ژنهای موفق استارتآپی
یکی از مشکلات بزرگ بر سر راه راهاندازی کسبوکارها در ایران، مسئله مجوزها و ثبت شرکت است. دنیای پیچیدهای از کاغذبازی و مجوزهایی که انگار پایانی بر آنها نیست. فضای استارتآپی که قرار است سریعترین و مدرنترین سبک و سیاق خدماتی را به کاربران خود ارائه کند هم گرفتار این مشکلات و پیچیدگیهای بوروکراتیک بوده و هست. با این حال وزارت ارتباطات اخیرا طرحی ارائه کرده که قرار است دیتابیسی از شرکتهای نوین و استارتآپی باشد و همین سنگ بزرگ را از پیش پای آنها بردارد. این سامانه با عنوان ایران نوآفرین معرفی شده و به گفته مجری طرح آن «سعید روشنی» تاکنون با استقبال خوب و فراتر از انتظار فعالان اکوسیستم استارتآپی کشور نیز همراه شده است. آقای روشنی دکترای سیاستگذاری نوآوری دارد و مشاور رئیس سازمان فناوری اطلاعات است. او در این مصاحبه به پرسشهای ما درباره این سامانه و آخرین شرایط فضای استارتآپی در کشور پاسخ داده است:
تحلیل و ارزیابی کلی شما از شرایط استارتآپها در کشور چیست. یعنی با توجه به تغییراتی که در چند سال گذشته در کشور داشتند، وضعیت آنها را چطور بررسی میکنید و نظرتان در مورد آنها چیست؟
ما اخیرا بررسی خیلی عمیق و میدانیاي درباره این موضوع انجام داديم. نتایج آن بررسی این بود که اکوسیستم استارتآپی را براساس یک شبکه اجتماعی یا سوشیالنتورک تحلیل کردیم. استارتآپها، شتابدهندهها و صندوقهای سرمایهگذاری که در ایران وجود داشتند را ارزیابی کردیم. نتایج آن پژوهش نشان داد که بخش عمدهای از استارتآپهای ما در حوزههای مشخصی مثل خدمات، رسانه و... توسعه پیدا کردند. علتش هم این بوده که نسل اول از استارتآپهای برآمده از شتابدهندههایی مانند آواتک، شزان، دیموند و دیگران که در دوره اول و سالهای اولیه مانند 92 و 93 شکل گرفتند، در این حوزه بودند. اینها بخت و اقبال جدی هم در جذب سرمایه پیدا کردند. شتابدهندهها هم خیلی تمایل داشتند در این حوزهها بیشتر سرمایهگذاری کنند. این باعث شده به بیانی این ژن موفق بهطور عمده توسط خیلیهای دیگر، کپی شود. ما ناگهان با هجوم بخش زیادی از استارتآپهایی مواجه شدیم که میخواستند به طریقی، دیجیکالا یا اسنپ و تپسی را کپی کنند یا در مورد سلوشنهای بیتوبی سازمانی بودند، مانند استارتآپهایی که خدمات مربوط به کسبوکارهای مختلف را ارائه میکردند.
عمده این استارتآپها هم دلیوری بودند.
دلیوری بودند و در حوزه لجستیک کار میکردند. یعنی خدماتمحور بودند. اینها بخش عمدهای از کسبوکارها را پوشش دادند. در طول هفت، هشت سالی که از آن تاریخ گذشته است، نتوانستیم استارتآپهایی را توسعه دهیم که مبتنی بر فناوری یا مبتنی بر فناوری سخت هستند. چیزی که با عنوان تکنولوژیهای اقتصاد دیجیتال از آنها یاد میشود، مانند هوش مصنوعی، AR VR یا همان واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، حوزه بیگدیتا، حوزه رایانش ابری یا کلاود کامپیوتینگ و فضای ابری شبیه به آن. چیزی که ما از بعد اقتصادی میدانیم این است که انباشت تکنولوژی است که منجر به ایجاد مزیت در اقتصاد میشود. چیزی که ما امروز از اکوسیستم استارتآپی مبتنی بر خدمت تجربه میکنیم، همان بازتوزیع مجدد داراییهاست. روزگاری بود که آژانس داشتیم، امروز اسنپ و تپسی مابازای آن را داریم. اینها عملا چیزی به داراییهای کلی اقتصادی کشور اضافه نکردند. چیزی که بدیهی است، اینکه اینجا دولت باید نقشآفرینی و تلاش کند آن ژن معدود استارتآپهایی را که در حوزه توسعه تکنولوژی فعالیت میکردند، تقویت کند تا شاید در نسلهای بعدی، بقیه آنها را کپی کنند. این از طریق سازوکارهای مختلفی
میتواند اتفاق بيفتد. یعنی با سیاستهای حمایتی که دولت میتواند بگذارد براي آن شتابدهندهها و استارتآپها، میتواند تأمین مالی انجام دهد؛ برای اینکه استارتآپهای مبتنی بر تکنولوژی بیشتر شوند تا در نهایت، این لوپی که لوپ بینهایت خدمتمحوری است، عملا از بین برود. وگرنه تصور میکنم این مسیر تکاملی استارتآپهای مبتنی بر خدمات، چیزی به اقتصاد ما اضافه نخواهد کرد.
