ماده صد و ماده هفت، آرای کمیته فضای سبز، جدول دقیق محاسبه کلیه عوارض صدور پروانه، شیوه محاسبه و جزئیات نحوه پرداخت آن، انتشار جزئیات دستمزدها، تعداد کارکنان و مشخصات مدیران و موارد متعددی از این دست که موجب شفافیت در سازمان میشود، میتواند به افزایش اعتماد شهروندان بینجامد.
مشارکت
در جامعهشناسی سیاسی یکی از مهمترین اهداف توسعه سیاسی را مشارکت سیاسی تعریف میکنند، چراکه نشاندهنده وجود انسجام اجتماعی، پویایی و پایایی یک جامعه است. آگاهي از نيازها و مسائل مردم و بررسي نگرش آنان در ميزان نقشي كه ميتوانند در رفع مشكلات شهري داشته باشند، زمينه مساعدي براي برقراري ارتباط منطقي و صحيح میان نهاد خدمترسان به شهروندان و خود شهروندان فراهم كرده و از اين طريق اعتماد میان شهروندان و مديريت شهري ايجاد ميشود. مشاركت شهروندان در مديريت شهري ميتواند در تأمين منابع اقتصادي، كاهش هزينه خدمات، افزايش انسجام اجتماعي، كاهش آسيبها و تنشهاي ناشي از زندگي شهري و رضايت شهروندان مؤثر باشد. مشارکت به معنای مشارکت آگاهانه نقطه ثقل و عنصر مرکزی در دستیابی به حکمروایی خوب شهری است و دقیقا آن بخش از مباحث مدیریت شهری را دربر میگیرد که جنبه بیرونی و کنش ارتباطی زیستشهر را شامل میشود.
به زعم بانک جهانی حکمروایی خوب، کلید دستیابی به توسعه پایدار است. توجه ویژه برنامه سوم به حکمروایی شهری از جمله مهمترین اقدامات مدیریت شهری در سالهای آینده تلقی خواهد شد و در صورت ادامه این روند و اراده لازم، آینده تهران زیبا را رقم خواهد زد. دستاوردهایی که هرچند زمانبر و غیرملموساند و فضایی غیرسیاسی را طلب میکنند اما ریشهدار و عمیق هستند.
دگرگونی منطقه کلانشهری تهران-کرج در دو دهه گذشته و انعکاس این دگرگونیها در حوزه نفوذ رسمی شهرداری تهران ابعاد متعدد مغفولماندهای در مدیریت کارآمد شهری را روشن کرده است. به موازات این تحول میدانی، تجربیات بشری در زمینه مدیریت شهری نیز روزبهروز بر اهمیت بیشتر حکمروایی شهری در برابر مدیریت شهری صحه گذاشته است؛ بهطوریکه امروزه صحبت از سازماندهی شهرداریها بدون تنظیم صحیح جایگاه آنها در نظام حکمروایی شهری در ادبیات نظری و تجربیات بهروز جهانی به حاشیه رانده شده است. درهمتنیدگی و چندبعدیبودن مسائل اداره شهرها، روشهای متعارف اداره شهر با رویکردهایی از بالا به پایین را به چالش کشیده و ناکارآمدی آنها را اثبات کرده است. بهمنظور حل این مسائل، تاکنون راهحلهای گوناگونی ارائه شده است که یکی از آنها، نهادسازی در راستای استقرار نظام حکمروایی است، به این مفهوم که حکمروایی فراتر از حکومت است و بیشتر بر فرایندها و نهادها تأکید دارد و در شرایطی که منابع محدود است، رقابت سالم و اولویتبندی منابع از طریق اشتراک مساعی و همکاری همه ذینفعان در فرایند تصمیمگیری به کارآمدی بیشتر کمک میکند؛ چراکه حکمروایی نظاممند به
ساختارها و فرایندهای اجتماعی مربوط است که روابط سیاسی و اقتصادی - اجتماعی را جهتدهی میکند، از ارزشهای فرهنگی و مذهبی حفاظت میکند و محیطزیستی خلق میکند که در آن بهداشت، آزادی، امنیت و کیفیت زیست تأمین و تضمین شدنی است. حکمروایی مفهوم پیچیده و چندبعدی بوده و بهطور خلاصه فرایندها و روابطی را شامل میشود که از طریق آنها شهروندان و گروهها به تعامل با ارگانهای حکومتی میپردازند و صداها و نظرات همه گروهها و اقشار شهر شنیده شده و در تصمیمات گنجانده میشود. اين فرايند متضمن نظام بههمپيوستهای است که هم حکومت و هم اجتماع را دربر ميگيرد. ویژگیهای حکمروایی خوب عبارتاند از مشارکت، شفافیت و فسادستیزی، پاسخگویی، حاکمیت قانون، مسئولیتپذیری، عدالت و فراگیری، کارآمدی و اثربخشی که از طریق اجماع گسترده بین سه گروه ذینفع (دولت محلی، بخش خصوصی و جامعه مدنی) به وجود میآید. به این ترتیب تجربه اداره شهر تهران در دهههای گذشته نشان از نیاز مبرم به تغییر رویکرد در اداره آن برای برونرفت از وضعیتی که همگان به آن اذعان دارند را بیش از پیش ضروری کرده است. حل مسائل شهر تهران اعم از مشکلات اقتصادی و نظام مالیه شهر،
فساد و میزان ادراک بالای آن نزد شهروندان، نبود شفافیت به عنوان مهمترین ابزار کنترل فساد، قانونگریزی، نابرابری، مشارکت و... از جمله مباحث فرابخشی هستند که بر دیگر مسائل بخشی مانند حملونقل، ترافیک، شهرسازی، معماری و... تأثیرات مستقیمی دارند. به عبارتی حل مسائل تهران و چالشهای آن در گرو تغییر رویکرد در اداره شهری است که برخی از بیماریهای آن نزدیک به نیمقرن است کالبد و روح این شهر را آزردهاند.
