جایگاه استانداران
سیدمحمود حسینی، استاندار اسبق اصفهان در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: اینک که بیش از دو ماه از استقرار دولت سیزدهم گذشته و حدود نیمی از استانداران بهویژه در استانهای بزرگ منصوب شدهاند، با یک ارزیابی از این انتصابات، میتوان گفت انتظار بیشتری در انتخاب مدیران ارشد استانها و رعایت شایستهسالاری، یعنی تناسب مدیر با این پست حساس، از وزارت کشور میرفت. این واقعیت میتواند ناشی از نشناختن دقیق جایگاه استانداران یا عدم شناخت افراد واجد شرایط برای مسئولیت خطیر مدیر عالی استان یا هر دو عامل باشد. این در حالی است که استاندار، مدیر ارشد و نماینده حاکمیت و فرد اول تصمیمگیر و هماهنگکننده و ناظر بر همه دستگاههای حکومتی در هر استان بوده و از اینرو باید مدیری راهبردی، توسعهگرا و جامعنگر باشد و گماردن چنین افراد واجد شرایطی در رأس مدیریت استانها، مورد انتظار افکار عمومی است. در اینجا باید به وزیر محترم کشور یادآور شد که وزارت کشور و استانداریها، منحصر در بُعد امنیتی و سیاسی نیستند، بلکه برخلاف سایر وزارتخانهها، وزارت کشور نقش فرابخشی و هماهنگکننده دارد و نیز مأموریت اصلی استانداران راهبری توسعه منطقهای و ایجاد هماهنگی بین همه دستگاههای حکومتی اعم از قوه مجریه و دیگر نهادهای مستقر در استان است. بنابراین استاندار باید فردی باشد با قدرت بالای تصمیمگیری و توان مدیریت و رویکردی فرابخشی و پدرانه داشته باشد. نفوذ و اقتدار یک استاندار فقط با حکم انتصاب او محقق نمیشود، بلکه قبل از آن به اعتبار و شخصیت او و به پذیرش او در بین مردم و مدیران بستگی دارد؛ در غیر این صورت، لا رأی لمن لا یطاع. از منظر عدهای، گویا وظیفه اصلی استانداران ایجاد امنیت یا به عبارت صحیحتر کنترل ناآرامیهای احتمالی تصور میشود. محتمل است اعتراضها و ناآرامیهای چهار سال گذشته در ایجاد این تصور مؤثر بوده که مأموریت اصلی استانداران مدیریت ناآرامی و عبوردادن آن از بحران فرض شود. اگرچه مسئولیت امنیت و مدیریت بحران با استاندار است، اما این مسئولیت اصلی او نیست و همزمان مسئولیتهای عمده دیگری در پیشبرد استان در ابعاد اقتصادی و اجتماعی دارد. ضمن اینکه امنیت با نظم و هماهنگی حاصل میشود و با برخورد قهرآمیز، امنیت پایدار به وجود نمیآید. البته استاندار برای پیشگیری از بحران نیز باید برنامه داشته باشد.
استاندار بهعنوان رئیس شورای تأمین استان و نقش پدرانهاش در مدیریت بحرانها و اعتراضها با سعه صدر و تدبیر باید نقشی آرامکننده ایفا و اوضاع را تلطیف کند. به عبارت دیگر، آب روی آتش بحران بریزد و با مدیریت بر نیروهای تحت امر، اجازه ندهد دامنه بحران شعلهور و گسترده شود. در مکتب امامالمتقین، حاکم باید دلش را سراچه محبت مردم قرار دهد و بنابراین از این منظر هم سلامتی و جان مردم برای استاندار حائز اهمیت فراوان است. درصورتیکه به استانداران اختیارات کافی متناسب با مسئولیت آنها داده شود و خودشان هم مأموریت واقعی خود را اجرا کنند و رسیدگی و حل مسائل و مشکلات اصلی منطقه را در اولویت دستور کار خود قرار دهند، تکبعدی عمل نکنند و از پرداختن به مسائل جانبی و فرعی بپرهیزند، امید رفع مشکلات اصلی مردم در میانمدت میرود. به این ترتیب و در صورت گامزدن دولت در جهت توسعه مناطق، امکان موفقیت دولت میسر خواهد بود.