آیا راهاندازی سامانه ایران نوآفرین، ارتباطی با این تحلیل و ارزیابی که از وضعیت استارتآپها داشتید، دارد؟ یا اینکه قرار است در شرایط عمومیتر، حل مشکلات و چالشهای کلی استارتآپها را در نظر داشته باشد؟
این توضیح را بدهم که آییننامه نوآفرین، مبتنی بر استارتآپهای حوزه فناوری اطلاعات است؛ یعنی سایر حوزهها را اصلا پوشش نمیدهد. جامعه هدف ما، استارتآپهای فناوری اطلاعات هستند که اولین چیزی که در ذهن هر کسی از آیتی شکل میگیرد، همان خدمت است و این دو خیلی قابل مقایسه با هم نیستند. اما نوآفرین، یک هدف اساسی دارد و آن هم این است که راهانداختن کسبوکار، راحت شود. اینکه آن کسبوکار در نهایت چیست، موضوع بعدی بحث قرار میگیرد. نوآفرین فقط میگوید مثلا شرکتهایی که عمرشان کمتر از سه سال است - بر اساس آییننامهای مصوب هیئت وزیران در اردیبهشت 97 - و بیشتر از 250 میلیون تومان سرمایه نداشتند یا مثلا بیشتر از 500 میلیون تومان درآمد اظهار نکردند، اینها از نظر ما نوپا هستند. ما باید اینها را مورد حمایت خودمان قرار دهیم. مجوزهاشان را ساده کنیم، حمایتهای مشخصی مانند معافیتهای مالیاتی، بیمه و... به آنها بدهیم تا بتوانند زنده بمانند و راهانداختن کسبوکار در ایران عملا ساده شود. میدانید که راهانداختن کسبوکار در ایران، بسیار بسیار پیچیده است. حجم مجوزهایی که شرکتها باید داشته باشند زیاد است. هدف اساسی آییننامه
نوآفرین، همین است. اما سامانه ایران نوآفرین، بنا بر چیزی که براساس ماده 11 آییننامه مصوب هیئت وزیران آمده است، قرار بوده اطلاعات شرکتهای نوپا را با ویژگیهای گفتهشده در خودش جمع کند. کاری که ما در سازمان فناوری اطلاعات با هدایت آقای دکتر ناظمی انجام دادیم، این بود که ما همه موجودیتهای اکوسیستم استارتآپی را هدف خودمان قرار دادیم. تنها آن شرکتها نیستند، شرکت حقوقی نیست. میدانیم که در اکوسیستم، چیزی به نام تیم وجود دارد. اینها محصول دارند، اپلیکیشن دارند، سرویس دارند ولی اصلا شرکت حقوقی نشدند. یا شتابدهندهها، صندوقهای سرمایهگذاری، مراکز رشد، فضاهای کاری اشتراکی، اطلاعات همه اینها را گردآوری کردیم. به تبع آن، برای همه اینها خدمت درست کردیم. امروز که با شما صحبت میکنم، سامانه ایران نوآفرین، بهعنوان بزرگترین پایگاه یکپارچه دادههای اکوسیستم استارتآپی است با بیش از سه هزار ثبت منحصربهفرد. قرار است این درگاه یکپارچه ارائه خدمات دولت به اکوسیستم استارتآپی باشد. ما دیگر الان فقط شرکتهاي نوپا یا همان شرکتهای نوآفرین را هدف قرار نمیدهیم. خدماتی هم که روی آن لانچ کردیم، مختلف هستند.
