آقای شهرداری، دو هفته چند روز میشود؟
ابناء بشر هرکدام کمبودها و کسالتهایی دارند، بنده هم یکی از آنها، عادت دارم هرروز ساعت دو بعدازظهر برای آگاهی از آنچه در ایران و جهان میگذرد، ضمن خوردن ناهار، اخبار صداوسیما را درباره فلسطین و یمن و سوریه و اخیرا روسیه و اوکراین، همچنین بدبختیهایی که موجب عقبماندگی جهانخواران شده است و تیراندازیها و قتل و غارت در سرزمینهای آنها میشنوم و پس از آن نوبت به اخبار دستاوردهای داخلی، تحلیلهای اقتصادی و شرح اختراعات اشتغالآفرینان دانشبنیان داخلی معمولا بهتر از نمونه خارجی میرسد و منظور این است که با جمع و تقسیم اخبار بلندگوهای بیگانه و ادعاهای داخلی به میانگینی دست بیابم.
ابناء بشر هرکدام کمبودها و کسالتهایی دارند، بنده هم یکی از آنها، عادت دارم هرروز ساعت دو بعدازظهر برای آگاهی از آنچه در ایران و جهان میگذرد، ضمن خوردن ناهار، اخبار صداوسیما را درباره فلسطین و یمن و سوریه و اخیرا روسیه و اوکراین، همچنین بدبختیهایی که موجب عقبماندگی جهانخواران شده است و تیراندازیها و قتل و غارت در سرزمینهای آنها میشنوم و پس از آن نوبت به اخبار دستاوردهای داخلی، تحلیلهای اقتصادی و شرح اختراعات اشتغالآفرینان دانشبنیان داخلی معمولا بهتر از نمونه خارجی میرسد و منظور این است که با جمع و تقسیم اخبار بلندگوهای بیگانه و ادعاهای داخلی به میانگینی دست بیابم. مسئلهام را با دوستی روانپزشک در میان گذاشتم، گفت به این بیماری مازوخیسم یا خودآزاری میگویند. گفتم دارو هم دارد؟ گفت دارو نمیخواهد، درمان خیلی ساده است. گوش نکن! بنشین کتاب بخوان. اما اعتیاد است دیگر! در چندین روز گذشته در تحلیل اداری و اقتصادی اخبار سیما به بحثی برخوردم حاکی از اینکه به موجب بخشنامه یا قانون، در شرایط رکود کنونیِ ساختوساز، شهرداریها از دو سال پیش موظف شدهاند صدور پروانه تخریب و نوسازی بناهای فرسوده را ظرف «دو هفته» انجام دهند! البته صدور این پروانه مرحله پیش از کشیدن نقشه طبق ضوابط و گرفتن پروانه ساختمان است که مقتضیات خودش را دارد. سیما در بحثهای بعدی مقام شهرداری را هم شرکت داد که مدعی شد ضربالاجل دوهفتهای مربوط به آنهایی است که بدهی و مشکلی نداشته باشند، وگرنه حل هر مشکل زمان خودش را میبرد. باری چهار شریک از نزدیکان پس از تلاشی چندساله و پرداخت هزینهها و «رفع موانع» موفق به خرید خانه متروکهای به مساحت 114 متر در منطقه 6 تهران در کوچهای شدند که 80 درصد خانههای نسبتا کوچک آن نوسازی شده است. چهار برگ سند تکبرگی مشاع تر و تمیز خود را نیز در همین چهار ماه پیش دریافت کردند. با توجه به دلایلی به من وکالت دادند که مقدمات گرفتن پروانه و رجوع به مهندس و پیمانکار را برایشان فراهم کنم که طبق ضوابط هرگونه هزینهای را بپردازند و همه مقررات و ضوابط را رعایت کنند تا بتوانند هر کدام صاحب یک آپارتمان 65متری بشوند. بنده هم به فرد زحمتکش ادارهجاتی وکالت در توکیل دادم که این کار ساده را حلوفصل کند. معلوم شد باید نخست به دفتر خدمات شهرداری مراجعه و طبق تجویز آن با بهرهمندی از سیستم الکترونیک اقدام را شروع کند. این کار انجام شد. درخواست به شهرداری منطقه مربوطه رفت. مهندسی برای «بازدید میدانی» اعزام شد. ایشان هم آمد و دید و گزارشی به شهرداری منطقه نوشت. دیدیم هنوز سه روز نشده مقدمات انجام شد! بعد از چند روز پیامی به تلفن وکیل رسید که پرونده برای رفع نقص مسترد شده است! معلوم شد خانم مهندس نقشه کروکی کوچه را خواستهاند. کروکی توسط مهندس بازدیدکننده تهیه و ارسال شد. بعد از چند روز اعلام شد که پرونده را برای رفع نقص بازگشت دادهاند! با مراجعه به آقای مهندس ایشان گفت خانم مهندس اشتباه کردهاند و به ایشان توضیح داده و یکی، دو روزه پاسخ خواهند داد. دو هفته بعد اعلام شد که پرونده برای رفع نواقص مرجوع شده است! وکیل بدبخت به شهرداری در میدان کلانتری رفت. خانم مهندس فرمودند باید رفع نقص شود! وکیل گفتند اگر نقص از ماست بفرمایید برطرف کنیم، اگر نقص از شماست خودتان برطرف کنید، ضمن اینکه آقای مهندس کروکی را به شما داد و میگوید با شما صحبت کرده است و قبول کردهاید. لطفا با مهندس صحبت کنید، خانم مهندس میفرمایند من با مهندس کاری ندارم! وکیل بینوا میگوید «ما» با شما و مهندستان کار داریم، تکلیف ما را روشن کنید! وکیل خودش تلفن آقای مهندس را میگیرد و به دست خانم مهندس میدهد! آقای مهندس به توضیحات قبلی و ارسال کروکی استناد میکند و خانم مهندس به وکیل میگوید شما حالا برو، من یک بررسی بکنم، تا چند روز دیگر پیام میآید. هنوز پیامک نیامده است. به وکیل زحمتکش گفتم دفعه دیگر که خواستی بروی من هم عصایم را برمیدارم و همراهت میآیم. صدای خانم بلند شد که نمیگذارم، با آن قلب عملکرده میخواهی قیلوقال راه بیندازی که چه؟ پس میافتی! بهعنوان توهین به والدین کارمند دولت هم برایت پرونده میسازند! دیدم راست میگوید، عجالتا منصرف شدم! جناب آقای شهرداری، درباره چنار نوشتیم، فقط آمدند تنههای باقیمانده را از ریشه درآوردند و آثار جرم رفت، درباره منار و دکان عباسآقا نوشتیم، عباسآقا رفت محله دیگر و اهل محل ما ماندند و دعاگویی به اقوام شهرداری و دستوراتش، درباره بورسیه تحصیلی در سهکنج سعدی نوشتیم که هنوز برقرار است و عطر اِتِرش آن انسان را به خود میآورد، حالا پاسخگویی به آنها بماند، پرسش از شما این است که از ثبت تقاضایی هفت هفته گذشته است و ما در روز سوم که بازدید میدانی مهندس بود، درجا میزنیم. سه روز در 45 روز، حساب کنید دو هفته چند روز میشود؟ این مشکل فقط در حد گرفتن پروانه تخریب برای نوسازی است، در زمینی 114 متری با اسناد تکبرگی چند ماه اخیر صادرشده به استناد بازدیدهای شهرداری در محلی کهنه متعلق به چهار مالک خواهان ساختن واحدهای مجزای 65متری خودشان است، برج متروپل که نیست. سیاهنمایی هم نیست. بیایید ببینید.