با توجه به این مسائل و با تغییر معنادار ترکیب شورای شهر زمینه برای گامبرداشتن به سوی اصلاح این فرایند فراهم شد. همزمانی تغییر در ترکیب مدیریت شهری با پایان برنامه دوم توسعه شهر تهران و آغاز تدوین برنامه سوم توسعه شهر تهران فضای مناسبی را در اختیار مدیران شهری قرار داد تا بتوانند رویکردی نو در اداره شهر به وجود آورند. با وجود تغییرات مدیریتی و نبود ثبات مدیران شهری در دو سال گذشته که بهجد یکی از آسیبهای اساسی این دوره بوده است، شاید بتوان عنوان کرد که تدوین برنامه سوم توسعه شهر تهران و سند برنامه عملیاتی آن، از نقاط عطف این دوره مدیریت شهری بوده است. از نکات مهم و قابل توجه گامبرداشتن به سمت برنامهریزی مشارکتی و تلفیقی عملگرایانه به عنوان اولین گام در مسیر حرکت از حکمرانی شهری به سوی حکمروایی شهری بوده است. اختصاص فصلی مجزا به حکمروایی شهری و پرداختن احکام آن به مهمترین مسائل حکمروایی شهر تهران که تأثیرات عمیقی بر دیگر مسائل مدیریت شهری دارند، از نقاط قوت برنامه سوم است که از مهمترین دستاوردهای آن واقعگرایی، دخیلشدن ذینفعان و ذیمدخلان و از همه مهمتر قابلیت پایش و کمرنگشدن انحراف از برنامه
بهعنوان نقشه راه آینده تهران است. اگرچه شاید آثار این اقدامات مانند ساختن سازههای شهری مانند اتوبانها و پلها برای شهروندان خیلی ملموس و عینی نباشد، اما در بلندمدت و در صورت تداوم آن، فواید قابل توجهی را برای شهر و شهروندان به ارمغان خواهد آورد. توجه ویژه برنامه سوم توسعه شهر تهران به دو بُعد از حکمروایی و جایگاه شهرداری تهران در حکمروایی شهری اشاره دارد: (اقتصاد کلانشهر تهران؛ سند پشتیبان شماره 3، آسیبشناسی مالیه شهر تهران؛ سند پشتیبان شماره 8 حکمروایی شهر تهران سند پشتیبان شماره 13).
1- اقتصاد سیاسی شهر تهران که ذیل آن تصویر کلان جایگاه اقتصاد تهران در ایران و تحولات جمعیتی شهر تهران با توجه به مرکزیت اقتصاد، فرهنگ، آموزش و سیاست در این شهر مورد توجه قرار میگیرد؛ این موضوع چگونگی ایجاد بستر اقتصادی- اجتماعی در رابطه درآمدی شهرداری تهران و نظام اقتصادی شهر را تعیین میکند و از سوی دیگر عدم توازن منطقهای و اجتماعی-اقتصادی شهر تهران را در ایجاد نظام حکمروایی شهر تهران توضیح میدهد.
2- نظام حقوقی و نهادی پشتیبان حکمروایی شهری در تهران که مسائلی مانند شفافیت، فساد، مشارکت مردمی، نظام نوآوری، دیپلماسی شهری، دعاوی حقوقی و در سطح کلانتر یکپارچگی و هماهنگی نهادی در نظام حاکمیتی شهر تهران از اهم موضوعات مطرح در آن است.