کمی به عقب برگردیم. گفتید که این دادهها جمعآوری شده است. دادهها بهصورت خوداظهاری بودند؟ دادهها چطور به دست شما رسیدند و در این پایگاه جمعآوری شدند؟
دادهها، خوداظهاری هستند اما برای اینکه این دادهها سالم، تمیز و قابل استفاده باشند، چون رؤیای این سامانه، سیاستگذاری مبتنی بر داده است، APIهای مختلفی را از سازمانهای مختلف گرفتیم و تلاش میکنیم آنها را بیشتر هم بکنیم تا بتوانیم ارزش یا ولیدیشن این دیتاها را بالا ببریم. مثلا در لحظه ورود، کد ملی هر فردی که ثبتنام میکند، با شماره موبایل ایشان چک میشود. این اولین قسمت از تعیین اعتبار شخصی است که ثبتنام میکند. در قدم بعد، با یک API که از ثبت احوال داریم، اطلاعات هویتی را چک میکنیم. وقتی کدپستی را وارد میکند با API دیگری از شرکت ملی پست ایران، دادههای توصیفی او برمیگردد و آدرس را ذخیره میکند. مثلا یکسری API دیگر لازم داریم، مانند اظهارنامه مالیاتی که دارند تا درآمد آنها مشخص شود. اما هنوز نتوانستیم به این سامانه اضافه کنیم. با سازمان متبوع آن مذاکره میکنیم تا بتوانیم آن را هم اضافه کنیم. تا سرحد ممکن تلاش کردیم این دادهها کلین باشند. تنها با خوداظهاری فرد مواجه نبودیم.
دادههایی که جمعآوری شده، صرفا قرار است در اختیار سیاستگذارهای دولتی قرار گیرد یا دادههایی است که ممکن است به نوعی در اختیار شتابدهندهها قرار گیرد یا سرمایهگذاران بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند. اصلا چنین چیزی در سیاست سامانه هست؟
بله، این دستور است. بخشی از دادهها، هویتی است که اجازه انتشارشان اساسا وجود ندارد و این جزء تعهدات سامانه ماست. ما بهزودی متادیتاها را در سامانه، قابل جستوجو خواهیم کرد. هر سیاستگذار یا محققی میتواند همانطور که مقالات را در پایگاههای بینالمللی جستوجو میکند، براساس جستوجوی پیشرفته با فیلدهای مختلف به اطلاعات مختلف این شرکتها یا موجودیتها دسترسی پیدا کند. امروز میتوانیم به هر سیاستگذاری در هر نهاد حاکمیتی و دولتی، دسترسی دهیم تا بتواند اطلاعات استارتآپها را ببیند. داشبورد تحلیل اطلاعات اکوسیستم داریم که آن را بهزودی در دسترس عموم قرار میدهیم. اینکه در حوزه IOT چه تعداد شرکت داریم، چه تعداد شتابدهنده وجود دارد، چه مقدار سرمایه جذب شده و... . اینها را به صورت داده تحلیلشده یا همان اطلاعات در اختیار همه قرار خواهیم داد. یعنی کاملا سیاست ما بر بازبودن و دسترسی همگانی به دادههاست.
به اینجا رسیده بودید که ميخواستيد خدماتی را که قرار است این سامانه در اختیار استارتآپها و کسبوکارهای نوپا بگذارد، توضیح دهید.
هرکدام از این خدمات به فراخور نوع نقشی که آن موجودیت در سامانه ما دارد، متفاوت میشود. مثلا یکی از خدماتی که در حال حاضر و به تازگی روی سامانه ما قرار گرفته است و آن را با تفاهمی با پست انجام دادیم، ارائه کدپستی به تیمهایی است که درون شتابدهندهها، فضاهای کاری اشتراکی و مراکز رشد هستند. تا قبل از این، آنها نمیتوانستند کدپستی بگیرند. نداشتن کدپستی هم به معنای نداشتن هویت است. استارتآپی که داخل فضای کاری اشتراکی قرار گرفته است، عملا هویتی ندارد، چون آدرس ندارد، نمیتواند کد کارگاه و کد مودی بگیرد و... . این خدمتی است که صرفا به یک نقش از موجودیتهای درون سامانه ما ارائه میشود. مثلا خود طرح نوآفرین که با معافیت مالیاتی و بیمه مواجه میشود، الزاما برای شرکتهای حقوقی است که آن سه ویژگی اصلی را که عرض کردم، داشته باشند. این خدمت هم آنجا قرار گرفته است. امروز از طرحی رونمایی کردیم، اتصالی را با سداد- درگاه پرداخت الکترونیک سداد بانک ملی- انجام دادیم. آنجا، چه شرکتها و چه تیمهای نوپای ما میتوانند درخواست دهند. ما نماد اعتماد الکترونیک آنها را با وزارت صمت که با آنها هم تفاهم داریم و از آنها هم API گرفتیم،
چک میکنیم. اگر نماد داشتند، درخواستشان را به سداد میفرستیم. درگاه برای آنها از طریق سامانه ما صادر میشود و میتوانند دریافت کنند. این خدمات، یکی یکی گسترش پیدا میکنند. مثلا «جیفوربی» وزارت اقتصاد، «جیتوبی» سازمان فناوری اطلاعات، همینطور سامانههای مختلفی که هست، مذاکرات جدی با معاونت علمی انجام دادیم. سامانه خلاق ستاد توسعه فناوریهای خلاقانه و هویتساز آنجا هست که درگاه آنها برای اتصال شویم. سامانه غزال صندوق نوآوری شکوفایی است که با آن مذاکره میکنیم تا متصل شویم. عملا میتوانم بگویم نوآفرین، درگاهی است که موجودیتهای اکوسیستم از طریق آن عبور میکنند. هدفش این است که یک بار ثبتنام کنند، یک کد 10رقمی شناسایی به نام کد نوآفرین دریافت کنند و این کد را بتوانند در تمام بدنه دولت خرج کنند. دیگر لازم نباشد مابازای هر خدمت، یک بار ثبتنام کنند. با یک کد، به راحتی به همه خدمات دسترسی پیدا ميکنند.
در صحبتهای خود به موضوع مجوزها هم اشاره کردید. برای کسی که میخواهد کسبوکارش را توسعه دهد یا در زمینه IOT کار کند، مجوزهایی که باید از سازمانهای مختلف بگیرد، چالش خیلی بزرگی است. از اینماد و تینماد بگیرد تا اینکه محصول باید در جاهایی و با توجه به حوزههای کاری مختلف از وزارت بهداشت مجوز بگیرد، آیا در این زمینهها هم استارتآپها و کسبوکارها میتوانند روی سامانه حساب باز کنند؟
بله، قطعا. شاید بتوانم بگویم کمینه کار از بُعد فنی است. در مورد همه سازمانهایی که با آنها کار میکنیم، بخش فنی این اتصالات، خیلی ساده است. چیزی که کار را طولانیمدت میکند، مذاکرات سیاستی است که پشت آن قرار دارد. لایهای را تصور کنید که سازمانی که میخواهد با ما این اتصال را برقرار کند، باید آمادگی ذهنی این را درون مدیران خود بهوجود آورده باشد. از این لایه بگیرید تا مثلا همین موضوع پست که اصلا مسئله قانونی وجود داشت. باید آن را حلوفصل میکردیم. ما چند ماه صرف حلکردن مسائل سیاستی میکنیم تا بعد بتوانیم آن موضوع را رفع کنیم. موضوع مجوزها هم موضوعی است که مدیران وزارتخانه بهشدت دنبال میکنند. بله، کاملا جدی است و ما مجموعهای از اینها مثلا خود نماد را ایجاد كرده و روی سامانه آوردهایم. البته هنوز توسعه آن کامل نشده است. بهزودی آن را هم در سامانه خودمان قرار میدهیم. حتي نماد را هم میتوانند با کد نوآفرین دریافت کنند. تفاهمنامهاش انجام شده است، مسائل سیاستی آن را حل کردهایم، الان در لایه فنی آن هستیم. قدم قدم جلو میرویم. ما هفت ماه است كه کار را شروع کردهایم. مانند یک استارتآپ، پر از نقص هستیم.
محصول اولیه یا حداقل محصول قابل پذیرش را به بازار فرستادیم و بازخورد میگیریم. تلاش میکنیم مدام بهبود پیدا کند. زمان لازم است تا آن رؤیای درگاه یکپارچه دولت شدن محقق شود.
آیا آمار روزآمدی دارید که تا امروز چه تعداد کسبوکار در سامانه ثبت شدهاند؟
آخرین رقمی که من به یاد دارم، هزاروچهارصدو خردهای شرکت داریم. اکوسیستم، خیلی نسبت به این، با ما با محبت برخورد کرد. حتي میبینیم سایت ما خیلی هم در دوره اول خوب نبود. پر از باگ بود و ایراد داشت اما ما را تحمل کردند. ما هم کمکم آن را بهبود دادیم. هنوز هم تلاش میکنیم تا دقیقا مانند یک استارتآپ آن را روزبهروز بهتر کنیم.