اصولا مسائل و مباحث حکمروایی مانند روحی در کالبد برنامه در جریان هستند، به همین دلیل اکثر حوزههای حکمروایی در حوزه فرابخشی قرار میگیرند و اثربخشی و کارایی سیاستها و اقدامات در حوزههای بخشی را به شدت تحتتأثیر قرار میدهند. با توجه به شرایط منطقه شهری تهران و فضای حاکم بر آن مهمترین مسائل حوزه حکمروایی که باید به آن پرداخته شود، عبارتاند از: مدیریت یکپارچه/هماهنگ، شفافیت و مقابله با فساد، اصلاح نظام حقوقی شهرداری تهران، مشارکت مردمی و مدیریت محلهای، نظام نوآوری و...، با توجه به اولویت برخی از مسائل چهار محور کلیدی در نظامات نهادی و حقوقی حکمروایی شهر تهران دیده میشود که بر اساس اسناد پشتیبان برنامه سوم و پژوهشها و نظرسنجیهای صورتگرفته از اهمیت ویژهای برخوردارند که در برنامه سوم توسعه و سند برنامه عملیاتی آن به آنها پرداخته شده است که از نقاط عطف برنامه سوم در تغییر رویکرد اداره شهر تهران نسبت به دورههای گذشته محسوب میشود.
مدیریت یکپارچه/هماهنگ شهری
مدیریت یکپارچه شهری به معنای تجمیع و هماهنگسازی اراده تمام واحدهای دخیل در امور شهری در یک راستاست، به نحوی که تصمیمات مشارکتی، اثربخش، کارا و بهموقع بدون موازیکاری و تداخل، اتخاذ و اجرا شوند. مهمترین مسئله حاکمیتی اداره شهر تهران در حال حاضر، تعدد دستگاههای تصمیمگیر در آن است که منجر به سردرگمی، موازیکاری گسترده، اتلاف بیشمار منابع و «شکست هماهنگی» شده است. امروزه در بیشتر شهرهای کشورهای توسعهنیافته، استمرار مسائل و معضلاتی مانند آلودگی هوا، ترافیک و... همه از عدم یکپارچگی در مدیریت شهری ریشه میگیرند. بهصورت واضح ميتوان گفت به دليل شكلنگرفتن مديريت پكپارچه شهري، بیشتر قوانین مدیریت شهری در گذر زمان، با خلأ قانوني موجود همچنان در حد یک قانون بلااستفاده باقي ميماند. در واقع یکی از مسائل حکمروایی شهر تهران نبود مدیریت یکپارچه و به تبع آن ضعف هماهنگی نهادی است که این امر به دلیل تعدد نهادهای دخیل (بیش از 23 دستگاه و نهاد اجرائی) در امور شهری است که در غیاب قوانین کارآمد و جامع، مانع اداره کارآمد شهر هستند. به این منظور در ماده سوم برنامه شهرداری تهران موظف شده است الزامات دستیابی به مدیریت
هماهنگ را فراهم کند.
مقابله با فساد و کاهش ادراک فساد
امروزه فساد و کنترل آن دغدغه همه جوامع و سازمانهای ملی و بینالمللی است. این مسئله در شهرداری تهران نیز یکی از مسائل و موضوعات مهم است. بنا بر نظرسنجیهای صورتگرفته 33 درصد از شهروندان مراجعهکننده به شهرداری تهران اظهار كردهاند که در معرض فساد قرار گرفتهاند، این امر نشان از شاخص بالای احساس فساد در شهرداری تهران است (عابد جعفری، تدوین سنجش فساد و سلامت سازمانی شهرداری تهران مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران).
با توجه به مخدوشبودن اذهان عمومی درباره نبود شفافیت و وجود مقوله فساد در شهرداری مطابق با نظرسنجیاي که در شهریور 1396 توسط دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات از شهروندان تهرانی صورت گرفته بود، 32 درصد از شهروندان مراجعهکننده به شهرداری تهران در یک سال گذشته بیان كردهاند که با درخواست غیرمتعارف از سوی کارکنان مواجه بودهاند. این در حالی است که 72.30 درصد از شهروندان تهرانی فساد اداری موجود در شهرداری تهران را بهعنوان دومین فاکتور عدم موفقیت مدیریت شهری پیشین بیان كردهاند. از سوی دیگر بر اساس نظرسنجی مذکور، 23 درصد شهروندان تهرانی خواستار مبارزه با فساد اداری از مدیریت جدید شهری بودند که در نوع خود قابل تأمل است. نکته مهم در تدوین برنامه سوم توسعه اختصاص احکامی قدرتمند و مترقی در این زمینه است که با پیوست سند برنامه عملیاتی و نحوه پایش اهداف کمی در سطوح مختلف رصد میشود.