یکی از مشکلات بزرگ بر سر راه راهاندازی کسبوکارها در ایران، مسئله مجوزها و ثبت شرکت است. دنیای پیچیدهای از کاغذبازی و مجوزهایی که انگار پایانی بر آنها نیست. فضای استارتآپی که قرار است سریعترین و مدرنترین سبک و سیاق خدماتی را به کاربران خود ارائه کند هم گرفتار این مشکلات و پیچیدگیهای بوروکراتیک بوده و هست. با این حال وزارت ارتباطات اخیرا طرحی ارائه کرده که قرار است دیتابیسی از شرکتهای نوین و استارتآپی باشد و همین سنگ بزرگ را از پیش پای آنها بردارد. این سامانه با عنوان ایران نوآفرین معرفی شده و به گفته مجری طرح آن «سعید روشنی» تاکنون با استقبال خوب و فراتر از انتظار فعالان اکوسیستم استارتآپی کشور نیز همراه شده است. آقای روشنی دکترای سیاستگذاری نوآوری دارد و مشاور رئیس سازمان فناوری اطلاعات است. او در این مصاحبه به پرسشهای ما درباره این سامانه و آخرین شرایط فضای استارتآپی در کشور پاسخ داده است:
تحلیل و ارزیابی کلی شما از شرایط استارتآپها در کشور چیست. یعنی با توجه به تغییراتی که در چند سال گذشته در کشور داشتند، وضعیت آنها را چطور بررسی میکنید و نظرتان در مورد آنها چیست؟
ما اخیرا بررسی خیلی عمیق و میدانیاي درباره این موضوع انجام داديم. نتایج آن بررسی این بود که اکوسیستم استارتآپی را براساس یک شبکه اجتماعی یا سوشیالنتورک تحلیل کردیم. استارتآپها، شتابدهندهها و صندوقهای سرمایهگذاری که در ایران وجود داشتند را ارزیابی کردیم. نتایج آن پژوهش نشان داد که بخش عمدهای از استارتآپهای ما در حوزههای مشخصی مثل خدمات، رسانه و... توسعه پیدا کردند. علتش هم این بوده که نسل اول از استارتآپهای برآمده از شتابدهندههایی مانند آواتک، شزان، دیموند و دیگران که در دوره اول و سالهای اولیه مانند 92 و 93 شکل گرفتند، در این حوزه بودند. اینها بخت و اقبال جدی هم در جذب سرمایه پیدا کردند. شتابدهندهها هم خیلی تمایل داشتند در این حوزهها بیشتر سرمایهگذاری کنند. این باعث شده به بیانی این ژن موفق بهطور عمده توسط خیلیهای دیگر، کپی شود. ما ناگهان با هجوم بخش زیادی از استارتآپهایی مواجه شدیم که میخواستند به طریقی، دیجیکالا یا اسنپ و تپسی را کپی کنند یا در مورد سلوشنهای بیتوبی سازمانی بودند، مانند استارتآپهایی که خدمات مربوط به کسبوکارهای مختلف را ارائه میکردند.
عمده این استارتآپها هم دلیوری بودند.
دلیوری بودند و در حوزه لجستیک کار میکردند. یعنی خدماتمحور بودند. اینها بخش عمدهای از کسبوکارها را پوشش دادند. در طول هفت، هشت سالی که از آن تاریخ گذشته است، نتوانستیم استارتآپهایی را توسعه دهیم که مبتنی بر فناوری یا مبتنی بر فناوری سخت هستند. چیزی که با عنوان تکنولوژیهای اقتصاد دیجیتال از آنها یاد میشود، مانند هوش مصنوعی، AR VR یا همان واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، حوزه بیگدیتا، حوزه رایانش ابری یا کلاود کامپیوتینگ و فضای ابری شبیه به آن. چیزی که ما از بعد اقتصادی میدانیم این است که انباشت تکنولوژی است که منجر به ایجاد مزیت در اقتصاد میشود. چیزی که ما امروز از اکوسیستم استارتآپی مبتنی بر خدمت تجربه میکنیم، همان بازتوزیع مجدد داراییهاست. روزگاری بود که آژانس داشتیم، امروز اسنپ و تپسی مابازای آن را داریم. اینها عملا چیزی به داراییهای کلی اقتصادی کشور اضافه نکردند. چیزی که بدیهی است، اینکه اینجا دولت باید نقشآفرینی و تلاش کند آن ژن معدود استارتآپهایی را که در حوزه توسعه تکنولوژی فعالیت میکردند، تقویت کند تا شاید در نسلهای بعدی، بقیه آنها را کپی کنند. این از طریق سازوکارهای مختلفی
میتواند اتفاق بيفتد. یعنی با سیاستهای حمایتی که دولت میتواند بگذارد براي آن شتابدهندهها و استارتآپها، میتواند تأمین مالی انجام دهد؛ برای اینکه استارتآپهای مبتنی بر تکنولوژی بیشتر شوند تا در نهایت، این لوپی که لوپ بینهایت خدمتمحوری است، عملا از بین برود. وگرنه تصور میکنم این مسیر تکاملی استارتآپهای مبتنی بر خدمات، چیزی به اقتصاد ما اضافه نخواهد کرد.
آیا راهاندازی سامانه ایران نوآفرین، ارتباطی با این تحلیل و ارزیابی که از وضعیت استارتآپها داشتید، دارد؟ یا اینکه قرار است در شرایط عمومیتر، حل مشکلات و چالشهای کلی استارتآپها را در نظر داشته باشد؟
این توضیح را بدهم که آییننامه نوآفرین، مبتنی بر استارتآپهای حوزه فناوری اطلاعات است؛ یعنی سایر حوزهها را اصلا پوشش نمیدهد. جامعه هدف ما، استارتآپهای فناوری اطلاعات هستند که اولین چیزی که در ذهن هر کسی از آیتی شکل میگیرد، همان خدمت است و این دو خیلی قابل مقایسه با هم نیستند. اما نوآفرین، یک هدف اساسی دارد و آن هم این است که راهانداختن کسبوکار، راحت شود. اینکه آن کسبوکار در نهایت چیست، موضوع بعدی بحث قرار میگیرد. نوآفرین فقط میگوید مثلا شرکتهایی که عمرشان کمتر از سه سال است - بر اساس آییننامهای مصوب هیئت وزیران در اردیبهشت 97 - و بیشتر از 250 میلیون تومان سرمایه نداشتند یا مثلا بیشتر از 500 میلیون تومان درآمد اظهار نکردند، اینها از نظر ما نوپا هستند. ما باید اینها را مورد حمایت خودمان قرار دهیم. مجوزهاشان را ساده کنیم، حمایتهای مشخصی مانند معافیتهای مالیاتی، بیمه و... به آنها بدهیم تا بتوانند زنده بمانند و راهانداختن کسبوکار در ایران عملا ساده شود. میدانید که راهانداختن کسبوکار در ایران، بسیار بسیار پیچیده است. حجم مجوزهایی که شرکتها باید داشته باشند زیاد است. هدف اساسی آییننامه
نوآفرین، همین است. اما سامانه ایران نوآفرین، بنا بر چیزی که براساس ماده 11 آییننامه مصوب هیئت وزیران آمده است، قرار بوده اطلاعات شرکتهای نوپا را با ویژگیهای گفتهشده در خودش جمع کند. کاری که ما در سازمان فناوری اطلاعات با هدایت آقای دکتر ناظمی انجام دادیم، این بود که ما همه موجودیتهای اکوسیستم استارتآپی را هدف خودمان قرار دادیم. تنها آن شرکتها نیستند، شرکت حقوقی نیست. میدانیم که در اکوسیستم، چیزی به نام تیم وجود دارد. اینها محصول دارند، اپلیکیشن دارند، سرویس دارند ولی اصلا شرکت حقوقی نشدند. یا شتابدهندهها، صندوقهای سرمایهگذاری، مراکز رشد، فضاهای کاری اشتراکی، اطلاعات همه اینها را گردآوری کردیم. به تبع آن، برای همه اینها خدمت درست کردیم. امروز که با شما صحبت میکنم، سامانه ایران نوآفرین، بهعنوان بزرگترین پایگاه یکپارچه دادههای اکوسیستم استارتآپی است با بیش از سه هزار ثبت منحصربهفرد. قرار است این درگاه یکپارچه ارائه خدمات دولت به اکوسیستم استارتآپی باشد. ما دیگر الان فقط شرکتهاي نوپا یا همان شرکتهای نوآفرین را هدف قرار نمیدهیم. خدماتی هم که روی آن لانچ کردیم، مختلف هستند.