شفافیت
شفافیت از جمله مسائل کانونی در حیطه حکمروایی است به گونهای که با دیگر عناصر این حوزه بهخصوص مسئله فساد و ادراک آن، دارای ارتباط وثیقی است. شفافیت منجر به افزایش اعتماد عمومی و در نتیجه مشارکت پویای شهروندان میشود، اثربخشی و کارایی سیاستها را افزایش داده و نظام حکمروایی را پویا و کارآمد میکند. بنابراین شفافیت در حوزه مدیریت شهری با توجه به میزان ادراک جامعه نسبت به فساد و ناکارآمدی سازمان و در راستای تقویت سرمایه اجتماعی شهرداری تهران و همچنین پویایی مشارکت شهروندان، شهرداری تهران باید گامهای اساسی را در راستای ارتقای شفافیت در تمامی فرایندهای خود بردارد. این مسئله با توجه به ادراک شهروندان تهرانی از فساد در شهرداری امری حیاتی تلقی میشود. در حال حاضر یکی از مهمترین مسائل در حوزه مدیریت شهری نزد افکار عمومی مسئله شفافیت است که حساسیت زیادی در جامعه نسبت به آن ایجاد شده است؛ مسائلی مانند املاک نجومی، مسئله هولوگرامها، حقوقهای نجومی و... میزان و اهمیت شفافیت را در بازسازی اعتماد عمومی و همچنین مبارزه و مقابله با فساد نشان میدهد. آنچه در مقوله شفافیت در اداره شهر اهمیت دارد آگاهی شهروندان از منابع
درآمدی و نحوه هزینه این منابع به صورت شفاف و قابل فهم است. از سوی دیگر دسترسی شهروندان به این اطلاعات با حفظ حریم خصوصی افراد علاوه بر اینکه سبب شفافیت بخشی از درآمد شهرداری برای آنها میشود، میتواند به تصمیمگیریهای مختلف آنها حتی در زمینه نوآوری در راهاندازی کسبوکار یاری رساند و به اقتصاد شهر و شهروندان نیز کمک کند که خود مایه پویایی اقتصادی میشود. شفافسازی در زمینه میزان دریافتها و فرایندهای درآمدزا، انتشار عمومی اطلاعات شهرسازی، انتشار برخی اقلام اطلاعاتی پروندههای تشکیلشده و پروانههای صادره برای ساختوساز ازجمله مشخصات طرح تفصیلی، انتشار صورتجلسات کمیسیون ماده صد و ماده هفت، آرای کمیته فضای سبز، جدول دقیق محاسبه کلیه عوارض صدور پروانه، شیوه محاسبه و جزئیات نحوه پرداخت آن، انتشار جزئیات دستمزدها، تعداد کارکنان و مشخصات مدیران و موارد متعددی از این دست که موجب شفافیت در سازمان میشود، میتواند به افزایش اعتماد شهروندان بینجامد.
مشارکت
در جامعهشناسی سیاسی یکی از مهمترین اهداف توسعه سیاسی را مشارکت سیاسی تعریف میکنند، چراکه نشاندهنده وجود انسجام اجتماعی، پویایی و پایایی یک جامعه است. آگاهي از نيازها و مسائل مردم و بررسي نگرش آنان در ميزان نقشي كه ميتوانند در رفع مشكلات شهري داشته باشند، زمينه مساعدي براي برقراري ارتباط منطقي و صحيح میان نهاد خدمترسان به شهروندان و خود شهروندان فراهم كرده و از اين طريق اعتماد میان شهروندان و مديريت شهري ايجاد ميشود. مشاركت شهروندان در مديريت شهري ميتواند در تأمين منابع اقتصادي، كاهش هزينه خدمات، افزايش انسجام اجتماعي، كاهش آسيبها و تنشهاي ناشي از زندگي شهري و رضايت شهروندان مؤثر باشد. مشارکت به معنای مشارکت آگاهانه نقطه ثقل و عنصر مرکزی در دستیابی به حکمروایی خوب شهری است و دقیقا آن بخش از مباحث مدیریت شهری را دربر میگیرد که جنبه بیرونی و کنش ارتباطی زیستشهر را شامل میشود.
به زعم بانک جهانی حکمروایی خوب، کلید دستیابی به توسعه پایدار است. توجه ویژه برنامه سوم به حکمروایی شهری از جمله مهمترین اقدامات مدیریت شهری در سالهای آینده تلقی خواهد شد و در صورت ادامه این روند و اراده لازم، آینده تهران زیبا را رقم خواهد زد. دستاوردهایی که هرچند زمانبر و غیرملموساند و فضایی غیرسیاسی را طلب میکنند اما ریشهدار و عمیق هستند.