کمی به عقب برگردیم. گفتید که این دادهها جمعآوری شده است. دادهها بهصورت خوداظهاری بودند؟ دادهها چطور به دست شما رسیدند و در این پایگاه جمعآوری شدند؟
دادهها، خوداظهاری هستند اما برای اینکه این دادهها سالم، تمیز و قابل استفاده باشند، چون رؤیای این سامانه، سیاستگذاری مبتنی بر داده است، APIهای مختلفی را از سازمانهای مختلف گرفتیم و تلاش میکنیم آنها را بیشتر هم بکنیم تا بتوانیم ارزش یا ولیدیشن این دیتاها را بالا ببریم. مثلا در لحظه ورود، کد ملی هر فردی که ثبتنام میکند، با شماره موبایل ایشان چک میشود. این اولین قسمت از تعیین اعتبار شخصی است که ثبتنام میکند. در قدم بعد، با یک API که از ثبت احوال داریم، اطلاعات هویتی را چک میکنیم. وقتی کدپستی را وارد میکند با API دیگری از شرکت ملی پست ایران، دادههای توصیفی او برمیگردد و آدرس را ذخیره میکند. مثلا یکسری API دیگر لازم داریم، مانند اظهارنامه مالیاتی که دارند تا درآمد آنها مشخص شود. اما هنوز نتوانستیم به این سامانه اضافه کنیم. با سازمان متبوع آن مذاکره میکنیم تا بتوانیم آن را هم اضافه کنیم. تا سرحد ممکن تلاش کردیم این دادهها کلین باشند. تنها با خوداظهاری فرد مواجه نبودیم.
دادههایی که جمعآوری شده، صرفا قرار است در اختیار سیاستگذارهای دولتی قرار گیرد یا دادههایی است که ممکن است به نوعی در اختیار شتابدهندهها قرار گیرد یا سرمایهگذاران بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند. اصلا چنین چیزی در سیاست سامانه هست؟
بله، این دستور است. بخشی از دادهها، هویتی است که اجازه انتشارشان اساسا وجود ندارد و این جزء تعهدات سامانه ماست. ما بهزودی متادیتاها را در سامانه، قابل جستوجو خواهیم کرد. هر سیاستگذار یا محققی میتواند همانطور که مقالات را در پایگاههای بینالمللی جستوجو میکند، براساس جستوجوی پیشرفته با فیلدهای مختلف به اطلاعات مختلف این شرکتها یا موجودیتها دسترسی پیدا کند. امروز میتوانیم به هر سیاستگذاری در هر نهاد حاکمیتی و دولتی، دسترسی دهیم تا بتواند اطلاعات استارتآپها را ببیند. داشبورد تحلیل اطلاعات اکوسیستم داریم که آن را بهزودی در دسترس عموم قرار میدهیم. اینکه در حوزه IOT چه تعداد شرکت داریم، چه تعداد شتابدهنده وجود دارد، چه مقدار سرمایه جذب شده و... . اینها را به صورت داده تحلیلشده یا همان اطلاعات در اختیار همه قرار خواهیم داد. یعنی کاملا سیاست ما بر بازبودن و دسترسی همگانی به دادههاست.
به اینجا رسیده بودید که ميخواستيد خدماتی را که قرار است این سامانه در اختیار استارتآپها و کسبوکارهای نوپا بگذارد، توضیح دهید.
هرکدام از این خدمات به فراخور نوع نقشی که آن موجودیت در سامانه ما دارد، متفاوت میشود. مثلا یکی از خدماتی که در حال حاضر و به تازگی روی سامانه ما قرار گرفته است و آن را با تفاهمی با پست انجام دادیم، ارائه کدپستی به تیمهایی است که درون شتابدهندهها، فضاهای کاری اشتراکی و مراکز رشد هستند. تا قبل از این، آنها نمیتوانستند کدپستی بگیرند. نداشتن کدپستی هم به معنای نداشتن هویت است. استارتآپی که داخل فضای کاری اشتراکی قرار گرفته است، عملا هویتی ندارد، چون آدرس ندارد، نمیتواند کد کارگاه و کد مودی بگیرد و... . این خدمتی است که صرفا به یک نقش از موجودیتهای درون سامانه ما ارائه میشود. مثلا خود طرح نوآفرین که با معافیت مالیاتی و بیمه مواجه میشود، الزاما برای شرکتهای حقوقی است که آن سه ویژگی اصلی را که عرض کردم، داشته باشند. این خدمت هم آنجا قرار گرفته است. امروز از طرحی رونمایی کردیم، اتصالی را با سداد- درگاه پرداخت الکترونیک سداد بانک ملی- انجام دادیم. آنجا، چه شرکتها و چه تیمهای نوپای ما میتوانند درخواست دهند. ما نماد اعتماد الکترونیک آنها را با وزارت صمت که با آنها هم تفاهم داریم و از آنها هم API گرفتیم،
چک میکنیم. اگر نماد داشتند، درخواستشان را به سداد میفرستیم. درگاه برای آنها از طریق سامانه ما صادر میشود و میتوانند دریافت کنند. این خدمات، یکی یکی گسترش پیدا میکنند. مثلا «جیفوربی» وزارت اقتصاد، «جیتوبی» سازمان فناوری اطلاعات، همینطور سامانههای مختلفی که هست، مذاکرات جدی با معاونت علمی انجام دادیم. سامانه خلاق ستاد توسعه فناوریهای خلاقانه و هویتساز آنجا هست که درگاه آنها برای اتصال شویم. سامانه غزال صندوق نوآوری شکوفایی است که با آن مذاکره میکنیم تا متصل شویم. عملا میتوانم بگویم نوآفرین، درگاهی است که موجودیتهای اکوسیستم از طریق آن عبور میکنند. هدفش این است که یک بار ثبتنام کنند، یک کد 10رقمی شناسایی به نام کد نوآفرین دریافت کنند و این کد را بتوانند در تمام بدنه دولت خرج کنند. دیگر لازم نباشد مابازای هر خدمت، یک بار ثبتنام کنند. با یک کد، به راحتی به همه خدمات دسترسی پیدا ميکنند.
در صحبتهای خود به موضوع مجوزها هم اشاره کردید. برای کسی که میخواهد کسبوکارش را توسعه دهد یا در زمینه IOT کار کند، مجوزهایی که باید از سازمانهای مختلف بگیرد، چالش خیلی بزرگی است. از اینماد و تینماد بگیرد تا اینکه محصول باید در جاهایی و با توجه به حوزههای کاری مختلف از وزارت بهداشت مجوز بگیرد، آیا در این زمینهها هم استارتآپها و کسبوکارها میتوانند روی سامانه حساب باز کنند؟
بله، قطعا. شاید بتوانم بگویم کمینه کار از بُعد فنی است. در مورد همه سازمانهایی که با آنها کار میکنیم، بخش فنی این اتصالات، خیلی ساده است. چیزی که کار را طولانیمدت میکند، مذاکرات سیاستی است که پشت آن قرار دارد. لایهای را تصور کنید که سازمانی که میخواهد با ما این اتصال را برقرار کند، باید آمادگی ذهنی این را درون مدیران خود بهوجود آورده باشد. از این لایه بگیرید تا مثلا همین موضوع پست که اصلا مسئله قانونی وجود داشت. باید آن را حلوفصل میکردیم. ما چند ماه صرف حلکردن مسائل سیاستی میکنیم تا بعد بتوانیم آن موضوع را رفع کنیم. موضوع مجوزها هم موضوعی است که مدیران وزارتخانه بهشدت دنبال میکنند. بله، کاملا جدی است و ما مجموعهای از اینها مثلا خود نماد را ایجاد كرده و روی سامانه آوردهایم. البته هنوز توسعه آن کامل نشده است. بهزودی آن را هم در سامانه خودمان قرار میدهیم. حتي نماد را هم میتوانند با کد نوآفرین دریافت کنند. تفاهمنامهاش انجام شده است، مسائل سیاستی آن را حل کردهایم، الان در لایه فنی آن هستیم. قدم قدم جلو میرویم. ما هفت ماه است كه کار را شروع کردهایم. مانند یک استارتآپ، پر از نقص هستیم.
محصول اولیه یا حداقل محصول قابل پذیرش را به بازار فرستادیم و بازخورد میگیریم. تلاش میکنیم مدام بهبود پیدا کند. زمان لازم است تا آن رؤیای درگاه یکپارچه دولت شدن محقق شود.
آیا آمار روزآمدی دارید که تا امروز چه تعداد کسبوکار در سامانه ثبت شدهاند؟
آخرین رقمی که من به یاد دارم، هزاروچهارصدو خردهای شرکت داریم. اکوسیستم، خیلی نسبت به این، با ما با محبت برخورد کرد. حتي میبینیم سایت ما خیلی هم در دوره اول خوب نبود. پر از باگ بود و ایراد داشت اما ما را تحمل کردند. ما هم کمکم آن را بهبود دادیم. هنوز هم تلاش میکنیم تا دقیقا مانند یک استارتآپ آن را روزبهروز بهتر کنیم.